✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سوم
💠 دلم میلرزید و نباید اجازه میدادم این لرزش را حس کند که با نگاهم در چشمانش فرو رفتم و محکم حرف زدم :«برا من فرقی نداره! بلاخره یه جایی باید ریشه این #دیکتاتوری خشک بشه، اگه تو فکر میکنی از #سوریه میشه شروع کرد، من آمادهام!»
برای چند لحظه نگاهم کرد و مطمئن نبود مرد این میدان باشم که با لحنی مبهم زیر پایم را کشید :«حاضری قید درس و دانشگاه رو بزنی و همین فردا بریم؟» شاید هم میخواست تحریکم کند و سرِ من سوداییتر از او بود که به مبل تکیه زدم، دستانم را دور بازوانم قفل کردم و به جای جواب، دستور دادم :«بلیط بگیر!»
💠 از اقتدار صدایم دست و پایش را گم کرد، مقابل پایم زانو زد و نمیدانست چه آشوبی در دلم برپا شده که مثل پسربچهها ذوق کرد :«نازنین! همه آرزوم این بود که تو این #مبارزه تو هم کنارم باشی!»
سقوط #بشّار_اسد به اندازه همنشینی با سعد برایم مهم نبود و نمیخواستم بفهمد بیشتر به بهای عشقش تن به این همراهی دادهام که همان اندک #عدالتخواهیام را عَلم کردم :«اگه قراره این خیزش آخر به ایران برسه، حاضرم تا تهِ دنیا باهات بیام!» و باورم نمیشد فاصله این ادعا با پروازمان از #تهران فقط چند روز باشد که ششم فروردین در فرودگاه #اردن بودیم.
💠 از فرودگاه اردن تا مرز #سوریه کمتر از صد کیلومتر راه بود و یک ساعت بعد به مرز سوریه رسیدیم. سعد گفته بود اهل استان #درعا است و خیال میکردم بههوای دیدار خانواده این مسیر را برای ورود به سوریه انتخاب کرده و نمیدانستم با سرعت به سمت میدان #جنگ پیش میرویم که ورودی شهر درعا با تجمع مردم روبرو شدیم.
من هنوز گیج این سفر ناگهانی و هجوم جمعیت بودم و سعد دقیقاً میدانست کجا آمده که با آرامش به موج مردم نگاه میکرد و میدیدم از #آشوب شهر لذت میبرد.
💠 در انتهای کوچهای خاکی و خلوت مقابل خانهای رسیدیدم و خیال کردم به خانه پدرش آمدهایم که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد و با خونسردی توضیح داد :«امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه!»
در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند و میخواستم همچنان محکم باشم که آهسته پرسیدم :«خب چرا نمیریم خونه خودتون؟»
💠 بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم که دستش را کشیدم و #اعتراض کردم :«اینجا کجاس منو اوردی؟» به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم و من نمیتوانستم اینهمه خودسریاش را تحمل کنم که از کوره در رفتم :«اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه هتل بگیر! من اینجا نمیام!»
نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید :«تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو آتیش میزنن و آدم میکُشن! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟»
💠 بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی #محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانههایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد :«نازنین! بذار کاری که صلاح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی!» و هنوز #عاشقانهاش به آخر نرسیده، در خانه باز شد.
مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بیقوارهتر میکرد. شال و پیراهنی #عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید :«با ولید هماهنگ شده!»
💠 پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم و نمیفهمیدم چرا هنوز #محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم.
سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید :«#ایرانی هستی؟»
💠 از خشونت خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خندهای ظاهرسازی کرد :«من که همه چی رو برا ولید گفتم!» و ایرانی بودن برای این مرد جرم بزرگی بود که دوباره بازخواستم کرد :«حتماً #رافضی هستی، نه؟»
و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی #شمشیر پرده گوشم را پاره کرد و اصلاً نفهمیدم چه میگوید که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد :«اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥زمان قدیم میگفتیم راه کربلا از قدس میگذرد ،یعنی ریشه همه این مکافات اسرائیل است اما امروز ایران تا نزدیکی جولان آمده است 👌
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشک در غزه در حال مداوای بیماران است
ناگهان متوجه حضور همسرش و فرزندش میشود
کودکِ دیگرش را آورده اند
در اتاق کناری است
کودک شهید شده...
اللهم عجل لولیک الفرج 😭😭
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#اینفوتبیان | زخمهای نامرئی جنگ روی کودکان
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
روضه۴.mp3
2.55M
روضه مختصر حضرت علی اصغر(ع)
#گریه_نکن_جون_رباب😭
برای دل شکسته همه چشم انتظاران فرزند...
به یاد اطفال بی پناه و بی دفاع غزه که این روزها مثل برگ خزان دارن پرپر میشن😭
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء 🤲
#روضه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🔴بزرگترین مردمان در ایمان ...
✍رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حضرت علی (علیه السّلام) فرموده اند : بزرگترین مردمان در ایمان و یقین، کسانی هستند که در روزگاران آینده زندگی می کنند، پیامبرشان را ندیده اند، امام آن ها در غیبت است و فقط به سبب خواندن خطی روی کاغذ ( خواندن قرآن کریم و احادیث معصومین علیه السّلام) ایمان می آورند.(1)
همچنين به نقل از ايشان آمده است كه (به اصحاب ) فرمودند : بعد از شما قومي خواهد آمد كه پاداش هر يك از آن ها برابر پاداش پنجاه نفر از شماست.
گفتند: يا رسول الله! مگر نه اين است كه ما در حضور شما در جنگ بدر و احد و حنين شركت جستيم و قرآن در ميان ما نازل شد؟
حضرت فرمودند: اگر آنچه بر آن ها روي خواهد داد، بر شما روي مي داد، شما نمي توانستيد چون آن ها صبر و شكيبايي را پيشه خود سازيد.(2)
📚منابع:
1- بحار الانوار، ج52 ، ص 125
2- منتخب الاثر، ص515
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
گفت: انگیزتون چیه که هنوز چادر سر میکنید؟!
گفتم: آزادی!
همونکه شما از دستش دادید و دارید دنبالش میگردید ...
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپانه
وقتی تذکر میدیم ، ممکنه طرف مقابل یه چیزی به ما بگه. حالا وظیفه ما چیه!؟🤔
✅اگه مفید بود ، نشرش بده
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🤲 دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز دوشنبه
💎 اََللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ قُوَةً فی عِبادَتِکَ، وَ تَبَصُّرَاً فی کِتابِکَ، وَ فَهْمَاً فِی حُکْمِکَ،
💎 اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لاتَجْعَلِ الْقُرآنَ بِنا ماحِلاً، و الصِّراطَ زائِلاً وَ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیَاً.
✅ خداوندا نیرویی برای بندگی در محضر تو و دقت اندیشیدن در کتاب تو و شناخت صحیح برای فهم احکام الهی تو را خواستارم،
✅ خداوندا بر محمد و آل او درود بفرست و ما را از معارف والای قرآن، محروم مگردان و همیشه ما را در راه راست، ثابت قدم بدار و روح مطهر پیامبر بزرگوارمان را از ما راضی و خشنود گردان.
📚 بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۳۳۸.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🔴 شعار امروز تو باید فلسطین باشد
✍اگر پیغمبر اسلام زنده میبود، امروز چه میکرد؟ درباره چه مسئلهای میاندیشید؟ واللهِ و باللهِ قسم میخورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسئله دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم واللهِ مرتکب گناه شدهام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است.
داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید، میگفت چه شعاری بدهید؟ آیا میگفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا میگفت بگویید: «زینب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! اگر حسین بن علی بود میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #حماسه_حسینی، ج 1
📖 صص 273-270
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
خبر از فتنه های آینده و ظهور حضرت...
آن روز که مرا از دست دادید ، و نگرانی ها و مشکلات بر شما باریدن گرفت ، بسیاری از پرسش کنندگان به حیرت فرو رفته می گویند سرانجام چه خواهد شد ؟ و بسیاری از پرسش شوندگان از پاسخ فرو مانند .
این حوادث هنگامی رخ می دهند که جنگ در میان شما طولانی شود ، و دنیا چنان بر شما تنگ گردد که ایّام بلا را طولانی پندارید ، تا روزی که خداوند پرچم فتح و پیروزی را برای باقیمانده نیکان شما به اهتزاز در آورد . "و آن زمانِ ظهور حضرت حُجّت عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است "
فتنه ها آنگاه که روی آورند با حق شباهت دارند ، و چون پشت کنند حقیقت چنانکه هست شناخته می شود ، فتنه ها چون می آیند شناخته نمی شوند ، و چون می گذرند ، شناخته می شوند ، فتنه ها چون گِرد باد می چرخند ، از همه جا عبور می کنند ، در بعضی شهرها حادثه می آفرینند و از برخی شهرها می گذرند .
نهج البلاغه ، فرازی از خطبه ۹۳
#کلام_امیر
#نهج_البلاغه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥عظمت جهان هستی 😳😳😳
💥رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥اینو نشون برعندازا بدید که طرفدار اسرائیل هستند ولی میگن رضا شاه روحت شاد 👌
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
💚نشانه سلامت و بیماری روح،داشتن توانایی در ابراز #محبت به دیگران است.
هر چه محبت ما به دیگران بیشتر باشد، میزان #شادی ما بیشتر می شود.
این بهترین نشانه ی #روح_سالم و غیر سالم است.
#استادمحمدشجاعی
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌میخواهیم برده نباشیم!
🔻ما فقط میخواهیم زندگی کنیم؛ ولی بدون بردگی، همین!
🔻میخواهیم زامبی نباشیم!
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
شیما اکرم نخبه فلسطینی و رتبه یک کنکور امسال
نه فرار کرد، نه با رسانه های بیگانه مصاحبه کرد، نه علیه مردمش حرف زد، نه پناهنده غرب و صهیونیستا شد
کنار مردمش توی وطنش ایستاد
علمی که به خیانت به وطن و مردم منجر بشه به هیچ دردی نمیخوره
شهادتت مبارک دختر فلسطین
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
رمان 🌸 دمشق شهر عشق 🌸
رمان دمشق شهر عشق بر اساس حوادث حقیقی
زمستان ۸۹تا پاییز ۹۵ درسوریه و با اشاره به گوشه ای
از رشادتهای مدافعان حرم بهویژه سپهبد شهید حاج
قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین همدانی در
بستر داستانی عاشقانه روایت شد.
هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان
حرم حاج قاسم سلیمانی و همه مردم مقاوم سوریه
برای خواندن رمان به ما بپیوندید
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهارم
💠 انگار گناه #ایرانی و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد :«من قبلاً با ولید حرف زدم!» و او با لحنی چندشآور پرخاش کرد :«هر وقت این #رافضی رو طلاق دادی، برگرد!»
در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین اولین قدم، از #مبارزه پشیمان شده بودم که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید.
💠 سعد زیر لب به ولید ناسزا میگفت و من نمیدانستم چرا در ایام #نوروز آواره اینجا شدهایم که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم :«این ولید کیه که تو به امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمیبری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟»
صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود و انگار او هم مرا مقصر میدانست که بهجای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد :«چون ولید بهش گفته بود زن من ایرانیه، فهمید #شیعه هستی! اینام وهابی هستن و شیعه رو #کافر میدونن!»
💠 از روز نخست میدانستم سعد #سُنی است، او هم از #تشیّع من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند #مذهبمان نبودیم و تنها برای آزادی و انسانیت مبارزه میکردیم.
حالا باور نمیکردم وقتی برای آزادی #سوریه به این کشور آمدهام به جرم مذهبی که خودم هم قبولش ندارم، تحریم شوم که حیرتزده پرسیدم :«تو چرا با همچین آدمهای احمقی کار میکنی؟» و جواب سوالم در آستینش بود که با پوزخندی سادگیام را به تمسخر گرفت :«ما با اینا همکاری نمیکنیم! ما فقط از این احمقها استفاده میکنیم!»
💠 همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم میرسید و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز #مستانه خندید و گفت :«همین احمقها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!»
سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد :«فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمقهای وحشی میتونیم حکومت #بشار_اسد رو به زانو دربیاریم!»
💠 او میگفت و من تازه میفهمیدم تمام شبهایی که خانه نوعروسانهام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا میکردم و او فقط در شبکههای #العریبه و #الجزیره میچرخید، چه خوابی برای نوروزمان میدیده که دیگر این #جنگ بود، نه مبارزه!
ترسیده بودم، از نگاه مرد #وهابی که تشنه به خونم بود، از بوی دود، از فریاد اعتراض مردم و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود و مقابل چشمانش به التماس افتادم :«بیا برگردیم سعد! من میترسم!»
در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانهام صورتش از عرق پُر شده و نمیخواست به رخم بکشد با پای خودم به این معرکه آمدم که با درماندگی نگاهم کرد و شاید اگر آن تماس برقرار نمیشد به هوای #عشقش هم که شده برمیگشت.
از پشت تلفن نسخه جدیدی برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد و دیگر گریههایم فراموشش شد که به سمت خیابان به راه افتاد.
💠 قدمهایم را دنبالش میکشیدم و هنوز سوالم بیپاسخ مانده بود که #معصومانه پرسیدم :«چرا نمیریم خونه خودتون؟» به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا دروغش را بهتر بشنوم :«خونواده من #حلب زندگی میکنن! من بهت دروغ گفتم چون باید میاومدیم #درعا!»
باورم نمیشد مردی که #عاشقش بودم فریبم دهد و او نمیفهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید :«امشب میریم مسجد #العُمَری میمونیم تا صبح!» دیگر در نگاهش ردّی از #محبت نمیدیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید :«من میخوام برگردم!»
💠 چند قدم بینمان فاصله نبود و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکمتر بود که لبم از تیزی دندانم پاره شد.
طعم گرم #خون را در دهانم حس میکردم و سردی نگاه سعد سختتر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد. صدای #تیراندازی را میشنیدم، در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله میکشید و از پشت شیشه گریه میدیدم جمعیت به داخل کوچه میدوند و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم.
💠 سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده، شانهام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم. حجم خون از بدنم روی زمین میرفت و #گلوله طوری شانهام را شکافته بود که از شدت درد ضجه میزدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #کلیپ_جدید| انتقاد از مسئولین
🔻 منطق انقلابی یعنی جای درست دفاع میکند و جای غلط انتقاد، نه توجیه گر کارهای غلط مسئولین است نه با دشمن همصدا میشود.
💢 شیخ #فرهاد_فتحی / عضویت 👇🏻
@sheikh_farhad_fathi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی:
ما وارث انبیاء هستیم و غایات الهی آفرینش انسان در وجود ماست که معنا می یابد
ما از مرگ نمی ترسیم که مرگ ما شهادت است
و شهادت حیات عند الرب
عقل های محجوب و آیینه های غیر اندود فطرت بشر غربی
چگونه خواهند توانست که معنای حیات عند الرب را در یابند.
حیات عند الرب نقطه پایان معراج بشریت است که به آن جز با شهادت دست نمی توان یافت.
ای وجدان های نیم خفته، چشم بیداری بگشایید و ای بیداران گوش فرا دهید مائیم که بار تاریخ را بر دوش گرفته ایم تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم.
خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است یاخالق الاصباح ما را در راهی که اینچنین عاشقانه در پیش گرفته ایم یاری فرما!
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدقه دادن به نیت سلامتی آقا امام زمان علیه السلام
حجت الاسلام عالی🎤
🌾صدقه اول ماه فراموش نشود
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✍ این پیامیست از خدا برای خودِخودِ شما:
ما ندای یونس را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم... انبیاء۸۸
(و خدای ما همان خدای یونس است)
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🤲 دعای#حضرتزهراسلاماللهعلیها در روز #سهشنبه
💎 اللّهُمَّ اجعَل غَفلَةَ النّاسِ لَنا ذِکراً، وَاجعَل ذِکرَهُم لَنا شُکراً، وَاجعَل صالِحَ ما نَقولُ بِأَلسِنَتِنا نِیةً فی قُلوبِنا.
💎 اللّهُمَّ إنَّ مَغفِرَتَک أوسَعُ مِن ذُنوبِنا، و رَحمَتَک أرجی عِندَنا مِن أعمالِنا.
💎 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و وَفِّقنا لِصالِحِ الأَعمالِ وَالصَّوابِ مِنَ الفِعالِ.
✅ خداوندا غافل بودن مردم [از یادت] را برای ما یادآوری و یادآوری آنان را برای ما سپاسگزاری قرار ده و سخنان شایستهای را که به زبان ما جاری می شود، انگیزه قلبی ما قرار ده.
✅ خداوندا آمرزش تو گستردهتر از گناهان ما و رحمت تو امیدوارکنندهتر از کارهای ما است.
✅ خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را به کارهای شایسته و افعال درست موفق بدار.
📚 بحار الأنوار، ج۹۰، ص ۳۳۹، ح ۴۸.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🕊 اگر کسی گفت حجاب من به خودم مربوطه و به تو ربط نداره این کلیپ رو حتما ببینید تا جواب محکم و منطقی داشته باشید 👌
🎤استاد_رحیمپور
#حجاب_و_عفاف
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━