پیامبر دلش برای دخترش فاطمه سلام الله علیها خیلیییی تنگ شده بود برای همین اول به خانه ای فاطمه رفت هنگامی وارد خانه ای فاطمه شد که اُمّ اَیْمَن به دیدار فاطمه آمده است اُمّ اَیْمَن یکی از زنانی بود که بر خاندان پیامبر علاقه ای زیادی داشت شوهر او یکی از فرمانده هان سپاه اسلام بود فاطمه و حسن و حسین. علیه السلام در کنار پیامبر نشسته بودند پیامبر به عزیزان خود نگاه می کرد و لبخند می زد آری!! دلخوشی پیامبر در این دنیا فقط اهل همین خانه بودند ناگهان جبرئیل نازل شد و آیه ۲۶سوره اسرا را برای پیامبر خواند (((وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا و (ای رسول ما) تو خود حقوق خویشاوندان و ارحام خود را ادا کن و نیز فقیران و رهگذران بیچاره را به حق خودشان برسان و هرگز (در کارها) اسراف روا مدار.))))) ای پیامبر حق خویشان خویش را ادا کن پیامبر به فکر فرو رفت !! به راستی منظور خدا از این فرمان چیست؟؟؟ پیامبر به جبرئیل گفت ای جبرئیل می شود برایم بگویی که من حق و حقوق چی کسانی را باید بدهم ؟؟ جبرئیل در پاسخ گفت ای حبیب من اجازه بده من به نزد خدا بروم جواب را بگیرم و برگردم ! لحظاتی گذشت جبرئیل برگشت و به پیامبر گفت خداوند می فرماید تو باید فدک را به فاطمه بدهی ،فدک از این لحظه به بعد اذعان فاطمه است !!! پیامبر نگاهی به فاطمه کرد و فرمود دخترم فاطمه خداوند به من دستور داده است تا فدک را به تو بدهم ،من فدک را به تو بخشیدم آری !! در آغاز اسلام خدیجه مادر فاطمه همه ثروتش را در راه پیشرفت اسلام خرج نمود ،و اکنون خدا می خواست ،ثروتی را که خدیجه در راه اسلام خرج کرده است به دختر خدیجه یعنی (فاطمه )برگرداند فدک اذعان فاطمه شد . پیامبر همه غنمیت های فدک را تحویل فاطمه داد !! فاطمه به فقرای مدینه خبرداد تا به خانه ای او بیایند و همه آن غنائم را بین همه آنها تقسیم کرد همه فقیران مدینه خوشحال شد آری تا فاطمه هست دیگر هیچ فقیری غم و غصه ندارد همسفرم این قصه فدک بود که برایت گفتم اکنون میدانی که فاطمه ثروت بس بزرگی دارد درست است که او در بستر بیماری است ولی او امروز می خواهد با ثروت خود حق و حقیقت را یاری کند! در همین روز ها کارگزار فاطمه از فدک می آید و درآمد امسال فدک را به او تحویل خواهد داد فاطمه با این پول می تواند کار های زیادی بکند اما در گوشه ای از مدینه جلسه ای تشکیل شده است در این جلسه خلیفه همراه با عمر و جمعی دیگری حضور دارند عمر چنین سخن می گوید ای خلیفه تو میدانی که #مردم بنده دنیا هستند همه به پول علاقه دارند !!!! تو باید فدک را از فاطمه بگیری تا مردم به خاندان پیامبر علاقه مند نشوند!!! فدک اذعان فاطمه است همه مردم این را می دانند که سه سال هست فدک در دست فاطمه است عمر می گوید من فکر همه چیز را کرده ام فقط کافی است نماینده و کارگزار فاطمه را از فدک بیرون کنی ابوبکر سخن عمر را قبول می کند عده ای را مأمور می کند تا به فدک بروند و کار گزار فاطمه را از آنجا بیرون کنند .......... ادامه دارد....... منبع ⬅️ کتاب فریاد مهتاب

جواب همه سوال ها در متن ‌های بالا هست ☝️☝️☝️

💥 لیست موارد آموزشی 🔹 معرفی ابزار کیک 🔹 پخت کیک پایه ( کیک اسفنجی وانیلی و کاکائویی) 🔹 برش اصولی کیک 🔹 خامه کشی اصولی 🔹 تکنیک شارپ ایج 🔹 تزیین با ماسوره 🔹 تکنیک چاپ خوراکی 🔹 معرفی دریپ سس 🔹 پاپ کیک بستنی چوبی(پاپسیکلز) 🔹 گوی های خوراکی شکلاتی 🔹 تمامی نکات فرم دهی و رنگ کردن خامه 🔷 آموزش شوگر شیت 🔷 آموزش باگر کیک 🔷 آموزش کیک گلدان 🔹 آموزش کار با فوندانت معرفی وکار با سه مدل قالب فوندانت درست کردن تاپر دونه برف ستاره و هندوانه رنگ کردن فوندانت آی دی جهت ثبت نام 👇👇👇 @Modafeaharem9 هزینه ی ثبت نام فقططططط ۲۰۰هزار تومان

عزیزان از اقوام هستن مورد اعتماد کانال کارشون هم خیلی عالیه حتما شرکت کنید👆👆👆

💥 لیست موارد آموزشی 🔹 معرفی ابزار کیک 🔹 پخت کیک پایه ( کیک اسفنجی وانیلی و کاکائویی) 🔹 برش اصولی کیک 🔹 خامه کشی اصولی 🔹 تکنیک شارپ ایج 🔹 تزیین با ماسوره 🔹 تکنیک چاپ خوراکی 🔹 معرفی دریپ سس 🔹 پاپ کیک بستنی چوبی(پاپسیکلز) 🔹 گوی های خوراکی شکلاتی 🔹 تمامی نکات فرم دهی و رنگ کردن خامه 🔷 آموزش شوگر شیت 🔷 آموزش باگر کیک 🔷 آموزش کیک گلدان 🔹 آموزش کار با فوندانت معرفی وکار با سه مدل قالب فوندانت درست کردن تاپر دونه برف ستاره و هندوانه رنگ کردن فوندانت آی دی جهت ثبت نام 👇👇👇 @Modafeaharem9 هزینه ی ثبت نام فقططططط ۲۰۰هزار تومان 👇👇👇👇 https://eitaa.com/caek_reyhane

دوستان لینک کانال زیر این پست هست👆🏻

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا صاحب الزمان 🥀

#مولا_جانم 🍁حال من بی تو خراب است، کجایی آقا؟ نقش من بی تو برآب است، کجایی آقا؟ عمر بیهوده‌ی من بی تو، چه ارزد تو بگو؟ زندگی بی تو سراب است کجایی آقا؟

هندز فری هارو بیارید....

ماچقدر حواسمون جمع هست؟!!!!!

در هر مرحلـه ای از گنـــــاه هستی سریع توقف کن مبـادا فکر کنی آب از سرت گذشتـه مبـادا از رحمت خدا نا امید بشی 🍁شیـطان میخواد بهت القا کنه که آب از سرت گذشتـه و توبه فایده نداره! ⚠️مبـادا فریب شیـطان رو بخوری.. خدا بسیـار توبه پذیر ومهـربونـه. 📚:آیت الله قرائتی

من همونم همیشه از خودم فراری که جز شما نداره یاری اگه منو به جا بیاری مهربونم......

سلام خدمت همه همسفران مهدوی حال دلتون مهدوی 🌸 خب ! تا اینجا متوجه شدید که فدک چی بود چطوری بدست حضرت زهرا رسید و عمر و ابوبکر وقتی احساس خطر کردند دوباره به مکر و حیله روی آوردند وقصد کردند فدک را از حضرت زهرا به زور بگیرند ... امشب متن هاش به دلیل مشغله های زیاد آماده نیست سعی کنید گوش بدید خب اگر آماده اید بریم ادامه ماجرا 🚞

#شب _نهم سفر _در مدینه

وااای خدای من عمر راه را بر مادر مان زهرا می بندد!!!!!

چرا هیچ کسی به یاری دختر پیامبر نمی آید!!!!!! مردک پست ‌... بخاطر گرفتن سند .... با سیلی به صورت مادر .....😭😭😭

ما بی‌خیال سیلی مادر نمی شویم !!!!!!!

رفقا ادامه سفر ان شاءالله فرداشب متن امشب هم تا فرداشب بارگذاری میشه شب سنگینی بود ......

بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا صاحب الزمان ______________________________ خبر به فاطمه می رسد که خلیفه کار گزار او را از فدک بیرون کرده است ،و آنجا را تصرف کرده است فاطمه تصمیم می گیرد به نزد خلیفه برود ،و از او توضیح بخواهد ! فاطمه به ابوبکر چنین می گوید ای ابوبکر :تو که ادعا می کنی خلیفه ای پیامبر هستی پس چرا فدک مرا غصب نموده ای و کارگزار مرا از فدک اخراج کرده ای ؟؟!! ابوبکر می گوید ،ای فاطمه مگر فدک مال توست؟؟! فاطمه می گوید ای ابوبکر آیا تو نشنیده ای که پیامبر فدک را به من بخشید ابو بکر می گوید ای دختر پیامبر برو برای این سخن خود شاهدی بیاور فاطمه‌ قبول می کند ،می رود تا شاهد بیاورد آن روز که پیامبر فدک را به فاطمه داد ،اُم اَیْمَنْ و امام علی علیه السلام شاهد بودند فاطمه به خانه ام ایمن می رود و جریان را برای او تعریف می کند اٌم اَیْمَن بر می خیزد و همراه فاطمه به مسجد می آید ،علی علیه السلام هم می آید اُم ایمن رو به ابوبکر می کند و می گوید . ای ابوبکر من از تو سوالی دارم ابوبکر می گوید چه سوالی، ؟؟ ام ایمن می گوید ای ابوبکر بگو بدانم آیا شنیده ای که پیامبر فرمود ام ایمن زنی از زنان بهشت است ابوبکر می گوید آری ، من این سخن را از پیامبر شنیده ام ، ام ایمن می گوید. اگر قبول داری ،که من از اهل بهشت هستم اکنون شهادت می دهم که پیامبر فدک را به فاطمه بخشید امام علی علیه السلام هم شهادت می دهد که پیامبر فدک را به فاطمه داده است ابوبکر به فکر فرو می رود او دیگر .چاره ای ندارد جز اینکه فدک را به فاطمه برگرداند فاطمه از ابوبکر می خواهد تا سندی به او بدهد. تا همه بدانند فدک اذعان اوست . ابوبکر کاغذی را می طلبد و درآن می نویسد که فدک اذعان فاطمه است ابوبکر سند فدک را به فاطمه می دهد در همین لحظه عمر از راه می رسد او می بیند که ابوبکر کاغذی را به دست فاطمه داده است او از جریان خبر ندارد برای همین رو به ابوبکر می کند و می پرسد ای ابوبکر این کاغذ چیست که به فاطمه داده ای ابوبکر می گوید فاطمه به نزد من آمد وادعا کرد که فدک اذعان اوست من به او گفتم که شاهد بیاورد او رفت و ام ایمن و علی را به عنوان شاهد آورد ،انها شهادت دادند که پیامبر فدک را به فاطمه داده است عمر می گوید خب!اون وقت تو چی کردی ؟ منبع ⬅️ کتاب فریاد مهتاب

ابوبکر می گوید من هم سندی نوشتم و آن را به فاطمه دادم عمر می گوید ای خلیفه مگر نمی‌دانی که یکی از یاران پیامبر بنام اوس و همچنین دختر من حفصه و دختر خودت عایشه. شهادت دادند که محمد (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) پیامبران از خود هیچ ارثی باقی نمی گذارد و هر مالی که از آنان بماند صدقه است آری ! فدک از پیامبر بود و اکنون که پیامبر از دنیا رفته است فدک صدقه هست و مال همه مسلمانان است !! ابوبکر نگاهی به عمر می کند و می گوید ای عمر ام ایمن و امام علی علیه السلام شهادت دادند که پیامبر. فدک را به فاطمه بخشیده است من با شهادت این دونفر چی کنم؟ عمر می گوید جناب خلیفه شهادت علی که قبول نیست چون او شوهر فاطمه است و به نفع خودش شهادت میدهد اما ام ایمن یک زن هست و همه میدانند که شهادت یک زن به تنهایی قبول نمی گردد اما مشکل این است که ابوبکر سندی را نوشته و بدست فاطمه داده است باید هرچی زودتر این سند را از فاطمه گرفت !!!! نگاه کن عمر به سرعت به میان کوچه می دود او می خواهد هرچی زود تر خودرا به فاطمه برساند خدااای من عمر راه بر فاطمه می بندد و می گوید این نوشته را به من بده فاطمه نامه را نمی دهد!!! عمر سیلی به او می زند😭😭😭هر طور که شده است سند را از او می گیرد و آنرا پاره می کند ! اشک در چشمان فاطمه حلقه می زند💔چرا هیچکس به یاری دختر پیامبر نمی آید ؟؟😭😭 چرا مردم فقط نگاه می کنند!!!! 💔 💔 💔 علی به دنبال فرصت مناسبی است تا با خلیفه در مورد فدک سخن بگوید او یک روز صبر می کندو سپس به سوی مسجد می رود مسجد پر از جمعیت هست علی جلو می آید و چنین می گوید ! ای ابو بکر چرا فدک را از فاطمه گرفتی ؟! ابوبکر می گوید فدک برای همه مسلمانان هست فاطمه برای سخنان خود باید شاهد معتبر بیاورد علی می گوید ای خلیفه من از تو یک سوال دارم ابوبکر می گوید سوالت را بپرس علی می گوید اگر کسی خانه ای داشته باشد و آن خانه در تصرف او باشد من بیایم و بگویم این خانه اذعان من است و ازتو بخواهم میان ما حکم کنی تو چگونه حکم می‌کنی ابوبکر می گوید از تو که ادعا می کنی خانه. مال تو ست شاهد می طلبم اما از صاحب خانه شاهد نمی خواهم چون خانه در تصرف اوست و اودر آن خانه زندگی می کند علی می گوید چرا تو اینگونه حکم می کنی ؟؟ ابوبکر می گوید این حکم پیامبر است از کسی که ملکی را در تصرف دارد شاهد نباید خواست !!!!!!! طرف مقابل باید شاهد بیاورد اکنون علی به ابوبکر. چنین می گوید ای ابو بکر سه سال است که فدک در تصرف فاطمه است فاطمه در آنجا کار گزار داشته است اکنون افرادی ادعا می کند فدک از بیت المال است خب !. تو باید از آنها. بخواهی برای گفته خود شاهد بیاورند فاطمه نباید شاهد بیاورد ، قانون اسلام است چون فدک در تصرف فاطمه بوده است چرا تو برخلاف قانون اسلام حکم کردی؟! چرا تو از فاطمه شاهد خواستی ؟! ابو بکر میماند چه جواب بدهد !! اینجاست که عمر به کمک خلیفه می آید آخر او قاضی این حکومت مقدس است !!!! عمر می گوید ... منبع ⬅️ کتاب فریاد مهتاب

عمر می گوید ای علی آن سخنان را رها کن اکنون اگر فاطمه دو شاهد عادل آورد سخن اورا قبول می کنیم اگر دوشاهد نداشت ما فدک را به او نمی دهیم یعنی اصلا نمی توانیم این کارو بکنیم اسلام به ما اجازه نمی دهد زیرا فدک از بیت المال است !!!! علی بار دیگر رو به ابوبکر می کند و چنین می گوید ای ابوبکر آیا قرآن را قبول داری ؟! ابوبکر می گوید آری علی می گوید بگو بدانم آیا آیه تطهیر را خوانده‌ای؟! ابوبکر می گوید کدام آیه؟! علی می گوید آیه 33سوره احزاب آنجا که خداوند می گوید إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا و خداوند اراده کرده است که خاندان پیامبر را از هر پلیدی پاک نماید ابوبکر می گوید .آری من این آیه را خوانده ام علی می گوید بگو بدانم این آیه در مورد چه کسی نازل شده است ؟! ابوبکر می گوید در مورد تو و فاطمه و حسن و حسین اکنون علی می گوید ای ابو بکر اکنون از تو سوالی می کنم اگر چند نفر نزد تو بیایند و شهادت بدهند که فاطمه کار خلافی انجام داده است تو چه می‌کنی ؟! ابوبکر می گوید ما در اجرای قانون اسلام هیچ کوتاهی نمی کنیم درست است فاطمه دختر پیامبر است اما اگر فاطمه کار خلافی انجام دهد اورا مجازات خواهیم کرد !! علی می گوید آیا میدانی در این صورت تو کافر شده ای ! ابوبکر می گوید برای چی علی می گوید خداوند در قرآن به پاکی و عصمت فاطمه شهادت داده است و تو شهادت خدارا رها می کنی و شهادت مردم را قبول می کنی ؟؟؟! تو قرآن را انکار می کنی ؟! ابوبکر می گوید عجب من اصلا به این مطلب فکر نکرده بودم اکنون علی با صدای رسا چنین می گوید ای ابوبکر تو سخن فاطمه را در مورد فدک قبول نکردی اما سخن اوس که یک عرب بیابان گرد است را قبول کردی مگر خدا در قرآن به پاکی و راست گوی فاطمه شهادت نداده است؟! بگو بدانم آیا شهادت خدا بالا تر است یا شهادت آن عرب بیابان گرد ؟! ابوبکر نمی داند چی جوابی دهد همه مردم فهمیده اند که ابوبکر برخلاف قرآن سخن گفته است عمر هم هیچ جوابی ندارد که بگوید مردمی که در مسجد نشسته اند برای اولین بار از خلیفه ناراحت می شوند چرا باید خلیفه بر خلاف قرآن سخن بگوید بعضی ها فریاد می زدند به خدا قسم علی راست می گوید!! آری با سخنان شیوا و محکم علی ضربه ای بزرگی بر حکومت خلیفه وارد شده است اکنون علی به خانه خود باز می گردد آیا راهی هست که خلیفه را از این همه ظلم و ستمی باز داشت ؟! نمیدانم علی در خانه خود نشسته است و دارد فکر می کند ناگهان فکری به ذهن او می رسد خوب است نامه ای برای خلیفه بنویسد نامه برای چه ؟! خلیفه که در مسجد هست هر موقع که بخواهی اورا می توانی بیبینی ! اما تو میدانی وقتی یک مطلب روی کاغذ می آید باعث تمرکز بیشتر می شود و بهتر در ذهن مخاطب نقش می بندد تأثیر یک متن خیلی بیشتر از یک گفتار است علی درحال نوشتن نامه مهم خود هست همسفرم میدانم که خیلی دلت می خواهد از متن این نامه باخبر شوی گوش کن! این نامه ای مولایت علی هست بسم الله الرحمن الرحیم بخدا قسم اگر اجازه داشتم با شما جنگ می کردم و باشمشیر خود همه ای شمارا به سزای کارهایتان می رساندم من همان کسی هستم که با لشکر های زیادی جنگ کردم و آنها را شکست دادم آن روزی که من مرد میدان بودم شما در گوشه ای خانه در آسایش بودید ،شما میدانید که من در نزد پیامبر چقدر عزیز بودم، اگر من سخنی بگویم می گویید که علی حسادت می ورزد اگر سکوت کنم خیال می کنید که من از مرگ می ترسم ، من همان کسی هستم که در جنگ ها به استقبال مرگ میرفتم !! آیا یاد تان هست چگونه به قلب دشمن حمله می کردم اما من امروز در مقابل همه سختی ها صبر می کنم !!! نامه ای علی علیه السلام به پایان می رسد اکنون علی این نامه را برای ابوبکر میفرستد ابوبکر نامه را باز می کند و آن را می خواند ترس تمام وجود اورا فرا می گیرد او به یاد شجاعت علی علیه السلام می افتد آری علی کسی هست که پهلوانانی عرب را به خاک و خون کشیده است !! ابوبکر یکبار دیگر نامه را می خواند علی در این نامه از شجاعت و برق شمشیر خود سخن گفته است !!!! ادامه دارد ...... منبع ⬅️ کتاب فریاد مهتاب

ان شاءالله ساعت ۲۳امشب ادامه ماجرا ... فقط رفقا یه مشورت چون روز مادر در پیش داریم 😍😍😍 و در آستانه عید هستیم سفر مون توی یه جاهای هست که هم سنگینه هم ناراحت کننده و دردناک دلم نمیاد کسی این روزا ناراحت بشه چون باید در خوشی های اهلبیت خوشحال باشیم اونم عید متعلق به حضرت مادر هست😇 موافقید ماجرا را تا دوهفته همین جا نگهداریم بعدا ادامه بدیم ؟؟ حتما نظرتون رو بگید ااا تا ساعت ۲۳نظرات تون رو بگید تا آخر امشب تصمیم بگیریم پس منتظر تونم😍😍 اینجا 👇👇👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16413616978933

خب رفقا از اونجایی که مطمئنم بچه شیعه مخصوصاً شما همیشه با وضو هستید ☺️ میریم باهم دعای فرج بخونیم 👇