فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- آن طرف شیطان ''صدایم'' میکند
این طرف زینب ''دعایم'' میکند
#ماه_رمضان
@banatoolmahdii313
✍ #عواقب_سستی و ترک نماز
🍁 کسانی هستند که با بیان آثار و فواید نماز، باز به نماز رغبت پیدا نمی کنند و می گویند: خدایی که می شناسم آنقدر مهربان است که اگر نماز نخوانیم کاری به ما هم ندارد.
🍂 در جواب آنها باید گفت: خدا هم محبت دارد و هم خشم. اگر کسی با رحمت خدا از او اطاعت نکند، باید بداند که او غضب و عذاب هم دارد. «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ وَ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (مائده: 98) بدانيد كه خداوند، سخت كيفر است، و همانا خداوند آمرزنده مهربان است.
🍃 البته رحمت او بر خشم او سبقت دارد و با توبه آنها از عذابشان خودداری می کند. «يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» (بحار الأنوار؛ ج91 ؛ 239)
#به_وقت_عاشقی
#نماز
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🌌 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 61 "خیانت" 💢 روزهای اوّلی که درخواستش رو رد کرده بودم ... دلخوریش از م
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 62
"زمانی برای نفس کشیدن"
⭕️ دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد ...
می خواستم گریه کنم ... چشم هام مملو از التماس بود ... تو رو خدا دیگه نیا... که صدام کرد...
–دکتر حسینی ... دکتر حسینی ... پیشنهادِ شما برای آشنایی بیشتر چیه؟...
🔸ایستادم و چند لحظه مکث کردم...
–من چطور آدمی هستم؟...
جا خورد... 😳
🔹–شما شخصیتِ من رو چطور معرفی می کنید؟ ... با تمامِ خصوصیاتِ مثبت و منفی...
👨⚕معلوم بود متوجه منظورم شده...
–پس علائق تون چی؟... ❓❓❓
🔶 –مثلاً اینکه رنگ مورد علاقه ام چیه؟ یا چه غذایی رو دوست دارم؟ و ...
واقعاً به نظرتون اینها خیلی مهمه؟ ...
🔺_ مثلاً اگر دو نفر از رنگ ها یا غذای متفاوتی خوششون بیاد نمی تونن با هم زندگی کنن؟⁉️ ...
چند لحظه مکث کردم ... طبیعتاً اگر اخلاقی نباشه و خودخواهی غلبه کنه ... ممکنه نتونن...
✅ _ در کنارِ اخلاق ... بقیه اش هم به شخصیت و روحیه است ... اینکه موقع ناراحتی یا خوشحالی یا تحت فشار ... آدم ها چه کار می کنن یا "چه واکنشی" دارن...
🔴 امّا این بحث ها و حرف ها تمومی نداشت ... بدون توجه به واکنشِ دیگران ... مدام میومد سراغم و حرف می زد...
با اون فشار و حجمِ کار ... این فشار و حرف های جدید واقعاً سخت بود ...😖
دیگه حتی یه لحظه آرامش ... یا زمانی برای نفس کشیدن، نداشتم... 😔
✳️ دفعه آخر که اومد ... با ناراحتی بهش گفتم...
–دکتر دایسون ... میشه دیگه در موردِ این مسائل صحبت نکنیم؟ ... و حرف ها صرفاً کاری باشه؟...
🔵 خنده اش محو شد ... چند لحظه بهم نگاه کرد...
–یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟؟...
ادامه دارد...
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 62 "زمانی برای نفس کشیدن" ⭕️ دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد .
🎆 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 63
"خدای تو کیست؟"
🔵 خنده اش محو شد...
–یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟...
🔸 چند لحظه مکث کردم ... گفتنِ چنین حرف هایی برام سخت بود ... امّا حالا...
–صادقانه ... من اصلاً به شما فکر نمی کنم ... نه به شما... که به هیچ شخص دیگه ای هم فکر نمی کنم ... نه فکر می کنم، نه.....
بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم ...
💢 دوباره لبخند زد...😊
–شخص دیگه که خیلی خوبه ... امّا نمی تونید واقعاً به من فکر کنید؟...
🔹 خسته و کلافه ... تمام وجودم پر از التماس شده بود...
–نه نمی تونم دکتر دایسون ... نه وقتش رو دارم، نه ...
چند لحظه مکث کردم ...
_ بدتر از همه ... شما دارید من رو انگشت نما و سوژه حرف دیگران می کنید... 😥
🔺–ولی اصلاً به شما نمیاد با فکر و حرفِ دیگران در مورد خودتون ... توجه کنید ... یهو زد زیرِ خنده ... اینقدر شناخت از شما کافیه؟ ... حالا میتونید بهم فکر کنید؟...☺️
❇️ –انسان یه موجودِ اجتماعیه دکتر ... من تا جایی حرفِ دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می کنم درسته ...
🔅 حتی اگر شما از من یه شناختِ نسبی داشته باشید ... من ندارم ... بیمارستان تمامِ فضای زندگی من رو پُر کرده ... وقتی برای فکر کردن به شما و خصوصیاتِ شما ندارم ...
🔹حتی اگر هم داشته باشم ... من یه "مسلمانم" ... و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید ... از نظرِ شما، خدا ... قیامت و روح وجود نداره...🚫
🔶 در لاکر رو بستم...
–خواهش می کنم تمومش کنید...
و از اتاق رفتم بیرون....
ادامه دارد...
@banatoolmahdii313
انس با دعای افتتاح در رمضان سفارش امام زمان
است برای این شب ها . امام زمان فرمودند دعاۍ
افتتاح را در تمام شب های ماھ رمضان
بخوانید، زیرا فرشتگان به آن گوش می دهند ــــــ
استاد رائفےپور
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
انس با دعای افتتاح در رمضان سفارش امام زمان است برای این شب ها . امام زمان فرمودند دعاۍ افتتاح را
رفقا دعای افتتاح رو اگر میتونید هرشب بخونید
و التماس دعا :)🌸🌱
برای استفاده بیشتر از #ماه_مبارک_رمضان ولیالیقدرچهکنیم؟
-ماهمبارکرمضان ،ماه ضیافت الھےاست،
برایحضور در یکضیافت بایدپاکیزه شد؛
درنتیجه اولین ومهمترین شرط درک بهتر
ماهمبارکرمضان توبه و ترک کامل گناهان
است.
ثانیا ،دلرا ازکینه وحسد پاکنموده وحق
و حقوقےکه ازمردم به گردن دارید مانند:
قرض،غیبت،تهمت،تمسخر،وتوهین و . . .
بپردازید و حلالیت بطلبید.
📚راهنمایطریق|حاجآقــاجاودان
#ماه_رمضان
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
موقع خریدِ جهزیه،
خانومِ فروشنده به گوشیم نگاه
کرد و گفت
این عکسِ کدوم شهیده؟!
خندیدم و گفتم هنوز شهید نشُده!
عکسِ شوهرمه(((:
_بهنقلازهمسرشهیدمحمدخانی♥️_
#شھیدانـھ
@banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دیدن این ویدیو خودتون ،خودتون رو قضاوت کنید.
خیلی آموزنده هست حتما ببینید.
#استاد_رائفی_پور
@banatoolmahdii313
همین ك
بههربهانهدلم تنگ توست، یعنیعشق...
#اللهمعجللولیکالفرج♥️
تعجیـلدرظهـور #امام_زمان صلـوات
♥️|↫#یاایهـاعزیز
🖐🏻|↫#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
همین ك بههربهانهدلم تنگ توست، یعنیعشق... #اللهمعجللولیکالفرج♥️ تعجیـلدرظهـور #امام_زمان ص
خوشاآندلڪهدلدارشتوگردۍ..
خوشاجانۍڪهجانانـشتوباشۍ...♥️🍃
12-maddahi.125.mp3
11.29M
از غیرِ تو سیرم حسین...💚
#حسین_طاهری
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
با دیدن این ویدیو خودتون ،خودتون رو قضاوت کنید. خیلی آموزنده هست حتما ببینید. #استاد_رائفی_پور @bana
+میدونۍ روز قیامت چۍ
از همه دردناکتره ؟!
_اینکه خود واقعیت
همـون مخلصه
بیاد وایسه جلوت بگه :
تو قرار بود من بشۍ
چۍ کارکردۍ با خودت ،
با عمرت؟
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🎆 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 63 "خدای تو کیست؟" 🔵 خنده اش محو شد... –یعنی ... شما از من بدتون میا
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 64
"جراحی با طعمِ عشق"
📣🗓 برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید ...شده بودم دستیارِ دایسون...😳😫
انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم
... باورم نمی شد ... کم مشکل داشتم که به لطفِ ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می شد ... دلم می خواست رسماً گریه کنم 😢
⭕️ برای اولین عمل آماده شده بودیم ... داشت دست هاش رو می شست ... همین که چشمش بهم افتاد با حالتِ خاصی لبخند زد ... ولی سریع لبخندش رو جمع کرد...
–من موقع کار آدمِ جدّی و دقیقی هستم...🤓 و با افرادی کار می کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن ... و...
🔹داشتم از خجالتِ نگاه ها و حالت های بقیه آب می شدم ... زیرچشمی بهم نگاه می کردن ... و بعضی ها لبخندهای معناداری روی صورت شون بود...😓
🔸چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم...
–اگر این خصوصیاتی که گفتید ... در موردِ شما صدق می کرد ... می دونستید که نباید قبل از عمل با اعصابِ جراح بازی کنید ...حتی اگر دستیار باشه...✔️
💢 خندید ... سرش رو آورد جلو...
–مشکلی نیست ... انجامِ این عمل برای من مثل آب خوردنه ... اگر بخوای، می تونی بایستی و فقط نگاه کنی...☺️😌
🔷 برای اولین بار توی عمرم، دلم می خواست ... از صمیمِ قلب بزنم یه نفر رو لِه کنم...😒
🔺 با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود ... حاضر بشم ...
✅ البته تمرینِ خوبی هم برای صبر و کنترلِ اعصاب بود ... چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله ای در موردِ شخصیتش نطق می کرد ... و من چاره ای جز گوش کردن به اونها رو نداشتم....!
🏩 توی بیمارستان سوژه همه شده بودیم ... به نوبتِ جراحی های ما می گفتن ... جراحی عاشقانه......💉❣
ادامه دارد...
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🎑 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 64 "جراحی با طعمِ عشق" 📣🗓 برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پری
🌃 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 65
"برو دایسون"
⭕️ یکی از بچه ها موقع خوردنِ نهار ...رسماً من رو خطاب قرار داد...
–واقعاً نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی...! اون یه مردِ جذاب و نابغه است ... و با وجودِ این سنی که داره تونسته رئیسِ تیمِ جراحی بشه...
همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد ...😕
🔹و من فقط نگاه می کردم ... واقعاً نمی دونستم چی باید بگم ... یا دیگه به چی فکر کنم ...
🔺برنامه فشرده و سنگینِ بیمارستان...
🔺فشارِ دو برابر عمل های جراحی ...
🔺تحملِ رفتارِ دکتر دایسون که واقعاً نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه ...
حالا هم که......
🔸 چند لحظه بهش نگاه کردم ... با دیدنِ نگاهِ خسته من ساکت شد ...
🔵 از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون ... خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم...😞
سرمای سختی خورده بودم ...😷🤧
🏩📞 با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن...
🤒 تبِ بالا، سر درد و سرگیجه ... حالم خیلی خراب بود ... توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد... 📲
چشم هام می سوخت و به سختی باز شد ... پرده اشکِ جلوی چشمم ... نگذاشت اسم رو درست ببینم ... فکر کردم شاید از بیمارستانه ... اما دایسون بود ....!
💢 تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن...
–چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلاً خوب نیست...
🔷 گریه ام گرفت ... حس کردم دیگه واقعاً الان میمیرم ... با اون حال ... حالا باید...
❇️ حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترلِ خودم داشته باشم...
–حتی اگر در حالِ مرگ هم باشم ...اصلاً به شما مربوط نیست...
و تلفن رو قطع کردم ......
🔸به زحمت صدام در می اومد ... صورتم گُر گرفته بود و چشمم از شدتِ سوزش، خیس از اشک شده بود...
ادامه دارد...
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
باز شب شد...
تو بگو
ڪجای دل بگذارم
این همه دلتنگی را
تا نمیرد..!💔
#امام_حسینم
@banatoolmahdii313
پاشو واسه امام زمان
واسه ظھور یه کاری کن ...
شده حتی ختم صلوات، ختم قرآن
پخش متن❲اللهم عجل لولیک الفرج❳
بین مردم ...
اصلا با خدا و خودِ آقا صحبت کن
ازشون بخواه که بھترین کارهارو پیش
روت قرار بدن🌱
#امام_زمان
@banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آماده سازی ایستگاه شبچراغ امشب🪴💚
#ماه_رمضان
"هیئت محبین اهل بیت (ع)شهرستان امیدیه "
@banatoolmahdii313