نماهنگ نوحوا علی شبلی.mp3
زمان:
حجم:
4.58M
◉━━━━━━──────▷ ❚❚ ◁
بارون تیر و نیزهها شدید شد...
با لب تشنه پسرم شهید شد💔😔
🎙محمد حسین حدادیان🍃
#حضرت_علیاکبر(؏)🕊
#صَلَیاللهُعَلَیكَیااَباعَبدالله✨️
به جمع دخترونه بناتیها بپیوندید☆
╲\╭┓
╭🥀🖤@banatozeynab
┗╯\╲
﷽
★°l||l°زینت دوش نبـــے°l||l°★
🥀🥀🥀
★★اماننامه ۱....📜🕊
ناگهان سپاه حسین مردی را دیدند که به خیل و خیام اباعبدالله نزدیک میشود.مرد فریاد زد:
_امانم دهید که پیک اماننامهی امیرالمونین یزیدم.
امانش دادند و نزدیکتر آمد.از اسبش پیاده شد و و کنجکاو یکییکی مردان اندک شمار حسین را از نظر گذراند،بعد پرسید:
_کدام شما آقایان!علی فرزند رشید حسین است؟
چند لحظهای به سکوت گذشت تا اینکه علیاکبر به حرمت مهمان،از اسب به زیر آمد و نزدیک او رفت.
بی اختیار به ذهن مرد خطور کرد:((در عمرم مردی به زیبایی و هیبت این جوان ندیدهام.))بعد به علیاکبر نزدیک شد و گفت:
_آقازاده!شما از طرف مادرت با امیرالمونین یزید قرابتی داری و مادرِ مادرت،دختر ابوسفیان است.امیرالمونین امانت داده تا از این جهنم جان به در ببری.بیا و امان یزید را بپذیر و خودت را به کشتن نده.
علی اکبر لبخند تلخی به لب آورد،به مرد نگاه کرد و فرمود:
_به نظرت آیا رعایت قرابت رسول خدا بهتر نیست؟
و برگشت و سبکبال بر اسبش پرید.
#حضرت_علیاکبر(؏)🕯
#صَلَیاللهُعَلَیكَیااَباعَبدالله✨️
|🖤⃟⿻🥀✨️|●
╰┈➤@banatozeynab🍃