eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
52 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
از لاک جیغ تا خدا
🌛ادامه خواب..... دو نفر از آنان جواب دادند: - این دختر کوچک که پنج ساله است. و امروز به طور ناگهانی
بسمه تعالی ✍️ رویای صادقه زلزله. یکبار در شهرستان چالدران زلزله سختی آمد، که منشاء اصلی آن در کشور ترکیه بود. ما آن روز خیلی استغفار کردیم. زلزله نزدیک به ساعت هشت صبح، اِتّفاق افتاد. و ما ناگهان از خواب پریدیم، و حدود چهل ثانیه زمین به سرعت ما را، چون کودکی در گهواره تکان داد. بعد از اینکه زمین آرام گرفت. در حالی که عاجزانه در بستر خود نشسته بودیم، به قدرت خدای متعال پی بردیم. و فهمیدیم چقدر ضعیف هستیم. من خوابی دیده بودم که نشان کرونا بود. و دروغ نمی‌گویم. از آن‌جا متوجّه شدم که در خواب مرد میانسالی به دست چند آدم تروریست در روستای قُطور به قتل رسید. و کسی محکم فریاد زد، تاوان این خون موجب بلای زلزله خواهد شد. من خانه بزرگی داشتم، که زن آن مرد مهمان من بود. و من خیلی از مرگ آن فرد ناراحت شدم. در روستایی که نزدیک شهر خوی بود، زلزله سختی آمد و حدود صد نفر از دنیا رفتند. من قتل همان مرد را، به دست افراد تروریست که از ترکیه آمده بودند، و در قطور چند نفر را کشته بودند، دیدم. پس خواب واقعیّت بود. زلزله در کشور ترکیه و قطور اِتِّفاق افتاده بود. رویای صادقه دو روز قبل از این حوادث بود. و دو روز بعد در چند شهر آلوده به گناهان بزرگ، زلزله‌های سختی آمد‌. ✍️ راوی. ن. ق قسمت_دهم ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
یا نُورُ یا بُرهان نوربخش در میان نور. در آذرماه سال نود و هفت، مُعَلِّمِ عزیز و مهربانم، خانم نور بخش در بستر بیماری از سرطان کبد رنج می‌برد. و من بی‌خبر از همه جا به دنبال شماره تماس او بودم. خواهرم با وجود اصرار زیادم، حاضر نشد شماره را از همکلاسی‌های خودش بپرسد. و فقط تلفنی به من گفت: یکی از معلّمان گفته، خانم نوربخش حال مساعدی ندارد. من از بی‌خیالی او خیلی ناراحت شدم. خانم نور بخش خیلی مذهبی بودند، و بسیار درکم می‌کردند. قبل از اینکه بیماری ایشان عود کند، سه بار با ایشان، از طریق گوشی موبایل صحبت کرده بودم. دوبار در ماه مهر، زمانی که در حوزه علمیّه به صورت مهمان درس می‌خواندم، و بار سوّم در آبان ماه. آبان سال نود و نه آخرین تماس ما بود. و بعد از آن به خاطر تعمیر کردن گوشی شماره مهم ایشان از حافظه گوشی، پاک شده بود. ☀️ رویای صادقه خواب ابدی☀️ دوماه نگران ایشان بودم، و خواهرانم چنان خونسرد می‌گفتند، حال بدی دارد، و سرطان دارد؛ که دلم می‌خواست، کسی با پشت دست به دهانشان بکوبد. و آنان متوجّه خونسردی خود باشند. خانم نوربخش بهترین معلّم بود، و آن‌ها لایق دوست داشتن او نبودند. در بهمن ماه سال نود و نه، تنها یک روز به فوت ایشان مانده بود، که من در اتاق خوابگاه به سمت راست خوابیده بودم. ناگهان در رویا زنی را با چهره نگران و اندوهگین دیدم. سلام کردم، و حالش را پرسیدم. - سلام، خانم نوربخش حالتون خوبه، کجا دارید می‌روید؟؟. با صدای گرفته و آرامی گفت: - اومدم بگم حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را صدا کنی. صداش کن. - خانم بگید کجا می‌خواهید برید آخه؟؟ خانم نرو
- خانم نوربخش، اونجا کجاست؟. نرو. 🕯ادامه رویای خیس من..... - بهت گفتم خانم فاطمه زهرا سلام الله‌علیها را، صدا کن. زودباش صداش کن. با غصه پرسیدم: - کجا میری؟؟ کجا؟. اونجا کجاست؟. با دست به نقطه‌ای اشاره کرد، در حالی که چادر سیاهش که نشان حیای او بود، روی سرش ابهت خاصی داشت. خدایا من در خواب نگران شدم. فهمیدم حالش وخیم شده. در آن لحظاتی که من این رویا را دیدم، فرشته من درد می‌کشیده است. من بلند بلند خانم دو عالم را صدا زدم. او با چشمانی غم‌آلود، چند لحظه‌ای به صورتم نگریست. بعد از سه بار صدا کردن بانوی دو عالم علیه‌السّلام، آثار رضایت در چهره‌اش نمایان شد. بعد به آرامی صورتش را برگرداند، و به سمت جلو حرکت کرد. لحظاتی بعد از جلوی چشمانم، ناپدید شد. در ساعت پنج نیمه شب، در زمستانی پر از برف، من سراسیمه از جا بلند شدم. و برای شِفای او دعا کردم. غافل از اینکه او برای همیشه این دنیا، و رنج‌های آن را ترک کرده است. برای شادی روح درد کشیده او، لطفاً فاتحه و صلواتی قرائت کنید. ✍️ به قلم. شاگرد، خانم سکینه بنت علی. ⭐ ن. ق قسمت _یازدهم ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
بسمه تعالی ♦️📝 ماه هفتم شیعیان ♦️ اشک‌های آسمان ✍️ انس زیاد با خدای متعال و اهل بیت علیهم‌السّلام باعث شد، هر سال چند بار رویاهای زیبایی ببینم. یکبار در رویا دیدم در کاظمین هستم، و لباس بانوان عرب را به تن کردم. به دنبال کسی هراسان کوچه‌ها را طی کردم، و بالاخره به محلی رسیدم، که خیمه سفیدی برپا کرده بودند‌. با نگرانی کنار خیمه رفتم، و دیدم شهیدی که پیراهن سفیدی بر تن دارد، خوابیده است. کنار شهید، مردی با صورت بسیار زشتی نشسته بود‌. و با هر نفس، از دهانش بوی بسیار بد و غیر قابل تحمّلی، بیرون می‌زد. شهید متوسط القامه و چهره بسیار زیبایی داشتند، نور صورت ایشان باعث شد، خیلی دلم آتش بگیرد‌. و در همان مکان فهمیدم ایشان امام موسی کاظم علیه‌السّلام هستند. و بر اثر خوردن چند عدد خرمای سمّی، مسموم شده، و شهید شدند‌. با ناراحتی پرده خیمه را بالای سقفش دادم، و بعد چند قدم از آنجا فاصله گرفتم، و با داد و فریاد و گریه مردم را صدا زدم. چند مرد و زن سبز پوش و سیاه پوش، بر سر و سینه زنان برای تشیع پیکر پاک ایشان آمدند‌. و آن مرد بدجنس از خیمه خارج شد. چند سالی طول کشید، تا معنای رویای خود را با خواندن روایات مربوطه فهمیدم. روایات: 👈 همان مردی که در خواب دیدم،.... ( معلوم شد که خدمتکار و پاچه خوار، هارون الرشید معلون بوده، و برای اینکه قضیه مسموم شدن ایشان به دست هارون، بر مردم فاش نشود. تصمیم داشته با دستان ناپاک خودش امام مظلوم و شهید را غسل دهد‌. ولی این آرزو در دل سنگش ماند، چون دستهایش با نیروی غیبی بالا نگه داشته شد. و هر چه از ظرف آب، از بالا آب
آب می‌ریخته، هیچ قطره‌ای به بدن مطهّر نرسیده است. بلکه با چند متر فاصله از بدن مبارک، در قسمتهای دیگر زمین جاری شده، و بعد از چند لحظه، به داخل زمین فرو می‌رفته است. و آن مرد نادان و ظالم فکر می‌کرد، خودش امام علیه‌السّلام را غسل داده است. ولی اینطور نبود، و امام رضا علیه‌السّلام که نوجوانی رشید و زیبا بودند، به وسیله طی الارض از مدینه به بغداد آمده و پیکر پاک ایشان را غسل دادند. و همراه مردم بغداد تشیع کرده، و به خاک سپرده بودند. این رویای هفده سالگی من در مورد شهادت ایشان بود، و من فهمیدم تا چه حد در زندان بلا شکنجه شده و با غل و زنجیر در سیاه چال‌ها، تا سال‌های زیادی زندگی کردند. 😭 قسمت آخر پایان ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
آب می‌ریخته، هیچ قطره‌ای به بدن مطهّر نرسیده است. بلکه با چند متر فاصله از بدن مبارک، در قسمتهای دی
بزرگوران اگر امشب طولانی شد ببخشید فقط راویی این داستان خیلیی دوست داره مشرف بشه امام رضا علیه السلام اول همه باهم برای ایشون دعا کنیم ان شاءالله بزودی دعوت بشوند همه براش یک صلوات بفرستید اگر کسی خواست هزینه کمک سفر به مشهد این بزرگوار رو تقبل کنه حتما اطلاع بدهد اجرکم عندالله🌸🍃
از لاک جیغ تا خدا
رفقا یه سوال فنی به نظر شما یک خانم باسواد ،متشخص و خانه دار باشه بهتره ؟؟؟یا نباشه؟؟ لطفاً همه با
در مورد سوال حجم پیام ها زیاده امشب نمی رسیم شما با دقت جواب بدهید .همه پیام های شما خوانده خواهد شد ان شاءالله ادامه بحث میمونه برای فردا
1_693881582.mp3
2.73M
❀ 🎵 دست رو دلم نذارید که پریشونه😔 خدایا تو میدونی که من نمیخوام اسیر دنیا بمونم... ..😔 🎤🎤 😔💔 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
♥️🍃« ﷽»🍃♥️
وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى (۲۳) سوره اسرا ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
107571_760_۲۰۲۱_۰۹_۲۶_۲۰_۲۵_۲۹_۱۳۲.mp3
3.67M
. ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
921216-Panahian-M-Imamsadeq-TanhaMasir2-08-48k.mp3
16.66M
-----------------------------------«‌🌱» ✔️سلسله جلسات مبارزه با هــــوای نفس پنهـان 8⃣جلسه آخر استاد پناهیان ـ---------------------------------------«‌🌸» 🖇⃟💖¦⇢ 🖇⃟💖¦⇢ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
خدایا! خیلی بیشتر از آنی که دوستت دارم نمی‌شناسمت..♥️ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارگاه شرایط و علائم ظهور1.mp3
32.11M
💠 صوت 1 💠 جلسه 1⃣ 🔰بررسی جزئیات شرایط ظهور 🎤 با تدریس استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
2587966153.pdf
3.97M
فایلی که در جلسه پخش شد☝️ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
عکـس پروفایلت چادریه....😕 لابد دوستات رو هم از عواقب بد دوســـ👫ـــتی با نامحرم آگاه می کنی... تنها آرزویت را هم که میدانم،شهادت...😐 💥از اون ور👇 با یکی شروع کردی به دردودل کردن... از آرزویت میگی... تحسینت می کنه...👏 از حجابت میگی... تحسینت میکنه...👏 از بچه مذهبی بودنت میگی... تحسینت میکنه...👏 کم کم نوع حرف هاتون فرق میکنه...😒 اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا عشقم ونفسم⁉️ طرز فکرتون تغییر می کنه... اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...😌 بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...👰👨 گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه آخوندی،تسبیح و...‌🙂 خواهرم... پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه... دخترخوب هم همینطور... مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم... عادت کردیم به حقه بازی و کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...😔 خواهرم-برادرم گلم،بخدا وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش با هرکسی چت می کنی...💬 راستی یه سوال 😐میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر/دوست دختر داری😔⁉️ اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی؟! از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،آره⁉️ روابط_آزاد ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
‌ ‌ ❣خطاب به نیمه ی گمشده💍 مشتــ💓ــرک مورد نظر هنوز در دسترس نیستی اما به حرمت روزی ک قدم در دنیای سنگ فرش قلبــــم بگذاری...😍 با خود عهد کرده ام✋ چشم هایم را بروی غیر تــــو ببندم !🙈 تا روزی که آمدی با افتخار بگویم ...☺️ تـــو اولیــن گناه پاک نگاهم بودی !👀 بی آنکه بدانم تـــو کیستی و کجایی ... ن در دنیای واقعی و ن در دنیای خیال و ن در دنیای مجازی...📲 عاشقانــ💘ـــه هایم را در گوش غیر تـــو نمی خوانم... ⛔️ تا وقت آمدنت آوازم یگانه باشد تنها برای تو و حنجره ام خسته نباشد از تکرار عاشقانـــــه ها!💞 نمی دانم کیستی و کجایی... اما تمام زیبایی هایم را برای تـــو پنهان میکنم....😍 تا وقتی ک آمدی چشم های تـــو اولین نگاه بانشان باشد... 🙈 اشتـــــراک واژه عمیقی است... و چه شیــریــن است اگر... یکی باشد تنها برای یکی... ❤️ از همین حالا از خودمان شروع کنیم ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
Hossein Sibsorkhi _ Zendegi Hekmat Dare (320).mp3
3.58M
🌸ارسالی از عطیه خانم🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌸چهارمین شرکت کننده چالش🌸 سلام شهیدی که ازش الگو گرفتم پسرخاله ی مادرم هستند.شهید محمدرضا شورغینی که تک فرزند بودن و روحانی. از ویژگیهای اخلاقی ایشون مهربانی ، صبر و متانت و اینکه بسیار زیبا قرآن را تلاوت می کردند و مانوس با ذکر و مناجات خدای متعال بودند. 🌷شهید🌷 محمدرضا شورغینی🌷 سي ام مرداد ۱۳۴۶، در شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش محمدعلي، كشاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. طلبه سطح يك فلسفه و كلام اسلامي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دهم فروردين ۱۳۶۷، با سمت مبلغ در شاخ شميران توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به صورت و گردن، شهيد شد. پيكر او مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و يكم ارديبهشت ۱۳۷۳، پس از تفحص در گلزار شهداي روستاي شرب العين شهرستان اشكذر به خاك سپرده شد. 🌸ارسالی از آسمان شب🌸 🌺🌺🌺فرازی از وصیت‌نامه شهید اختلافات شخصی را کنار بگذارید و با هم متحد شوید. نگذارید افرادی که متعهدبه این نظام نیستند و یا بی تفاوت به جبهه و جنگ هستند شما را نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی بدبین کنند. اگردر بعضی مسائل مربوط به انقلاب شبهه‌ای دارید فوراً به افراد آگاه به مسائل سیاسی کشور مراجعه کنید. ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
. . یکۍ‌ا‌زعلما‌میگفت‌اگر‌میخایی‌بیینۍ‌از‌چشم‌خدا‌ افتادی‌یان؟ هر‌وقت‌گناه‌کردی‌و‌بعد‌غصه‌خوردی‌بدون‌از‌چشم‌‌ خدا‌نیافتادی! امــا‌اگر‌گناه‌کردی‌و‌گفتی‌مھم‌نیست‌ بترس!چون‌‌از‌چشم‌خدا‌افتادۍ . . ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای تحول شیما خانم🌺🌸💐🌺🌸💐🌺🌸💐 دختری که شاخ اینستا بود و متحول شد☺️ 💯 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━