eitaa logo
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
2.6هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
45 فایل
خوش آمدید〰️مهمان شهداهستین🌱 کپی آزاد🔑 به شرط صلوات برای ظهور امام زمان عجل‌الله و دعا برای شهادت خادمین کانال ❤ در خدمتم ✍️ @Labik_ya_seyedAli شرایط 👋 @Eshgh12a
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان فـــــَتــــــٰـــآح از سجده بر می خیزم چقدر این سجده ها ، نجواها ، و اشک ها آرامم می کنند ... قرآن را باز می کنم و شروع به خواندن می کنم ... قرآن را می بوسم و در طاقچه کنار سجاده ی پدر می گذارم.. صبحانه ی مادر را اماده می کنم خودم می خورم و از خانه بیرون می زنم.. . . . زنگ عمارت را می زنم . دقایقی می گذرد و در باز می شود.. کفش هایم را در می آورم و داخل می شوم یک راست به اتاق بالایی می روم و در اتاق سکینه خانم را میزنم. . . . . + خب دیگه با اجازه تون من میرم.. زود به زود بهتون سر میزنم. دیگه سفارش نکنم غذاها و داروهاتون رو سر وقت بخورین نیام ببینم سکینه بانو پیر شده هااا... لبخندی می زند و می گوید : _باشه عزیزم. زود به زود بیا پیشم. از او خداحافظی می کنم و از پله ها پایین می آیم.. در اتاق را می بندد و با کوله پشتی ای که روی دوشش است نگاهش به نگاهم می افتد. بر می گردد. و چند قدمی راه می رود . _ من میرم که مزاحم نباشم. + نه لازم نیست شما برید. نیومدم که بمونم، اومدم به سکینه خانم سر بزنم و برم . 🚫❌ پیگرد‌الهی‌دارد ❌🚫 https://eitaa.com/joinchat/1864302729C23f7e5327f