📕#داستان_کوتاه_نامه_عاشقانه
پسری یه دختری رو خیلی 😍 دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد #عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون…
روز ها و هفته ها میگذشت و کار پسر فقط این کار بود...
تا این که روزی رفت سی دی فروشی اما دید دختره داشت ...
🔴ادامه داستان شنیدنی فقط کلیک😍🤫
📕#داستان_کوتاه_نامه_عاشقانه
پسری یه دختری رو خیلی 😍 دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد #عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون…
روز ها و هفته ها میگذشت و کار پسر فقط این کار بود...
تا این که روزی رفت سی دی فروشی اما دید دختره داشت ...
🔴ادامه داستان شنیدنی فقط کلیک😍🤫
من آهورامم...!
پسری که تا الان هرچی خواستم و داشتم!
از دخترا بگیر تا خونه و ماشین...
من هرچیزی که می خواستم داشتم
هرچیزی #جز نفس!
دختری که بارها #پسم زده بود و از #عشقش به کسِ دیگه ای می گفت...
درست در آستانه #نامزدیویانا یه فاجعه رخ میده!
پدرِ ویانا میشه قاتلِ پدرِ من!
و من برای نجاتِ پدر اون
میشم #قاتلِ آرزوهای اون دختر...🔥❌
https://eitaa.com/joinchat/2561343620Cee8cab7d1c
این رمان حاویه صحنه های خفن🙈🍃
آروم بزن رو لینک🚫👉