eitaa logo
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
2.6هزار دنبال‌کننده
23.3هزار عکس
8.2هزار ویدیو
45 فایل
خوش آمدید〰️مهمان شهداهستید🌱 کپی آزاد🔑 به شرط صلوات برای ظهور امام زمان عجل‌الله و دعا برای شهادت خادمین کانال ❤ در خدمتم ✍️ @Labik_ya_seyedAli شرایط 👋 @Eshgh12a
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
🍃به نام خالق عشق🍃 رمان جزرومد...رمانی عاشقانه❤️کمدی😂هیجانی😈 قسمتی از رمان: هنوز تو شک بودم... معلوم نیست آبجی کوچولوم چقدر زجر کشید و آخرشم... اونم مثل کیان از پیشم رفت💔اون امیر بی شرف ازم گرفتتشون انتقام میگیرم...خودم با دستای خودم میکشمش خودم انتقام کیان و فرشته رو ازش میگیرم اون 5 سال داداشمو ازم دور نگه داشت...اون خواهرمو بدبخت کرد...اون عشقمو ازم گرفت نمیزارم راحت زندگی کنه نمیزارم کلتمو برداشتم و اومدم برم بیرون که... چیشد؟ اگه میخوای بدونی ادامش چی میشه فقط کافیه عضو کانال زیر شی😉👇 https://eitaa.com/joinchat/1091698820C7f255c964b
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
هری پاترو دیدی؟! اینجا کل PDF کتاب های هری‌پاترو گذاشته🤫🤓!' https://eitaa.com/joinchat/625279161Cbb39a7ecda بزن تا کل کتاباش برات بیاد🌚⚡️ 👀🏃🏿‍♂
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
قسمت آخر پلنگ صورتی دیدی😱🔥 چه بلایی سرش میاد 🙈❌😳 کسایی که ندیدن اینجا ببینن😱👹👇🏾 ⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ " https://eitaa.com/joinchat/739704979Cb1d1490b45 "💛🦋࿐ برای آخرین بار گذاشتم ❌👆👆
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
- هاے- مذهبے❣🌪 با صدای زنگ گوشی به اتاق برمیگردم؛ شماره ناشناس _ بله؟ + سلام عزیزم. پرنیانم _ سلام پرنیان جان.خوبی؟☺️ + الحمدلله.ببخشید مزاحمت شدم. راستش داداشم کارت داشت ، گفت من زنگ بزنم بعد گوشی رو بهش بدم.با تموم شدن جملش ، یه دفعه گوشی از دستم میوفته. وای خاک برسرم. گوشی رو برمیدارم.😱😂 _ الو جانم؟ چیزه ببین پرنیان میگم..... با پیچیدن صدای مردونه تو گوشی دیگه اشهد خودمو خوندم، بازم‌سوتی....😂😁😇 برای خوندن این رمان جذاب و هیجانی به کانال زیر بپیوندید(:👇🏻 🌱|@khacmeraj رمان‌جذاب‌و‌پرطرفدار‌♥️ انلاین🤗 🎀 وجذاب💫 ازدستش نده این قصه ی ناب رو🙊🙈😻 رمان درکانال سنجاق شده🖇🧷
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
🌿•بسم رب شهدا•🌿 💕•یـہ ڪانال برات آوردم مملوء از یاد خدا و مطالب حال خوب و قشنگ•💕 پر از:•🦋 انگیزشـے هایـے براے باانگیزگان•🎀 امام حسینـے هایـے با حال و هواحرم•🎀 چادرانـه هایـے با چاشنی گرد روی چادر•🎀 شهیدانـہ هایـے مـ؏ـطر به عطر شهدا•🎀 آیـہ هایـے از دل قرآن ڪریم•🎀 دل دادگـے هایـے با بنده و خدا•🎀 •🌱 •✨ •🌸 لینک کانال:•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1864302729C23f7e5327f
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
ڪـانـال‌ پیدا‌ڪـردم‌دخـترونـہ💗🌚:)) پروفایلـاش‌دلبرن‌فقط ، دنیـامورنگے‌رنگے‌ڪرده‌این‌ڪـانال ، اینقدر‌ڪه‌قشنگـہ👀🧡. ✶ ➺ •• https://eitaa.com/joinchat/2031091899C5e9190b94f ← ! بااینجـا‌یہ‌برنامہ‌ریزۍ‌ عالے‌واسہ‌درسات‌داشتہ‌باش💕📓 جویین‌دختراۍ‌ڪلـاس❗️ دختراۍ‌باسلیقہ‌‌ی‌ایتـا‌ڪجایند؟💌
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
پایان تبادلات پرجذب𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨ به‌بنر های بالا یه نگاه بنداز دلبرکم👀🐈! ماه‌بانو‌چنل‌بد‌پیشنهاد‌نمیده‍🙂🌸 •• تا نیم ساعت پست ممنوع✔️ بنرا سه ساعت دیگه پاک شن✔️ •• 🔹ادتب‌چنلای‌مذهبی،آموزشی‌ و‌‌ رمان(اخلاقی)میشم 🔹آمارتون‌500+ باشه پایین تر به شرط ویو فول... 🔹جذب‌بستگی به بنرتون داره،100+ جذب هم‌داشتم¡ ‼️اینفو و مدارڪ ❥ https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891 ‼️آیدی‌جهت‌اد‌کردن ❥@Ad_tab_Mahe_bano 🌒! 🌒! 🌒!
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
شبش سالگرد ده سالگی رفاقتشون بود:))💔! اشک جوشش خودش رو در چشمانش پیدا کرده بود، با تردید در اتاق رو باز کرد... با قدم های لزران وارد اتاق شد، تابوتی که به دور آن پرچم سه رنگ عشق پیچیده شده بود وسط اتاق قرار داشت... کنار تابوت به زمین نشست، اشک امانش را بریده بود به سختی نفس میکشید.... در صدم ثانیه‌ای تمام خاطراتشان از اولین دیدار تا پرپر شدنش از جلوی چشمانش مثل یک تله فیلم گذشت، سرش را روی تابوت گذاشت و مثل کسی که برادرش رو از دست داده تمام جانش را برای اشک هایش گذاشت... اکنون حال امام بی کفنش در صحرای محشر را خوب میفهمید زمانی که علم دارش، ماه سپاهش، هم نفسش، برادرش و از همه مهم تر رفیقش را کنار دریای فرات به آغوش خاک سپرده است چه خون گریسته، چه قامتش خمیده شده:) بعد از ۲۵ دقیقه که برای او مانند دقیقه ای گذشته بود سر از تابوت برداشت و گفت؛ https://eitaa.com/joinchat/2570911907C504cea0680
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
لیوان آب رو سمتش گرفت و گفت: - بیا مادر بخور یکم. لیوان رو گرفت و یه نفس سر کشید. دستش رو تکیه گاه به میز کرد و بعد از چند ثانیه باز فریاد کشید: - عه عه اخه من با توچی بگم؟! لب گزیدم تا صدای خنده‌م گوش فلک رو کر نکنه. - خب حالا...چیزی نشده که...داد زدن نداره. - مادر من چیزی نشده؟! آبروم رفتتت! چشم هام مظلوم شد و لحنم دلجویانه. - خب به من چه...مگه وقتی اومدی خواستگاری بهت نگفتم این چیزارو؟! گویا همین یک جمله کافی بود تا حمله ور بشه سمتم. جیغی زدم خواستم فرار کنم که . . . - - و اما ، زوج ِ امنیتے ِ عاشق ما♥🗞 : https://eitaa.com/joinchat/1918304436C774851832d
اعماڵ قبل خواب یادت نࢪه مھࢪبون ♥️ ♥⃢ ☘ @bandegibaEshgh