سابقه گسترده طلایی💛
ناغافل شالم را از روی سرم کشید و خرمن موهایم بیرون افتاد. دستش را میانشان برد و من مات و متعجب سرم ر
_کجا می ری؟:-هر جایی که شما دلت بخواد.
بعد هم به سمتم چرخید و چشمکی به رویم زد. برخلاف من که آشوب بودم، او آرام بود.-امروز ملکه شمایی. هر جایی که امر کنی، بنده در رکابتم!
نیشم شل شد. دلشوره عقب نشینی کرد و عشق به جایش پهن شد. -یه جای دنج که دلهره ی دیدن اقوام توش نباشه.می خوام باهات حسابی حرف بزنم.
-ای به روی جفت چشمام دختر عموی دوست داشتنی
!https://eitaa.com/joinchat/2971730003C7d0f878da9
#تازه_محرم_شدن_میترسن_کسی_ببینتشون😍