eitaa logo
بنات الزینب
399 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
21 فایل
﷽ زندگی آموختنی‌ست🪴 اینجا، محفل دختران جوانی‌ست که دغدغه‌‌های تربیتی و فرهنگی دارند🤝🏻 راه ارتباطی شما با ما📩: @babaei_z 📍کرج، ۴۵متری گلشهر زیر مجموعه "مجتمع فرهنگی زینبیه گلشهر کرج" https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj
مشاهده در ایتا
دانلود
بنات الزینب
بگذار که هشتم گرو نه باشد گر هشت رضا و نه جواد است چه غم؟ یا جوادالائمه خیلی ادرکنی…💔🖤
عشاق الحسین محب الحسین.حاج محمدرضا طاهری.mp3
9.86M
اگه گرفتاری بگو "یا جواد الائمه" 🖤🥀 . . _[•🍂 ‌‌‌‌‌ʲᵒᶦɴ⇣•]__________ •✨↝.✿●•@banatozeynab
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكَمِ الْوَصِيِّينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. سلام بر تو و بر روزی که به تمام جهانیان جرعه های حکمت را خواهی نوشاند. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص97.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنات الزینب
#قسمت_چهارم خدایا من بنده خوبت نیستم من را آدم کن! شب قدر بود و حوصله‌ام سر رفته بود. با یکی از دو
شب دوم حال و هوای خادم ها عجیب بود. همدیگر را بغل گرفته بودند و گریه می‌کردند. پرسیدم چه شده؟! چرا اینطور می‌کنید؟! گفتند قرار است شهید بیاورند. درکی از واژه شهید و شهادت نداشتم. گفتم خب که چی؟! دوستانم گفتند بمان و خودت ببین! تابوت را که آوردند همه‌ رفتند به استقبالش. حال و هوای شان را نمی‌توانم توصیف کنم، اما من نمی‌توانستم مثل آنها باشم واکنشی نداشتم فقط نگاه می‌کردم. برای من آن تابوت فقط یک تابوت بود. همین! مراسم قرآن به سرگرفتن که شروع شد من هم همراه دوستانم به داخل شبستان مسجد رفتم. رفتارهایشان را درک نمی‌کردم. گریه می‌کردند و با التماس از خدا طلب بخشش می‌کردند. با خودم گفتم چی شده! معلوم نیست چی کار کردند که اینطور طلب ببخشش می‌کنند. چیزی از مراسم نمی‌دانستم. فقط برایم عجیب بود چرا اینطور می‌کنند. ریحانه که متوجه کنجکاوی من شد آرام کنار گوشم گفت:«رقیه امشب خدا بنده‌هایش را می‌بخشد. امشب دعا به درگاه الهی مستجاب می‌شود. پس هرچی از خدا می‌خواهی را الان ازش بگیر!» نمی‌دانستم از خدا چه بخواهم. بی‌اختیار گفتم:«خدایا من بنده خوبت نیستم من را آدم کن!» شاید همان شب بود که خدا مسیر هدایتم را نشانم داد. شب سوم یقین پیدا کرده بودم آرامش از دست رفته ام را اینجا می‌توانم پیدا کنم. چند وقت بود حال دلم خوب نبود هم خودم را اذیت می‌کردم و هم بقیه را. احساس می‌کردم حال و هوای خوب مسجد و هیئت می‌تواند حالم را خوب کند. دلم می‌خواست هر شب بیایم. پرسیدم مسجد هر شب مراسم دارد من بیایم؟! گفتند نه. برای مناسبت ها برنامه داریم. هر وقت مراسم بود به شما اطلاع می‌دهیم. خوشحال شدم. در هفته چند بار به مسجد سر می‌زدم و با دوست هایی که آنجا پیدا کرده بودم. حسابی خوش می‌گذشت . ادامه دارد . . .
🤗🤗🤗🤗🤗🥳🥳🥳🥳🥳 کل بکشیدوشادی کنید عروس وداماد دارن میان 🤩🤩🌸🌼💐 ✨✨✨🌟ستاره بارون کنید مولاعلی وبانو فاطمه جان دارن میان 🥰🥰 وااای چه شب قشنگیه😍😍 . .
🌻پاداش خواندن سوره در شبهای دهه اول ماه ذی الحجّه 🔹سوره فجر را از شب اوّل ماه ذی الحجّه قرائت کنیم و ثواب آن را به مولایمان حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم کنیم. رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ♥️هرکس سوره فجر را در شب های دهه (اوّل ذی الحجّه) قرائت کند، خداوند او را می آمرزد و کسی که در ایّام دیگر بخواند، برای او در قیامت، نوری خواهد بود. 📚مصباح کفعمی۴۵۰ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❖▩═●••🍃🌺🍃••●▩═❖       @banatozeynab
🔹جای خدا نباشیم!❌ 💢روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد. زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود. بعد از نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر آنجا به نماز نرفت. ❤️🍃همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست. مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت... او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد. حکایت ماست: 🔅جای خدا مجازات میکنیم، 🔆جای خدا میبخشیم، 🔅جای خدا... اون خدایی که من میشناسم اگه بنده اش اشتباهی بکنه، اینجوری باهاش برخورد نمیکنه. شما جای خدا نیستی اینو هیچوقت یادت نره. ♦️چقدر خوبه که اگه کسی اشتباهی میکنه با خوشرویی باهاش برخورد کنیم نه این که با خشم تحقیرش کنیم و باعث ترک اعمال خوب بشیم🌹 . .
❣ 🔅السَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ...✋ 🌱سلام بر تو ای دروازه ارتباط با خدا که جز از درگاه تو به ساحت او راهی نیست! 🌱و سلام بر تو ای حکمفرمای دین، که نیکان و بدان را سزا خواهی داد... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان 🤲 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🌼• سلام امام زمانم💖 چہ‌ شَوَد‌ گَر‌ تو‌ بیائے‌ و‌ بَری‌ غَم‌ زِ دل‌ِ ما ڪه‌به‌ هر‌ خَستہ‌ دَوائے‌ و‌ به‌ هَر بَستہ‌ ڪِليدے. یـَآمَوْلآنـٰایـَاصـآحـِبَ‌الـزَّمـٰآنِ 🌿 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک، فرق ظلمت و نور را نشان می‌دهم و کسی که به دنبال نور است، این نور هر چقدر کوچک باشد، در قلب او بزرگ خواهد بود. به مناسبت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران 🆔https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj
بنات الزینب
#قسمت_پنجم شب دوم حال و هوای خادم ها عجیب بود. همدیگر را بغل گرفته بودند و گریه می‌کردند. پرسیدم چه
رفتار بعضی از مذهبی ها برایم آزار دهنده بود.  پوشش من در مسجد همان پوششی بود که در بیرون داشتم. گاهی احترام می‌گذاشتم و روسری ام را کمی جلوتر می‌کشیدم و یا مانتو بلند تری می‌پوشیدم. این باعث شده بود بعضی از افراد چپ‌چپ نگاهم کنند و یا حرف‌هایی بزنند که اصلا خوشایند نبود.البته من توجهی هم نمی‌کردم. دلم می‌خواست مثل دوستانم خادم مسجد شوم. چند باری هم مطرح کرده بودم، اما دوست هایم می‌گفتند رقیه اصرار نکن! علتش را که پرسیدم گفتند فرمانده پایگاه گفته تو را خادم نکنیم. رفتار این خانم و بعضی دیگر از خانم های مسجد برایم اذیت کننده بود. چون چادر نداشتم رفتار خوبی با من نداشتند. برای پیاده روی اربعین همراه با مسجدی ها  رفته بودیم زیارت شاه‌عبدالعظیم حسنی. من آن‌روز چادر سر کرده بودم، اما در راه برگشت. چون نمی‌توانستم. چادرم را کنترل کنم. از سرم برداشتم و داخل کیفم گذاشتم. خانمی که مسئول گروه ما بود. وقتی مرا بدون چادر در اتوبوس دید. جلوی همه گفت یک بار دیگر اگر چادر نپوشی وسط راه از اتوبوس پیاده ات می‌کنم! ادامه دارد . . .
🌸🌹🌸 ❣❣ 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ...✋ سلام بر تو ای صاحب علم علی علیه السلام و ای آیینه دار صبر حسن علیه السلام و ای وارث شجاعت حسین علیه السلام و ای میراثدار غربت فرزندان حسین علیهم السلام . 📕صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578. ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸 🍃أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ🍃 ✨اسـتـادی می فـرمـود : 👈ایـن آیــه معـنـایـش ایـن نـیـست کــه بـا ذکـر خـدا دل آرام می گـیـرد 🌹این جـمـلــه یـعنی خــدا می گـویـد : ☘جوری سـاختــه ام تـو را کــه جـز بـا یـاد من آرام نـگیـری !!! ☘ تـفـاوت ظـریـفے است!!!! ✨اگر بیقـرارے ؛ اگر دلتـنـگے ؛ اگر دلگیرے ؛✨ 👈گیـر کـار آنجـاست کـه هـزار یـاد ، جـز یـاد او، در دلـت جـولان میدهد.🍂 ════✙🍃🌸🍃🌸🍃✙═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌حُب‌علی‌نفس‌کشیدن‌ننگ‌است💛(: ۱۳روز تا غدیر فقط به عشق علـــــے (ع)😍 •|join✨|•🍊🌿 ♡@banatozeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنات الزینب
#قسمت_ششم رفتار بعضی از مذهبی ها برایم آزار دهنده بود.  پوشش من در مسجد همان پوششی بود که در بیرون
اولین باری که شیرینی گریه بر اهل بیت(ع) را تجربه کردم. یکی از دوستانم زنگ زد و گفت:« رقیه برای محرم قرار است تعزیه برگزار کنیم. تو هم می‌آیی»؟! خجالت می‌کشیدم تصور می‌کردم باید یک کاغذ بگیرم دستم و سرود بخوانم. گفتم نه من دوست ندارم بیایم. اصرار دوستانم و شوق و ذوق شان برای رفتن را که دیدم. قبول کردم یک جلسه بروم. خیلی برایم جالب بود. نمایش قشنگی بود. از همه بیشتر استادی که به ما آموزش می‌داد مرا جذب آنجا کرد. خیلی مهربان بود و سعی می‌کرد با مهربانی بعضی از چیزها را یادم بدهد. مثلا می‌گفت: قشنگ خانم نبینم وسط تعزیه لاک بزنی؟! اینکه با شوخی و مهربانی می‌گفت به دلم می‌نشست و به حرف هایش گوش می‌دادم. برای‌مان روایت می‌خواند و به زبان داستانی از ائمه می‌گفت. در طی این جلسه‌ها علاقه و شناختم نسبت به اهل بیت(ع) بیشتر شد و ارادت خاصی نسبت به حضرت عباس(ع) پیدا کردم.  در این مدتی که به مسجد رفت و آمد داشتم تا به حال پیش نیامده بود. مثل دوستانم گریه کنم یا اصلا احساساتی شوم نسبت به روضه‌هایی که خوانده می‌شد. حتی این رفتار بقیه را هم درک نمی‌کردم و برایم عجیب بود. چند شب قبل از تاسوعا در هیئت‌مان روضه حضرت عباس(ع) برگزار شد. من به واسطه شناختی که در کلاس های تعزیه از ایشان پیدا کرده بودم ارادت خاصی به حضرت داشتم و تا روضه خوانده شد برای اولین بار دلم لرزیدو بغضم ترکید. بلند بلند گریه می‌کردم و حال خودم را نمی‌فهمیدم. یکی از دوستانم بغلم گرفت و گفت:« رقیه اولین بار است گریه کردی من را دعا کن. حتما حضرت عباس(ع)امشب نگاه ویژه ای به تو داشته!» این‌ها را می‌گفت و من گریه‌ام بیشتر می‌شد. شیرینی اشک ریختن برای اهل بیت(ع) آمده بود زیر زبانم و دلم نمی‌خواست از دستش بدهم. روضه تمام شده بود و من هنوز اشک می‌ریختم! ادامه دارد . . .
بنات الزینب
ای نور مبین حق🖤 #شهادت_امام_محمد_باقر
🍃نامت غریب ُ، قبرت ز نامت غریب تر🥀؛