مقاومتهای روزانہات در برابر گناه؛شب
هنگام لـبـخـندِ دلـبـرانہی امامزمان«عج»
را در پیدارد ..🌱
#امام_زمان♥
@banatoolmahdii313
روز قیامت پیش از آنکه بنده قدمی بردارد چهار
چیز از او سوال میشود ؛
از عمر که چگونه سپری شده است، از جوانی که
در چه راهی صرف کرده است ـ از مال که از چه
راهی به دست آورده و در چه راهی خرج کرده ـ
از محبت ما اهل بیت . .
رسول اکرم ﷺ ـــــ الامالی/صفحهٔ 39
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🎆 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 43 💞 "زینبِ علی" 🔷 برگشتم بیمارستان ... واردِ بخش که شدم، حالتِ نگاه هم
🎆 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 44
🌷 "کودکِ بی پدر"
🔹 مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها ... می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه ... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه ... اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم ...
✅ مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم ...
💢 همه دوره ام کرده بودن ... اصلاً حوصله و توانِ حرف زدن نداشتم ...
- چند ماه دیگه یازده سال میشه ... از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم ...
بغضم ترکید ... 😭
❣- این خونه رو علی کرایه کرد ... علی دستِ من رو گرفت آورد توی این خونه ... هنوز دو ماه از شهادتِ علی نمی گذره ... گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده ... 😭
🔸دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد ...
❤️ من موندم و پنج تا یادگاری علی ... اوّل فکر می کردن، یه مدّت که بگذره از اون خونه دل می کنم امّا اشتباه می کردن...
حتی بعد از گذشتِ یک سال هم، حضورِ علی رو توی اون خونه می شد حس کرد ..
🔷 کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم ... همه خیلی حواسشون به ما بود ... حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد ...
🌺 آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود امّا بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد ... حتی گاهی حس می کردم ... توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن ... 🎁
✅ تمامِ این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پُر نمی کرد ...
روزگارم مثل زهر، تلخّ تلخ بود ... 😞
💞 تنها دل خوشیم شده بود زینب ... حرف های علی چنان توی روحِ این بچه 10 ساله نشسته بود که بی اذنِ من، آب هم نمی خورد ... درس می خوند ... پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد...
🔶 وقتی از سر کار برمی گشتم ... خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود ...
هر روز بیشتر شبیه علی می شد ... نگاهش که می کردیم انگار خودِ علی بود ... دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم ...
اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید ... عین علی ...
⭕️ هرگز از چیزی شکایت نمی کرد ... حتی از دلتنگی ها و غصه هاش ... به جز اون روز ...
🔷 از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش ... چهره اش گرفته بود ... تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست ... گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ...
ادامه دارد...
@banatoolmahdii313
چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تھران .
محسن بعد از معاینهی دکتر پرسید: آقای دکتر
مجرای اشک چشمم سالمه؟ می تونم دوبارھ با
این چشم گریه کنم؟ دکتر پرسید: برایچی این
سوال رو می پرسی پسر جون؟ محسن گفت :
چشمی که برا امام حسین(ع) گریه نکنه به درد
من نمیخوره . .
شبتون امام حسینی💛🌿
شهید محسن درودی
@banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوجوانی شانزده ساله که عاشق امام زمان(عج) شد...
#امام_زمان
#پيشنهاد_دانلود
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🍃
@banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🎆 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 44 🌷 "کودکِ بی پدر" 🔹 مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 45
📄 "کارنامه ات را بیاور"
🔹 تا شب، فقط گریه کرد ... کارنامه هاشون رو داده بودن ... با یه نامه برای پدرها... ✉️
⭕️ بچه یه مارکسیست ... زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره...
–مگه شما مدام شعر نمی خونید ... شهیدان زنده اند الله اکبر ... خوب ببر کارنامه ات رو بده پدرِ زنده ات امضا کنه...
🚫 اون شب ... زینب نهار نخورده ... شام هم نخورد و خوابید...
🌅 تا صبح خوابم نبرد ... همه اش به اون فکر می کردم ... خدایا... حالا با دلِ کوچیک و شکسته این بچه چی کار کنم؟ ... 😢
🌷 هر چند توی این یه سال ... مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد امّا می دونم توی دلش غوغاست ...
کنارِ اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می کردم که صدای اذان بلند شد...
🌺 با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت ... نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز ... خیلی خوشحال بود...
🔷 مات و مبهوت شده بودم ... نه به حالِ دیشبش، نه به حالِ صبحش ...دیگه دلم طاقت نیاورد ... سر سفره آخر به روش آوردم ... اوّل حاضر نبود چیزی بگه امّا بالاخره مُهرِ دهنش شکست ...
❇️ - دیشب بابا اومد توی خوابم ... کارنامه ام رو برداشت و کلّی تشویقم کرد ... بعد هم بهم گفت ... زینب بابا ... کارنامه ات رو امضا کنم؟ ... یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ ... ✨
- منم با خودم فکر کردم دیدم ... این یکی رو که خودم بیست شده بودم ... منم اون رو انتخاب کردم ... بابا هم سرم رو بوسید و رفت ...❤️
🔶 مثلِ ماست وا رفته بودم ... لقمه غذا توی دهنم ... اشک توی چشمم ... حتّی نمی تونستم پلک بزنم ...
بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم ... 📝
🔹 قلم توی دستم می لرزید ... توانِ نگهداشتنش رو هم نداشتم.....
ادامه دارد...
@banatoolmahdii313
حسینگونهزندگیکنید
که تمامعاقبتبخیریها
درهمینراهاست ...(:"☘
شبتون شهدایی💛💫
-شھیدسیدمیلادمصطفوۍ
#امام_حسین
#امام_زمان
@banatoolmahdii313
السَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخائِفُ...
سلام بر تو ای مولای معصوم من، که بدون هیچ جرم و خطایی، از شّر دشمنان آواره بیابان ها شده ای!
سلام بر تو و بر غربت و تنهایی ات!🌱
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
@banatoolmahdii313
میگُفت!
هَرروزبنشینید
یكمِقداربا#امام_زمان 'عج'دَردودِلڪنید..
خوبنیستشیعہروزششَبشود
وشَبشروزشود
واَصلابہیاداونَباشد . . 💔!
آیت الله میلانی
#امام_زمان
@banatoolmahdii313
#انگیزشی
درخت بامبو
از زمان کاشت تا ۵ سال حتی جوانه هم نمیده!
اما سال پنجم یکباره ۲۵ متر قد میکشه.
خواستم بگم صبور باش
یه روز جوونه میزنی،ریشه میدی و قد
میکشی🪴♥️
@Fatemme_javid📷
@banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید الشهدا
عباس را عقب نیاورد
تا ما بفهمیم #فدایی_ولایت
در #قلب_دشمن شهید می شود
#خط_مقدم که جای خود دارد ...
.
️عمرسعد قبل از جنگ اقرار میکند؛
میدانم که اگر برای حسین بجنگم؛ اهل سعادتم،
و اگر با حسین بحنگم؛ اهل شقاوت..
اما چه کنم که نمیتوانم از مُلکِ ری بگذرم!
اندکی تأمل ؛
مُلکِ ریِ ما کجاست که نمیگذارد،
در قافلهی حُسین{ع} بمانیم؟
.
#امام_زمان
#شایدتلنگر
#حاج_مهدی_رسولی
@banatoolmahdii313
پیامبراکرم ﷺ:
اگر خدا را آنگونه که باید میشناختید
بر روی دریاها راه میرفتید و با دعایتان
کوهها از جا کنده میشدند... 🌿
#خدا
@banatoolmahdii313
آتشی نمى سوزاند “ابراهیم” را
و دریایى غرق نمی کند “موسى” را
مادری،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند
از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ، نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست
پس ؛
به “تدبیرش” اعتماد کن ،
به “حکمتش” دل بسپار ،
به او “توکل” کن ؛
و به سمت او “قدمی بردار” ،
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی🌱
@banatoolmahdii313
فَقَدْهَرَبْتُإِلَیْکَوَوَقَفْتُبَیْنَیَدَیْکَمُسْتَکِینالَکَ
خدایا!
ازاسارتدرزندانیڪہبرایدلمساختم
تارسیدنبهاینجا،راهدرازیراآمدم
تاتورپیداڪردمنجاتمبده،پناهمباش...!
#مناجاتشعبانیه💙
#امام_زمان
@banatoolmahdii313