❇️هیچ #مصلحتی بالاتر از #حقیقت و #صداقت نیست.
❓ایا مصالح نظام، دروغ گفتن و خلاف، را جایز می کند؟
💮عملكرد حضرت علي ع در شوراي 6 نفره تعیين خليفه پس از عمر،نشان دهنده محدود بودن دايره مصلحت و اضطرار براي #دروغ گفتن است.
⭕️متاسفانه بر خلاف وسيع بودن شعاع دايره مصلحت سنجي در جامعه امروز ما،حضرت علي حتي در لحظه اي حساس و تكرار ناشدني براي جلوگيري از حكومت عثمان و بازگشت مقام رهبري و امامت جامعه به معصومين،مصلحتي براي دروغ گفتن نديدند.
💮👈شهيد مطهري هم اين حادثه را در كتاب حماسه حسيني اين گونه روايت ميكند
🔶"شورا طوری تركیب شده بود كه عمر خودش هم می دانست كه بالأخره خلافت به عثمان می رسد، چون #علی علیه السلام قطعاً رأی سه به علاوه ی یك نداشت؛ حد اكثر این بود كه علی سه نفر داشته باشد كه مسلّماً عثمان در میان آنها نبود، زیرا عثمان رقیبش بود.
پس عثمان قطعاً برنده است.
نتیجه این شد كه زبیر گفت: من رأیم را دادم به علی، طلحه گفت: من رأیم را دادم به عثمان، سعد هم كنار رفت. كار دست عبد الرّحمن بن عوف باقی ماند؛ به هر طرف كه رأی می داد او انتخاب می شد.
👈عبد الرّحمن، اول آمد سراغ علی علیه السلام گفت: علی! آیا حاضری با من بیعت كنی به این شرط كه خلافت را به عهده بگیری و بر طبق كتاب اللّه (قرآن) و سنّت پیغمبر و سیره ی شیخین عمل كنی؟
💮روش زمامداری و رهبری تو، همان روش شیخین (أبو بكر و عمر) باشد.
ببینید علی چگونه در اینجا بر سر دوراهی تاریخ قرار می گیرد! در چنین موقعیتی هر كس پیش خود به علی می گوید: اكنون وقت تصاحب خلافت است، دوراهی تاریخ است، خلافت را یا باید بنی امیّه ببرند یا تو، یك دروغ مصلحتی بگو.
💢ولی علی گفت:حاضرم قبول كنم كه به #كتاب_اللّه_ وسنّت _رسول_اللّه و روشی كه خودم انتخاب می كنم عمل كنم.
عبد الرّحمن بن عوف رفت سراغ عثمان و همان سؤال را تكرار كرد. عثمان گفت
حاضرم.
👈این قضیه سه بار تكرار شد. عبد الرّحمن می دانست كه #علی از حرف خودش برنمی گردد و نمی آید در اینجا روش رهبری شیخین را امضا كند و بعد گفته ی خود را پس بگیرد.
💮💢در این صورت، علی خودش را قربانی خلافت كرده بود. در هر سه نوبت، علی علیه السلام پاسخ داد: بر طبق كتاب اللّه، سنّت رسول اللّه و روشی كه خودم انتخاب میكنم و اجتهاد رأی آن طور كه خودم اجتهاد می كنم، عمل می كنم.
👈 عثمان به این شكل خلیفه شد"
کانال رسمی مجتمع بنی فاطمه سلام الله علیهامشهد
🆔@banifateme_mashhad