eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
52 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
با‌تلخی‌قهـــ☕️ــوه‌و شیرینی‌حرف‌های‌تو! ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❍خیابونِ‌خودت نیست‼️✋🏿.. 🎙استادپورازغدی ؟ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✨ ‌‌میدونۍ‌بدترین‌جاۍ‌زندگۍ‌ڪجاست؟ اونجا‌کہ‌بہ‌خاطر‌یہ‌فیلم،نمازتو‌سریع‌میخونۍ یا‌اصلا‌نمیخونۍتابہ‌اون‌فیلم‌برسۍ!💔 فقط،فڪر‌نمیکنۍ‌رو‌زقیامت‌‌اونۍ‌کہ ‌بہ‌دادت‌میرسہ‌نمازه‌،نہ‌‌دیدن‌فیلم🙂•• ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
♥️🍃« ﷽»🍃♥️
وماتوراازاندوه‌نجات دادیم سوره‌طه آیه40 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
◾️....🖐🏽 شمایۍ کـه همش از رتبه کنکور الگوهای اونور آبی تعریف میکنی، چند سالت بود وقتی فهمیدے شهید مهدی زین‌الدین رتبه چهارم کنکور رشته‌ی تجربی رو کسب کرده بودن(:؟ •. - شهدا‌توهیچ‌جبهه‌ای‌کم‌نمیزاشتن🙂! ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
دروازۀ ورود به شخصیت! 📛مشکل اصلی در فرهنگ خواستگاری، آن است که قیافه، دروازۀ ورود به شخصیت طرف مقابل شمرده می‌شود. ‼️ یعنی ابتدا مادر به همراه خواهر یا دیگر زنان خانواده، به دیدن دختر می‌روند. اگر قیافۀ دختر مورد تأیید قرار گرفت، خواستگاری ادامه پیدا می‌کند. ⁉️ اگر هم قیافه تأیید نشد، فرآیند خواستگاری تمام می‌شود! آیا قیافه تا این اندازه در زندگی مؤثّر است؟ ❌ متأسّفانه باید گفت: در بسیاری از خانواده‌های مذهبی نیز چنین فرهنگی وجود دارد. گاهی قیافه به اندازه‌ای مهم می‌شود که وقتی پسندیده می‌شود، معیارهای دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ⚠️اگر می‌خواهیم بدانیم که موفّقیت و عدم موفّقیت در زندگی، تا چه اندازه به قیافه بستگی دارد، سری به دادگاه‌های خانواده بزنیم و ببینیم چند نفر به دلیل قیافۀ همسر، دادخواست طلاق داده‌اند؟ نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۶۸ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت خانم نریم کربلا خدا تازه ب ما بچه داده❗️ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی توی اینستاگرام بی‌صاحب هر 🐴 رو فالو می‌کنید، اونم به خودش اجازه میده که با تمام نفهمیش برای شما فاز روانشناس و مشاور برداره و هر کثاف*تی رو عادی سازی کنه ✍🏻 به نظر شما اگر خیانت عادی بشه چه کسی ضرر می کنه. آیا غیر از اینه که خود زن ها بیشتر از همه آسیب می بینند. تا حالا فکر کردید چرا این حرف ها از زبان خود زن ها مطرح میشه؟ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ ‌
••• آهنگر‌هــا یڪ گیره دارند و وقتۍ‌مے خواهند روۍ یڪ تکه کار کنند ، آن را در گیره مۍگذارند...! هم همینطور است ؛ اگر بخواهد روۍ کسی ڪار بکند ، او را در گیــره‌ۍمشکلات مۍگذارد و بعد روے او کار مےڪند! ! 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تمام درماندگی بشرِ امروز ؛ نتیجه‌ی فریب خوردنِ بشر دیروز است! همیشه گروهی برای فریب خوردن آماده‌اند❗️ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای تحول نیلوفر خانم♥💖♥💖♥💖♥💖 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
هرچه میخواهد، دل تنگت بگو♡ https://harfeto.timefriend.net/16623087612767 حرفی، سخنی، انتقادی، پیشنهادی دارین بگین ان شاالله فردا در کانال گذاشته میشه و پاسخ داده میشه✨🥀
♥️🍃« ﷽»🍃♥️
ای‌اجابت‌کننده‌ی‌دعای‌درماندگان جوشن کبیر ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 _ من چرا نمی‌تونم گناهامو بذارم کنار؟! همش دارم با خودم می‌جنگم اما نمیشه❕ 🎙استاد‌محمد‌شجاعی ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
سلام خدمت شما بزرگوار! به به چقد عالی👌🏻 این از لطف شماست🌸
چقدر عالی😍 ان شاالله که امسال اربعین طلبیده بشین🙂
___ وقتے کہ خشمگیݩ شدے... بہ جاے اخم کࢪدݩ😡 لبخند بزݩ🙂 • ببیݩ چقدࢪ باعث میشہ که شخص مقابڵ از حسݩ اخلاقٺ لذٺ ببࢪه...🌱 با اینک حق با خودتہ...🌿 •دࢪ ࢪوایاٺ داࢪیم کہ هࢪ بنده اے، بعد از غضب بتونہ خودش ࢪو کنتࢪڵ کنہ...⚡️🖇 خدا آࢪامش و ایماݩ به او عطا میکند...:)🍃 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴امـــام حسین(ع) رو بی ححابا نکشتن❗️ 🔴بی نمازا هم نکشتن❗️ 🚨میدونی کیا کشتن⁉️ ❌واقعا هنوز فک میکنی شمر امام حسین(ع) رو کشته⁉️ 😨ڪلیپ رو ببینیــم👆🏼 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ:) ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ‌ﻧﮑﻨﺪﺧﻮﺍﺏﺑﻤﺎﻧﻢ! ﻧﮑﻨﺪ‌بغض‌ﻣﻦ‌اﺯشدت‌ﻏﻢ ﻧﻪ‌ﺑﺒﺎﺭﺩ . . ﻧﻪ‌ﺑﮑﺎﻫﺪ . . ﻧﮑﻨﺪﺍﺷﮏﻧﺮﯾﺰﻡ؟ ﻧﮑﻨﺪﮐﺮﺏﻭﺑﻼﺭﺍﻧﺪﻫﯽ ﺣﻀﺮﺕﺍﺭﺑﺎﺏ؟ نکندبازبمانم؟ ﻧﮑﻨﺪﺑﺎﺯﻧﺨﻮﺍﻧﻢ‌که‌ قدم قدم با یه علم ﻧﮑﻨﺪ . . ﭘﺎﯼﭘﯿﺎﺩﻩﺣﺮمت‌بازﺑﻤﺎند ﺑﻪﺩﻟﻢﺣﺴﺮﺕ‌وﺁﻫﺶ؟ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ . . نگرانم‌نکند‌دیر‌شود‌وجای‌بمانم:) ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 قسمت64 بعد از تمام شدن مراسم رضا فاطمه رو بغل کرد رفتیم دنبال عزیز جون و باهم رفتیم سمت خونه فاطمه رو تو اتاقش خوابوندیم رفتیم توی اتاق خودمون حالم خیلی خراب بود رضا همیشه دوای حال خرابمو میدونست مثل همیشه سجاده هامونو پهن کرد نه توی اتاق برد حیاط زیر دل آسمون شب شب شهادت امیر المؤمنین بود و آسمون هم دلش گرفته بود رضا اومد داخل اتاق رضا: خانمی، بریم بندگی خدا کنیم؟ منم از خدا خواسته ،سرمو به علامت مثبت تکون دادم و رفتم وضو گرفتم چادرمو سرم کردم رفتیم توی حیاط شروع کردیم به خوندن نماز شب بعد از نماز رضا سرشو گذاشت روی پاهام و به آسمون نگاه میکرد رضا: رها جان ببین آسمون هم دلش گرفته، مثل دل تو خدا رو شاکرم به خاطر داشتن همسری مثل تو ،خدا رو شاکرم به خاطر دادن هدیه ای مثل فاطمه به من اما رها جانم ،حرم بی بی زینب هم الان در خطره ،بی بی الان تنهاست ،دلت میخواد ما هم مثل شامیا باشیم و سکوت کنیم ( اشک از چشمام سرازیر میشد و روی صورت رضا ریخته میشه ) رضا: چه بارون قشنگی داره میاد امشب نه؟ - رضا جان ،با حرفات آتیشم نزن ،برو ، من کیم که اجازه ندم ( رضا نشست و پیشونیمو بوسید ) رضا: خیلی دوستت دارم رها - منم خیلی دوستت دارم ،جان جانانم تا اذان صبح توی حیاط نشستیم و حرف زدیم بعد از خوندن نماز صبح خوابیدیم . با صدای فاطمه از خواب بیدار شدم به اطرافم نگاه کردم ،رضا نبود فاطمه اومد کنارم دراز کشید موهای خرمایی رنگشو نوازش میکردم تا به دستای من عادت کنه... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت65 زمان رفتن رضا رسید مامان و بابا و نرگس وآقا مرتضی برای خداحافظی اومده بودن فاطمه با دیدن ساک ،فکر میکرد باز بابا رضا میخواد بره مأموریت ساک و کشان کشان برد توی اتاقش زیر تختش گذاشت تا باباش باز سفر نره اما افسوس که نمیدونه این سفر با سفرهای دیگه فرق میکنه افسوس که توان گفتن اینکه بابا رضا کجا میخواد بره و نداشتم رضا که دید فاطمه رفت توی اتاق بلند شد و رفت سمت اتاق فاطمه بعد با هم از اتاق بیرون اومدن لحظه رفتن رضا ،لحظه ی سختی بود فاطمه گریه میکرد و ساک و از دست رضا میکشید ،همه با دیدن این صحنه شروع کردن به گریه کردن رفتم فاطمه رو بغل کردم و نگاهی به رضا کردم - رفتی پیش بی بی زینب ،از طرف من و دخترت هم زیارت کن اشک از چشمای رضا سرازیر شد رضا: مواظب خودتون باشین با فاطمه رفتم توی اتاقش درو بستم صدای بسته شدن در حیاط و شنیدم فاطمه رو روی سینه هام فشار میدادم و بغضمو قورت میدادم فاطمه اینقدر گریه کرد که توی بغلم خوابش برد فاطمه رو گذاشتم روی تختش از اتاق بیرون رفتم همه سکوت کرده بودن آقا مرتضی رضا رو برده بود فرودگاه نرگس اومد سمتم ،یه فلش داد به من نرگس: اینو داداش رضا داد بدم به تو فلش و گرفتم رفتم توی اتاق زدم به لپ تاب صدا بود صدا رو پلی کردم با شنیدن صدای رضا صدای گریه ام بلند شده بود رضا واسه فاطمه صدا ضبط کرده بود که در نبودش فاطمه هر شب قصه های رضا رو گوش کنه و آروم شه... دیگه نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم شروع کردم به گریه کردن همه اومدن داخل اتاق منو بغل میکردن تا آروم شم ولی هیچ چیزی آرومم نمیکرد جز صداهای رضا... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━