002004.mp3
94.3K
وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَآ أُنْزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالْأَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(۴)
و آنان که به آنچه به سویِ تو و به آنچه پیش از تو نازل شده، مؤمن هستند و
به آخرت یقین دارند🙇🏻♀💜!'
↵ بقره/۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔آیا میتوان در مقابل خالق چنین عظمتها و زیباییها سر تعظیم فرود نیاورد و عبادت او را انجام نداد!🤲🏻
❗️ کل هستی مشغول تسبیح و عبادت خداست
و بینماز، برگ جدا افتاده از درخت هستی است😔😞
"آقای" من ، مولای من ، آنقدر نداشتنت درد دارد ، که جای همه شادمانی های عالم را در قلبمان تنگ میکند. نمیدانم تا کی بهاستمرار "شکستن" دلت "عادت" خواهیم کرد. نمیدانم تا کی بدونتو هنوز نفسهای ما بالا می آیند...
نمیدانم چقدر طول میکشد؛ تا ما بفهمیم بدون تو ؛ زندگی مان، فقط یک "بازی" کودکانه است.
اما آقا جان، تنها "امید" ادامه زندگی مان "تپش" های قلب شماست. مولای من "بگو" كه آمدنت نزدیك است ....
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
🔰 سلسله جلسات #طرح_مطالعاتی_کتب_شهید_مطهری ❇️ تدریس کتاب #حجاب ❇️ ( جلسه 5 کتاب حجاب) 🎤 با توض
ادامه👇 بزرگوران مدت زمان صوت ها 10:دقیقه است حتما گوش بدهید
طرح مطالعاتی شهید مطهری 32.mp3
4.68M
🔰 سلسله جلسات #طرح_مطالعاتی_کتب_شهید_مطهری
❇️ تدریس کتاب #حجاب
❇️ ( جلسه 6 کتاب حجاب)
🎤 با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
👌 کتب شهید مطهری، راهی عالی برای قوی شدن
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
*🍀﷽🍀
رمـان #دربـــند_نــفس_تا_دربـــنــد_شــهــدا 🍃🌷
#پارت33 📕
-پاشو پاشو زینب
زینب:إه کجا دیونه شدی
-میخام برم شهرضا
زینب:ای خدا این دختر جنی خولی شد چرا یهویی؟
تو اصلا میدونی شهرضا کجاست؟
-خب میرم پیدا میکنم
زینب:الله اکبر
حنانه جان سخته اینهمه راه طولانی را دوتایی
بریم بذار زنگ بزنم داداشم
منو زینب باهم رفتیم خونم
داداش زینب یه ساعته خودش رسوند
زینب پشت ماشین، پیش من نشست سرمو به بغل گرفت
اشکام میومدن
بعداز 7-8ساعت رسیدیم ورودی اصفهان
حسین آقا ورودی شهر از یه نفر آدرس جاده شهرضا را گرفت
یک ساعتی با سرعت متوسط طول کشید برسیم
تو حیاط امامزاده شهرضا مزار شهدا بود
بخاطر بدبودن حالم سرم گیج میرفت
ک یهو پیداش کردم
دویدم سمت مزار
خودم انداختم رو مزار....*
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈
*🍀﷽🍀
رمـان #دربـــند_نــفس_تا_دربـــنــد_شــهــدا 🍃🌷
#پارت34 📕
باهاش حرف میزدم یه نیم ساعت یا چهل پنج دقیقه
بعدش زینب اومد بلندم کرد پاشو بسه حنانه
همون جا کنار مزارش نشستم
گریه کردم
دختری که #شهید را مرده می نامید و اونا
را چهارتا استخوان میدونست و همش تمسخر میکرد
حالا کاملا دیدگاهش عوض شده و شهید دستشو گرفته
-میخام بمونم پیشش زینب
زینب: حنانه میزنمتا
-زینب از تنهایی خسته شدم 2 ساله مامان و بابام ندیدم
دلم تنگه آغوش بابامه
ززززینب دلم میخاد مامان و بابام همقدمم باشن
زینب :درست میشه عزیزم غصه نخور
حسین آقا زینب رو صداش کرد
زینب رفت و برگشت
حنانه بهتره برگردیم تهران
توکل بخدا و شهدا کن
-باشه
زینب همیشه همه جا توی 2سال کنارم بود
اما جای خالی خانواده کنارم معلوم بود
برگشتیم خونه
زینب رفت خونشون
تا کلید در انداختم وارد خونه شدم بازم
دلم گرفت و اشکام جاری شد
رفتم تو اتاقم همون جوری با گریه خوابم برد *
ادامـــــــه دارد......
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•