eitaa logo
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
3.6هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
9.5هزار ویدیو
59 فایل
ڪ‌پــی آزاد = به شرط صلوات🔮 'به نیت ظهور امام زمــان عجل‌اللّھ و دعا براے شهادت خادمین ڪانال ❤' نَفَسے ڪھ خدا بھ زندگے انسان بخشیدھ یه عشقھ + که اگھ با بندگے برای خدا همراھ بشھ = عاشقانھ اےبا‌ خداست ✨ در خدمتم ✍️ @Labik_ya_seyedAli شرایط 👋 @Eshgh12a
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان فــَــــتـــــٰـــاح خانه ی اربابی بزرگی است که از پدرش به این پیرزن به ارث رسیده.. اسمش سکینه است و تنها یک پسر دارد که ان هم ناخلف در امده...من تا به حال ندیدمش اما خودش چیزهای خوبی از پسر و عروسش تعریف نمی کند دل خونی از هر دو دارد .!! به این فکر میکنم که دنیا چقدر سقف کوتاه و اندکی دارد هر چقدر که زرق و برق روزگار به چشم بیاید همان قدر بلکه بیشتر باید از انها دل کند و امتحان داد و رفـــت...!! این پیرزن با این همه دارایی نمی تواند حتی ذره ای از ان را با خود ببرد ! یا الان از ان لذت ببرد... در حالی که‌ فرزندان بی سرپرست زیادی هستند که نیاز به این دارایی دارند.... ساعت دارو های سکینه خانم است به سمت اتاقش می روم و در میزنم ... _ بیا تو اتاقی با تم بنفش که دو فرش ۱۲ متری می خورد از نظر من اتاق نیست بلکه خودش خانه ایی است...از فکرخودم خنده ام می گیرد. در این اتاق دو تا کمد بزرگ یک اینه ی قدی با طراحی گل های بنفش میز ارایش مستطیلی بزرگ تخت بزرگ دو نفره با روتختی ساتن بنفش و طلایی تلویزیونی نصب شده روبه روی تخت و گل های بنفشه افریقایی روی میز کنار پنجره خودنمایی می کند.... دارو هایش را می خورد برمی خیزم که از اتاق خارج شوم صدایم می کند _رمیصا... + بله _کجا میری؟ چرا اینجا نمی شینی؟ + نمیتونم بشینم . _چرا؟ + اینجا خیلی دلگیره.. با تعجب و چشم های گرد شده نگاهم می کند فکر کنم حرف بدی زدم یا خیلی رُک گفتم فوری میگویم + من برم براتون سوپ درست کنم.. ______________ ادمین نوشت : رُمَیصا :     به معنی 1- یکی از دو ستاره‌ای است که برذراع است، شِعرهای شامیه، غموص؛ 2- (اَعلام) مادر اَنس بن مالک، خادم النّبی. وی در غزوات حُنَین و اُحد حضور داشت و در اُحد به جنگجویان آب می  رسانید و خنجری در دست گرفته ... و در آخر شهید شد یگرد_الهی_دارد❌🚫 👇👇👇👇👇👇👇👇 @عاشقانه‌ای‌باخدا
رمان ❤️👇☺️ 🍃قسمت های رمان رو میتونید با جستجو "" به همین شکل "" پیدا کنید 😊👌 🍃ولی کتاب با جستجوی همین عبارت در کانال 👇
حوراء در کناری ایستاده و سرش پایین است نمی دانم به چه چیزی فکر می کند... اما اگر خودم را جای او بگذارم فکر کنم بدانم چه کسی ذهنش را به خودش مشغول کرده.! از بچگی به او یاد دادم باهم مثل رفیق باشیم او هم همیشه من را محرم اسرارش می داند و هر مسئله ایی برایش اتفاق می افتد از جیک و پوکش برایم می گوید من هم همانند رفیق دلسوز و خوب راهنمایی اش می کنم اصلا چه کسی بهتر از مادر آدم می تواند مشاور رایگان و پرتجربه ی انسان باشد که همیشه گوش شنوا دارد .... اما این سری میدانم حیا می کند که نمی گوید اما مطمئنم بالاخره یک روزی برایم می گوید البته دور را دور بابت این مسئله حواسم به او هست و درون حرف های روزانه که باهم گپ می زنیم غیر مستقیم اشاره می کنم تا راه و چاه را یاد بگیرد ... با صدای رقیه سرم را به سوی اش بر می گردانم امیر عباس سر به سر رقیه می گذارد و رقیه با حالت التماس می گوید : _داداش اذیتم نکن ... در باز می شود و وارد خانه می شویم آپارتمانی ۶ طبقه شمالی که افروز در طبقه ی اول می نشیند از پله ها بالا می رویم امیر عباس هم رقیه را هل می دهد دورن آسانسور و با لحن ترسناکی می گوید : _ بیا تو اینجا تو آسانسور روح هست بیا ببین ..... رقیه که کم مانده اشک اش در بیاید با التماس می گوید : داداش !! آقای مهندس شوهر افروز برای استقبال به جلوی در ورودی آمده و با احوالپرسی گرمی خوشامد می گوید افروز با شوق بغلم می کند : _سرور هیچ معلوم هست کجایی ؟؟ باید دعوتت کنم تا بیای ... +باور کن سرم شلوغه نمیرسم شرمنده _دشمنت... بیا تو ببینم که حسابی تعریف دارم واست 💢 ‼️‼️ https://eitaa.com/joinchat/1864302729C23f7e5327f
4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ روش های دوستی با امام زمان 🔗❤️ ✨✨▪︎▪︎▪︎✨✨ یاران‌آقا امام زمان
رمان ❤️👇☺️ 🍃قسمت های رمان رو میتونید با جستجو "" به همین شکل "" پیدا کنید 😊👌 🍃ولی کتاب 🌹پسرک_فلافل_فروش با جستجوی همین عبارت در کانال 👇 میتونید بخونید👌👌👌🌿
نگاهے به ساعت اتاق ڪردم چقدر زمان زود گذشته است ساعت 5 دقیقه به سه بود بلند شدم و لباس هایے را ڪه آماده ڪرده بودم پوشیدم و سوار ماشین شدم درست یادم نمے آمد دیشب پارڪے ڪه رفته بودم در ڪدام خیابان بود با ڪمے جستوجو به پارڪ رسیدم نرگس زودتر از من رسیده بود سلام ببخشید دیر رسیدم سلام عزیز دلم درست به موقع رسیدے چقدر خوشحالم دوباره مے بیینمتون ڪجا بنیشیم به نظرم روے این نیڪمت خوب باشد منظره ےزیبایے دارد نگاهے به اطراف ڪردم حق با نرگس بود منظره ے بسیار زیبا با حوض آب ، در حالی ڪه تصویر درختان در حوض افتاده بود حس خوبی در وجودم ایجاد مے ڪرد درختان بالاے سرمان هم سایه مناسبے ایجاد ڪرده بودند و هوا بسیار دلپذیر بود احساس مے ڪنم سبڪ زندگیم تغییر ڪرده دیگر مثل قبل نیستم از چه نظر میگید ؟ خوب دیشب ڪه همو ڪاملا اتفاقے توے پارڪ دیدیم من دوست نداشتم به مهمانے بروم و با بے حوصلگے از خانه خارج شدم نرگس با دقت به صحبت هاے من گوش مے داد علاقه ام نسبت به این جور مهمانے ها ڪم شده دیگر دنبال هیجانات زود گذر نیستم من قبلا عاشق این جور برنامه ها بودم اما الان حس خوبے بهشون ندارم نرگس لبخندے زد : خدا یڪ جمله ے خیلے زیبا به بنده هاش میگوید عاشقم بشید عاشقتون میشم اولین مرحله عاشق شدن این هست ڪه دلبستگے هامون عوض بشود نویسنده:تمنا😍☺️🌿 کپی ممنوع⛔️ 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1864302729C23f7e5327f