eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
12.4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
56 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه 7 ازاد 3 خرداد 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلـــــبر های جدیدمون رسید 🤤♨️ همسرتو غرق تماشای خودت کن 😜❌ ♨️ جمع قیمت عمدع ب سفارشاتتون برسه #۵٠٠تومن❤️‍🔥 ❌ میتونید از هرکارفقط یه دونه بردارین فقط جمعش برسه به ۵۰۰ تومن 😍🔥 الان پول کافی نداری 😢میتونی سبدخریدبزاری تا یکماه بعد که به عمده رسیدپول کاملش بدی 😍❌ https://eitaa.com/joinchat/621674550C0a8b7dee6c بـــدو از دســـت نده حـــراج توپمونو 🏃🏻‍♀✨
یچیز بگم🙈 مادر شوهرم بهم میدونید چی می‌گفت؟🤦‍♂ بخدااا نمیتونم بگم💨💨🐒 خلاصه بگم👌 از وقتی اومدم تو این کانال دیگه اون رو بهم نمیگه😞😝 با ۱۵تومن ۱۰ تا ست لباس زیر گرفتم😌😃 باور نمیکنی😐 بیا👇 اگه بهت با ۱۵ تومن۱۰ تا ست عالی ندادن لف بده😳😱 اینم لینکش👇😍 https://eitaa.com/joinchat/621674550C0a8b7dee6c ورود آقایون ممنوع است📛
گروه 8 ازاد 3 خرداد 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
تازه عقد کرده بودم که گفتند مادرشوهرم افتاده و پاش شکسته...شوهرم بهم گفت باید بیای خونه ما و به مادر مریضم کمک کنی...شوهرم اکثر وقتها میرفت ماموریت کاری.‌..توی خونه من و مادرشوهرم تنها بودیم... اونروزم صبح همسرم برای مأموریت رفته بود شمال کشور‌‌... از مادرشوهرم اجازه گرفتم یکساعتی به مادرم سربزنم و برگردم...چندتا خیابون اونطرفتر یادم اومد گوشیمو با خودم نبردم برای همین فورا برگشتم خونه مادرشوهرم..کلید رو انداختم و‌در رو باز کردم... ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2908357003C2bdba93845
گروه 9 ازاد 3 خرداد 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
دخترم رو ۴ماهه باردار بودم و به خاطر ویار بارداری رفته بودم خونه جاریم، همیشه صدای پچ پچ برادرشوهر و جاریم میومد ولی فکر میکردم یه بحث و دعوای زن و شوهری ساده است و به من مربوط نیست ، تا اینکه یه شب اسممو از دهن جاریم شنیدم، لرزی به جونم افتاد سریع زنگ زدم به شوهرم وقتی ماجرا رو‌براش تعریف کردم گفت قبل ازینکه بفهمن بی صدا از خونشون بیا بیرون دارم میام دنبالت .... ولی قبل اینکه از در برم بیرون جاریم منو دید ...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9