وقتی زندگی حضرت زهرا رو مطالعه می کنیم اینقدر غربت و تنهایی حضرت زیاده که ...... اما درد ناک تر این هست که این غربت هنوز هم هست و ما هنوزم که هنوزه حضرت رو نمی‌شناسیم ☝️☝️

دیدید همه ما فلان بازیگر و فلان فوتبالیست ، و ..... همه رو میشناسیم ولی هنوز با سیره حضرت زهرا آشنا نیستیم

دیگه با این امکانات که ما داریم فک نکنم بهانه ای هم داشته باشیم همش از غفلت و تنبلی هست زشته ما بچه شیعه هستیم 😢

خب بریم ادامه سفر رو🚞 امشب وقت کردم به صورت متن هم براتون می ذارم 👇👇

ادامه👇

#شب پنجم سفر در مدینه

آتش🔥 بر خانه وحی دستور خلیفه برای حمله به خانه‌ی امیرالمومنین امروز روز جمعه، دوم ماه ربيع الأول است، چهار روز است که پیامبر از میان ما رفته است. عده‌ای در مسجد جمع شده‌اند و هر کسی سخنی می‌گوید: ـ چرا علی به مسجد نمی آید و پشت سر خلیفه پیامبر نماز نمی خواند؟ ـ او هنوز با خلیفه بیعت نکرده است، امروز هم روز جمعه است، اولین نماز جمعه به امامت ابوبکر برگزار می شود ، هر طور که شده باید علی ﷺ را به مسجد آورد. ـ مگر خبر ندارید که عده ای از مخالفان ما در خانه علی جمع شده اند، ما باید هر چه سریعتر جمع آنها را متفرق کنیم. قرار می شود که با خلیفه در این مورد صحبت شود. آرى ، وحدت اسلامی در خطر است، شاید طرفداران علی بخواهند بر ضد حکومت اسلامی قیام کنند! ما باید هر چه سریع تر آنها را دستگیر کنیم. ابوبکر با نظر آنها موافق است و دستور حمله به خانه علی را می‌دهد. عمر از جای خود برمی خیزد و همراه با گروه زیادی به سوی خـانـه عـلى حرکت می کند. در میان این جمعیت، رئیس قبیله اوس هم به چشم می خورد، وقتی رئیس قبیله اوس به میدان آمده است یعنی همه این طایفه به میدان آمده اند اما در خانه علی چه خبر است؟ #ادامه_دارد 🔰 منبع: کتاب فریاد مهتاب،

آتش🔥 بر خانه‌ی وحی دفاع زبیر از خانه‌ی امیرالمومنین و دستیگر شدن او عده ای از یاران آن حضرت در اینجا(خانه‌ی امیرالمومنین) جمع شده‌اند آیا آنها را می‌شناسی؟ سلمان، مقداد، عمار، ابوذر، در این میان طلحه و زبیر را هم می بینم. نگاه کن! آن پیرمرد هم، عباس عموی پیامبر است. هیچکدام از آنها با خلیفه بیعت نکرده اند، آنها می خواهند بر بیعتی که با علی نموده‌اند وفادار بمانند. اگر امروز اکثریت مردم از امام زمان خود از علی جدا شده اند اما این جمع کوچک ثابت کرده اند که می توان پیرو اکثریت نبود، می توان راه صحیح را انتخاب کرد، می توان طرفدار حق و حقیقت بود. علی با گروهی از یاران خود داخل خانه نشسته‌اند که ناگهان سر و صدای جمعیت زیادی به گوش آنها می رسد. آری عمر با هواداران خود آمده است ،درِ خانه به شدت کوبیده می شود !! این صدای عمر است که در فضا پیچیده است: « ای کسانی که در این خانه هستید هرچه چه سریعتر بیرون بیایید، اگر این کار را نکنید این خانه را 🔥آتش میزنم» خدای من چی می شنوم😔😔 کدام خانه را می خواهند آتش بزنند درِ خانه ای که جبرئیل بدون اجازه وارد نمی شد!!! نگاه کن ! چگونه با لگد به این در می کوبند و فریاد می زنند. اکنون وقت آن است که زبیر از جای خود بلند شود، او شمشیر خود را بر می دارد و به بیرون خانه می آید... #ادامه_دارد 🔰کتاب فریاد مهتاب

آتش🔥بر خانه وحی دستگیری زبیر شمشیر🗡 در دست زبیر می چرخد و فریاد می زند: « چه کسی ما را صدا می‌زند؟» ... همه سکوت می کنند. نگاه زبیر به عمر می افتد به سوی او حمله می‌کند، عمر فرار می کند و زبیر هم به دنبال او می‌دود. در این میان یک نفر سنگ بزرگی را برمی‌دارد و به سوی زبیر پرتاب می کند، سنگ به کمر زبیر اصابت می کند. درد در تمام اندام او می پیچد و شمشیر از دست او می افتد. در این میان یک نفر عبای خود را به صورت زیبر می اندازد ،دور زبیر را حلقه زدند او را دستگیر می کنند. شمشیر زبیر را بر سنگی سخت می‌زنند و آنرا می شکنند هنوز جمعی از یاران علی در داخل خانه هستند. عمر بار دیگر فریاد می زند: « اگر از این خانه بیرون نیایید این خانه را آتش🔥 می زنم .» به راستی چی باید کرد؟؟ اینان می خواهند این خانه را به آتش بکشند این خانه خانه ای وحی هست،محل نزول فرشتگان است!! باید حرمت این خانه را نگه داشت اکنون فاطمه به نزد کسانی که درون خانه هستند می آید ،از آنان می خواهد تا خانه را ترک کنند مقداد،سلمان،عمّار،ابوذر،وهمه کسانی که درون خانه هستند بیرون می روند نگاه کن 👀 بیرون از خانه گروهی از یاوران خلیفه ایستاده اند و همه یاران علی را دستگیر می کنند. عمر می خواهد وارد خانه شود. او می‌خواهد علی را به مسجد ببرد اما فاطمه به یاری علی می آید. این فریاد بلند فاطمه است که در همه جا طنین انداخته است: « ای رسول خدا ، ببین که بعد از تو با ما چه می کنند❤️‍🔥 » صدای فاطمه ، آن قدر مظلومانه است که خیلی ها را به گریه می اندازد (و باعث می‌شود)خیلی از مردمی که همراه عمر آمده بودند برگردند. 🔰کتاب فریاد مهتاب

خب رفقا تا اینجا وقت کردم براتون بصورت متن گذاشتم ادامشو لطفاااااا گوش کنید ☝️☝️☝️

خب کسی هست مطالب مهم رو امشب خلاصه بگه ؟؟؟

دلم نمیاد ادامشو تایپ نکنم فقط مثل صوت نیست اااا بعضی جاها رو فاکتور گرفته شده __________________________________ آتش🔥 بر خانه وحی دعوت شبانه‌ی اهل‌بیت از مردم مدینه برای دفاع از حق ‌ فاطمه از خانه بیرون می آید و به سوی ابوبکر می‌رود و به او می گوید: « ای ابوبکر! به خدا قسم اگر علی را به حال خود رها نکنی نفرین خواهم نمود» ابوبکر برای عمر پیغام می فرستد که هر چه زودتر علی را رها کند. همه می‌فهمند تا زمانی که علی، فاطمه را دارد نمی شود کاری کرد. فاطمه به سوی خانه می‌آید. دیگر در این خانه کسی جز علی نیست و همه یاران او به مسجد برده شده‌اند. یاران با وفای علی مجبور به بیعت شده‌اند، آنها را با زور به مسجد برده اند تا با ابوبکر بیعت کنند. شب فرا می رسد، هوا تاریک می‌شود. علی همراه با فاطمه ، حسن و حسین ما از خانه بیرون می آیند، در خانه یکی از انصار را می زنند. صاحب خانه با خود می گوید که این وقت شب کیست که در خانه ما را می زند؟ او سراسیمه بیرون می آید. علی،فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام را می‌بیند، فاطمه با او سخن می گوید: ـ آیا به یاد داری که تو در غدیر خم با علی بیعت کردی، آیا به یاد داری که پیامبر او را به عنوان جانشین و خلیفه خود معین کرد؟ ـ آری ای دختر رسول خدا ـ پس چرا پیمان خود را شکستی؟ اگر علی ، زودتر از ابوبکر خود را به سقیفه می رساند ما با او بیعت می کردیم. آیا می‌خواستی علی پیکر پیامبر را به حال خود رها کند و به سقیفه بیاید؟! او به فکر فرو می رود و از کاری که کرده است اظهار پشیمانی می کند. علی به او می گوید: « وعده من و تو ، فردا صبح ، کنار مسجد ، در حالی که موهای سر خود را تراشیده باشی» او قبول می کند و قول می دهد که فردا صبح زود آنجا حاضر باشد. اکنون علی ، فاطمه، حسن و حسین به سوی خانه دیگری می روند و همه این سخن‌ها را با صاحب آن خانه هم می‌گویند و او هم قول می دهد فردا ، صبح زود بیاید ، و خانه بعدی ... و باز هم خانه بعدی ... سیصد و شصت نفر به علی قول می دهند که فردا برای یاری او بیایند. همه آنها عهد و پیمان می بندند که تا پای جان به میدان بیایند و از حق دفاع کنند. علی به سلمان ، مقداد ، عمار و ابوذر هم خبر می دهد که فردا صبح در محل وعده حاضر شوند. #ادامه_دارد 🔰کتاب خاطرات مهتاب

آتش🔥بر خانه وحی پیمان‌شکنی امروز شنبه، سوم ماه ربيع الأول است. علی زودتر از همه آمده است، او منتظر کسانی است که قول داده‌اند او را یاری کنند. مقداد زودتر از همه آمده است. او در این روزها گل سرسبد یاران مولا شده است، عشق و ایمان او به راه علی از همه بیشتر است. سلمان و ابوذر و عمار هم از راه می‌رسند و دیگر هیچ‌کس!نمی آید آنانکه دیشب به فاطمه قول دادند کجا شدند؟؟؟ همسفر من دیگر انتظار فایده ای ندارد .آنها نمی خواهند به قول خود وفا کند اما باید حجت را بر مردم تمام کرد! امشب هم علی همراه با فاطمه و حسن و حسین به درخانه ای بزرگان این شهر می رود آنها بار دیگر قول میدهند که فردا صبح برای یاری حق قیام کنند اما بازهم به عهد خود وفا نمی کنند آری این مردم از مرگ می ترسند!!!!

آری آنها می داند که هر کس با خلیفه در بیفتد. جانش در خطر خواهد بود امروز مخالفت با خلیفه یعنی مخالفت با اسلام و هرکس مخالفتی کند مرگ در انتظار او خواهد بود در سومین شب علی و فاطمه و حسن و حسین به در خانه بزرگان انصار و مهاجران می رود اما بازهم بی وفایی !!!!!!! خبر به گوش خلیفه می رسد که علی شب ها همراه با فاطمه به در خانه مردم می رود و از آنها می خواهد تا برای یاری دین قیام کند این خبر خلیفه و هواداران اورا بسیار ناراحت می کند آنها تصمیم می گیرد تا هرچی سریعتر اقدامی انجام بدهد......... ادامه فرداشب ..........🥀🥀🥀🥀🥀

چی شد که مردم پیمان شون رو شکستند؟؟!!!!

راستی چرا دوباره به قولشون عمل نکردند؟؟؟!!! چرا سر قرار نیامدند؟؟!!!!

فدای غربت و تنهایی امام علی علیه السلام و مادرم زهرا بشوم 😭 دقت کردید امام همراه خانواده چند شب رفت در خانه بزرگان شهر !!!!! چی میشه آدم کور میشه وااااای امام زمانشان رو تنها گذاشتند !!!!!!!!!

دیگه من حرفی نمی‌زنم خوب فکر کنیم !!!!! ان شاءالله همه ما معرفت امام زمان مان رو بدست بیاریم 🌸 سوالی بود در خدمتم تو لینک ناشناس بپرسید

🖤 👈علت اصلی غییت ⁉️ 400 میلیون شیعه....

مولای غریبم ... خواستم از «دردم» بنویسم اما دلم می‌گوید دردِ شما، خودِ «من»ام ... خواستم از «بی‌کسی‌»ام بنویسم اما دلم می‌گوید تنهاتر از شما در عالم نیست ... خواستم بنویسم «دلم از روزگار گرفته» اما دلم می‌گوید خودم در خون به دل کردنِ شما کم نگذاشته‌ام ... به راستی که وسعت مظلومیت شما قابل نوشتن نیست ...

برای سلامتی مولاجان امام زمان علیه السلام صلوات ......

♥️🍃« ﷽»🍃♥️

🥀السلام علیک یا صاحب الزمان⁦🥀

قَالُواْ سُبْحَنَکَ لَا عِلْمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَآ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ‏ فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاک و منزهى، ما چیزى جز آنچه تو به ما آموخته‏ا ى نمى ‏دانیم، همانا تو داناى حکیمى۳۲/بقره🌺 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ #از_لاک_جیغ_تاخدا✨ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━

سلام رفقا 🌸 به دلیل اینکه اکثر تون گفتید امتحان دارید صبر کنم امشب هم ادامه سفر رو بخاطر شما عزیزان نداریم. تا باخیال راحت به امتحانات تون برسید ان شاءالله که همه ما بتونیم از امتحانات واقعی زندگی مان سربلند بیرون بیاییم