eitaa logo
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
230 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
✨﷽✨ به محبینِ من بگو آن لحظه که احساسِ تنهایی می‌کنیدتنهاچیزی که شمارا آرام می کند من هستم🌱♥️ ارتباط با ادمین https://harfeto.timefriend.net/17035378046835 آدرس کانال↯ @banatoolmahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای‌من..! نیستین‌واینجا‌ما، روز‌به‌روز‌بی‌قرارتر‌ازدیروزیم..! دلمون‌آشوبه‌..' حال‌دلامون‌خوش‌نیست‌..!'(: ... ╰⇨ @banatoolmahdii313
اگه‌قاطی‌بشی؛ رفیق‌بشی،دوست‌بشی با‌امام‌زمان‌خودمونی‌بشی؛ بی‌ریشه‌پیشه‌بشی، بی‌خورده‌شیشه‌بشی، پشتِ‌رودخونه‌ی‌چه کنم‌چه‌کنمِ‌زندگی؛ رشته‌یِ‌دلت‌دستِ‌آقا‌باشه... آقاخودش‌عبورت‌میده...! :) ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
#رمان شب #بدون_تو_هرگز ۲۲ "علی زنده است" 🔹 ثانیه ها به اندازه یک روز ... و روزها به اندازه یک ق
شب ۲۳ " آمدی جانم به قربانت " 🌻شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود ... اونقدرک اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه ... منم از فرصت استفاده کردم... با قدرت و تمام توان درس می خوندم ... ترم آخرم و تموم شدن درسم با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد ... التهاب مبارزه اون روزها ... شیرینی فرار شاه ، با آزادی علی همراه شده بود ... 🌻صدای زنگ در بلند شد در رو که باز کردم ... علی بود ... علی 26 ساله من ... 😭 مثل یه مرد چهل ساله شده بود ... چهره شکسته ... بدن پوست به استخوان چسبیده ... با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید ... و پایی که می لنگید ... 🌻زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن ... و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود ... حالا زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود ... و مریم به شدت با علی غریبی می کرد ... می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود ... 🌻من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم ... نمی فهمیدم باید چه کار کنم ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم ... 🌻دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو ... - بچه ها بیاید ... یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم ... ببینید ... بابا اومده ... بابایی برگشته خونه ... 🌻علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره ... خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم ... مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید ... چرخیدم سمت مریم ... - مریم مامان ... بابایی اومده ... علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم ... چشم ها و لب هاش می لرزید ... دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم ... چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... صورتم رو چرخوندم و بلند شدم ... میرم برات شربت بیارم علی جان ... چند قدم دور نشده بودم ... که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی ... بغض علی هم شکست ... 😭😭😭😭 محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد ... من پای در آشپزخونه ... زینب توی بغل علی ... و مریم غریبی کنان ... شادترین لحظات اون سال هام ... به سخت ترین شکل می گذشت ... بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در دوباره بلند شد ... پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن ... مادرش با اشتیاق و شتاب ... علی گویان ... دوید داخل ... تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت ... علی من، پیر شده بود ... ادامه دارد... ╰⇨ @banatoolmahdii313
«ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمی رویم این درس را از سیدالشهداء(؏) آموختیم، آری؛ حسین(؏) غیرت اللّٰه است» • شهید مصطفی زال نژاد🕊• شبتون شهدایی💛💫 ╰⇨ @banatoolmahdii313
﹝بسمـ اللہ الرحمن الرحیمـ🌱﹞
🕊🍃آرزوهایم را صف می‌بندم و باز، به تو می‌رسم؛ تویی که هر چه را که بخواهم، باز تو بهتر از آنی! سلام بر تو مولایی که بر هر آرزویی، مقدمی! 🌸السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها کسی که میتونه شعار زن زندگی آزادی سر بده پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هست که با بعثتش دیگر دختری زنده به گور نشد😍🙃 @banatoolmahdii313
- مھدۍ‌جان هرچہ‌کردم‌بنویسـم‌زتومدح‌وسخنـی یابگـویم‌‌زمقام‌توکه‌یابن‌الحسنـی این‌قلم‌یارنبودوفقط‌این‌جملہ‌نوشت: پسرحیدرکرارتوارباب‌منـی. ╰⇨ @banatoolmahdii313
بچـه‌بـودیـم‌یـه‌زمانـۍمـادرمون ‌دستـمونومیـگـرفت‌میبــرد مزارشهدا، سنـشون‌نگاه‌مـیکردیم میگفتیم‌این‌شـهیدانقدرازمـن‌بـزرگتره حالامـیریم‌مـیبینیم‌شهیداچقدر ازماکــوچیــك‌ترن... بـیاین‌قـبول‌کنیـم‌جامـوندیم.. _حاج‌مهدی‌رسولی ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیعه‌تو‌غریبه‌ومنم‌یه‌بچه‌شیعه‌مو اشکی‌بده‌سبک‌کنم‌سنگینیه‌رو‌سینه‌مو💔 ..🌱 🎤 ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شخصی در پیاده رو از علامه طباطبایی ره پرسید: آقا! میشود بفرمایید از چه راه هایی به این مقام رسیدید؟ •بسیار آرام و بی آلایش فرمود: راه های زیادی دارد اما از همه بهتر، با اخلاص و (علیه السلام) است. ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌جوان ترین شهید مدافع حرم که شهادت نامه اش به دست حضرت زهرا (س) امضا شد رو میشناسی؟ 😍❌ نه؟!😳☹️ در کانال زیر بیا و ماجرای رویای صادقه شهید علی الهادی احمد حسین در مورد شهادتشون رو بخون😉 توی کانال سنجاق شده👌 اگر این متن رو دیدی بدون دعوت شده ی خود شهید هستی🤩👇👇👇👇👇👇👇👇 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @alialhadi_jahad_1377 ╰━━⊰🦋°🇱🇧°🦋⊱━━━━━╯
❌🤔اگه فاطمیه درست باشه حضرت علی باید خیلی ترسو بوده باشه که برای همسرش کاری نکرده! جواب🔔 @yafatemehjanm اصلا فاطمیه سند نداره و الکیِ جواب🔔 @yafatemehjanm گریه برای حضرت فاطمه چه فایده داره که الانم میخوایید بفکر ¹⁴⁰⁰ سال پیش باشید؟ جواب🔔 @yafatemehjanm از پیامبران اعراب پیروی کنم یا پیامبرای زرتشت خودم!!😳 جواب🔔 @yafatemehjanm ماجرای اصلی کریسمس 🔔 (به سنجاق کانال دقت فرمایید) به سنجاق کانال توجه کنید به کانال مهدیِ فاطمه خوش امدید 🌱💚 @yafatemehjanm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
#رمان شب #بدون_تو_هرگز ۲۳ " آمدی جانم به قربانت " 🌻شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود .
شب ۲۴ 🔹روزهای التهاب ⭕️ روزهای التهاب بود ... ارتش از هم پاشیده بود و قرار بود امام برگرده ... هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود ... 🔹خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن ... اون یه افسر شاه دوست بود ... و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت! حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم 😢 🔸علی با اون حالش ... بیشتر اوقات توی خیابون بود ... تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده! 🙃 توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد... پیش یه چریک لبنانی ... توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود👌🏼 🔹اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد. 💢 هر چند وقت یه بار ... خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد. ✅ اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود ... 🌷و امام آمد ...😊 ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون 🌺 مسیر آمدن امام و شهر رو تمییز می کردیم ...😍 اون روزها اصلا علی رو ندیدم ... رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام ... آخه علی همه چیزش امام بود ...🌷😌 نفسش بود و امام بود ... 🌹 نفس همه ی ما امام بود... ادامه دارد... ╰⇨ @banatoolmahdii313
به این فکر میکنی که شهید شی؟! شهید یعنی چی؟! کسی که زندگی و خانواده و دنیاشو ول کنه و بره تو جنگ یه گوله بخوره و بره پیش خدا؟! این اشتباه ماست... یعنی کنترل شهوت یعنی گناه نکنی... یعنی به فکر خدا باشی... یعنی لذت حلال ببری... یعنی دغدغه ی دین داشته باشی... یعنی خوش اخلاق باشی... مهربون باشی... یعنی کسی رو نرنجونی... یعنی غیبت ممنوع... یعنی همیشه و هر لحظه خدا خدا خدا... اونوقت اگه تو رختخوابتم بمیری شهید میشی... شبتون شهدایی💛💫 ╰⇨ @banatoolmahdii313
﹝بسمـ اللہ الرحمن الرحیمـ🌱﹞
سلام آخرین وارث محمد! سلام تنها بازمانده‌ی خاندان محبت! که حقا محبوبی جز محمد و آل محمد علیهم السلام نیست. لاحَبِيبَ إِلّا هُوَ وَأَهْلُهُ🌸 ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرچقدربه‌بـالای‌قله‌ی‌ظهور نزدیک‌میشیم،هواکم‌میشه .. دیگه‌به‌شُشِ‌هرکسی‌نمیسازه! بی‌هوامیخرن،بی‌هوامی‌بَرَن، بی‌هوامیاد! خیلی‌حواستونو جمع‌کنیدمیزان‌هوای‌نفسِ‌تون‌چقدره! 🌱 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ ╰⇨ @banatoolmahdii313