رمان🌿😍
#دریا_قلی_سورانی🌸
#قسمت_یکم💕
.
.
در تاریخ ، انسان های بسیاری بوده اند که همه ی توان و جانِ خود را برای رسیدن به هدف خویش فدا کرده اند و گاهی نجات مردمی یا آینده ی ملّتی به هوشیاری و فداکاری و تصمیم بهنگام و جان فشانی به موقع یک نفر یا جمعی محدود ، وابسته میشود🦋
در همه ی جامع بشری ، فداکاری چنین انسان هایی را ارج می نهند و تلاش میکنند خاطره ی آنها را در تاریخ و ادبیات و آثار هنری خود حفظ کنند✨
در داستان های کهن ایرانی ، آرش ، دلاور مردی بود که وقتی قرار شد کمانداری ایرانی ، تیری رها کند و هر جا فرود آمد ، مرز ایران باشد ، دلیرانه بر قلّه ی دماوند بر آمد و تیری در چلّه ی کمان نهاد و با پرتاب کردن آن ، سرزمین ایران را از بیگانگان رهایی بخشید و جان خود را در اين راه فدا کرد🎀
خاطره ی این جان فشانی در راه پاسداری از میهن ، هنوز در یاد ها زنده است🌼
این سرزمین در هر روزگاری ، پهلوانان و نام آوران بی شماری را در خود پرورانده است🌿
شهید《دریا قلی سورانی 》 یکی از دلاور مردان دوران دفاع مقدس بود که در نخستین ماه های جنگ تحمیلی با فداکاری شگفت انگیز خود ، مانع سقوط شهر آبادان شد💫
شغل دریا قلی ، اوراق فروشی بود🌱
او در آن هنگام به همراه فرزند خردسال خود در گورستانی از اتومبیل های فرسوده در 《کوی ذوالفقاری》در حاشیه ی آبدانان زندگی میکرد🎄
او در یک شب تاریک ، ناگهان متوجه شد که سربازان دشمن بعثي در صورتی غافلگیر کننده از رود خانه ی بهمن شیر گذاشته اند و میخواهند شهر محاصره شده ی آبدانان را به اشغال کامل خود در بیاورند🍄
دریا قلی ، فورا بی سر و صدا سوار بر دوچرخه شد و به راه افتاد☘
دریا قلی در آن شب پاییزی نهم آبان ماه ۱۳۵۹ باهمه ی توان و قدرت ، رکاب میزد🌙
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال❤️
#پایان_قسمت_اول❤️
❥✾@bandegibaEshgh✨💕