eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
139 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
385 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش روزی بنویسند به دیواربقیع : کارگران مشغولند،کار احداث ضریح کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع : چند روزی مانده به اتمام ضریح کاش روزی بنویسند به دیواربقیع : مهدی فاطمه آید، به تماشای ضریح کاش روزی بنویسند به دیواربقیع : عید امسال، نماز، صحن بقیع کاش روزی بنویسند به دیواربقیع : فلش راهنما ،مرقد زهرای شفیع اللهم صلی علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سِرِ المُستَودع فیها بِعَدد ما احاطَ به عِلمُک بارپروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی‌اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
ناله های یک مادر.... 💢 وقتی خلافت غصب شد، مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها خودش رو به آب و آتیش زد و هر کاری از دست بر می اومد رو انجام داد... شبانه روز گریه کرد... انقدر که گفتن از شهر برو بیرون گریه کن... 🔸 دست حسن و حسینش رو گرفت و در خونه تک تک اصحاب پیامبر رو زد و جوابی نگرفت... در مسجد سخنرانی کرد و بر سر مردم فریاد زد و چهره واقعی غاصبان رو رسوا کرد... 🌹 توی کوچه جلوی فرزندش سیلی خورد... ⭕️ ده ها روز با دست و پهلوی شکسته از امیرالمومنین کمک نخواست تا حضرت مجبور نشه از دشمنانش یاری بگیره... ☢️ کار نکرده در راه "دفاع از ولایت" باقی نذاشت... مادر سنگ تموم گذاشت...😓 🔷 اما مردم مدینه همش در تعجب بودن که چرا دختر پیامبر انقدر داره تلاش میکنه؟! چرا انقدر براش مهمه که خلافت به علی (ع) برسه؟! با خودشون میگفتن خب حالا اگه علی به خلافت نرسه مگه چی میشه؟!🤔 ⭕️ اما بدبختا نمیدونستن که اگه خلافت غصب بشه در آینده تاریخ چقدر تغییر صورت خواهد گرفت... 💢 مردم مدینه نمیفهمیدن که اگه خلافت به امیرالمومنین نرسه کار به جایی میرسه که بعدا فرزند پیامبر رو در کربلا قطعه قطعه میکنند... بعدا یکی یکی فرزندان پیامبر رو به شهادت میرسونند... 💢 بعدا امام زمان به غیبت میره و میلیاردها انسان چند صد سال در گمراهی و ظلم و بدبختی قرار میگیرند... 💢 درکشون نمیرسید که میلیون ها انسان مظلوم در طول تاریخ در اثر نبود امام به قتل و غارت خواهند رسید.... 💢 میلیاردها انسان تحت ظلم صهیونیست ها به بردگی کشیده خواهند شد... 🚫 همه این جنایت ها نتیجه "به خلافت نرسیدن امیرالمومنین" بود... 🌷 ولی یه خانم ۱۸ ساله اون روز برای تک تک این ظلم ها سوخت و آب شد.... میفرماید انقدر حضرت ضعیف شده بود که فقط یه شبحی ازش باقی مونده بود... یه مادر جوان.... 🌷پسر شش ماهه خودش رو بین در و دیوار از دست داد.... برای آینده بشریت... برای نجات انسان ها.... 🔸 مادر برای ما آتش گرفت.....😓 "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویر منتشر نشده از آخرین دیدار سید حسن نصرالله و حاج قاسم سلیمانی مربوط به ۴۸ ساعت پیش از شهادت سردار سلیمانی . 🆔 @YjcNewsChannel
خـدا کـند که ندیده باشد، اینگونه به غلتیدنت را... شهید نواب صفوی و یارانش ۲۷ دیماه سالروز شهادت شهید و یارانش بدست جلادان پهلوی 💐🍃🌼🍃🌸🍃🌺🍃        •┈┈••✾••┈┈• 💠 @ghadiriyeh110 💠
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 تلنگر از شهید نواب پرسیدند : چرا آرام نمی نشینی؟ ببین آیت الله بروجردی ساکت است نواب گفت : آقای بروجردی سرهنگ است من سربازم سرباز اگر کوتاهی کند ، سرهنگ مجبور می شود بیاید وسط ! هر بار که مقام معظم رهبری ، می آید وسط ، یعنی ما سربازها کم گذاشته ایم . اللهّم أحفظ قائدنا الخامنه ای 27 دی ماه سالروز شهادت شهید نواب صفوی
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ✨ از حضرت زهرا (س) کم نخواهید 🎤 حاج آقا عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴«مظلومیت حضرت زهرا(سلام الله علیها)» ✍استاد قرائتی: حضرت زهرا (عليها السلام) وصيت مى‌‏كند كه شب مرا غسل دهيد و به خاك بسپاريد! او مى ‏خواهد با دنيا حرف بزند و بگويد: مگر من دختر نبوت، همسر ولايت، مادر امامت نبودم!؟ چرا بايد قبرم مخفى باشد؟ مگر من تنها يادگار محمد (صلى الله عليه و آله) كه وارث ابراهيم و نوح و موسى و عيسى است، نيستم؟ مگر من مصداق آيه‌‏ى تطهير و سوره‌‏ى كوثر و سيدة نساء العالمين نبودم؟ مگر پدرم نفرمود: فاطمه پاره‌‏ى تن من است، هر كه او را آزار دهد مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد خدا را به غضب آورده است؟! ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 ❣️﷽❣️ 🌴🌹 🌹🌴 ️⃣ روز دوشنبه، 28 صفر سال 11 هجرى قمرى 10 ـ وعده ديدار پيامبر، دخترش را نزد خود فرا مى خواند و با او سخن مى گويد. نمى دانم چه مى شود كه ناگهان لبخند بر صورت فاطمه(س) نقش مى بندد، نگاه كن، او چقدر خوشحال شده است! به راستى پيامبر چه سخنى به دخترش گفت كه او اين قدر خوشحال شد ؟ از فاطمه(س) مى پرسند كه پيامبر به شما چه گفت؟ او پاسخ مى دهد كه پيامبر به من چنين گفت: "دخترم، تو اوّلين كسى هستى كه به من ملحق مى شوى".18 11 ـ اجازه ورود صدايى از بيرون خانه به گوش مى رسد: "السلامُ علَيكُم يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَةِ: سلام بر شما اى خاندان رسالت، آيا اجازه هست داخل شوم؟". فاطمه(س) برمى خيزد و به بيرون اتاق مى رود، مرد عربى را مى بيند كه با نهايت احترام، كنار درِ خانه ايستاده است. فاطمه(س) به او مى گويد: "خدا به تو خير دهد، تو به ديدار پيامبر آمده اى امّا حال پيامبر خوب نيست". فاطمه در را میبندد و به داخل اتاق مى رود.19 براى بار دوم و سوم صداى آن مرد عرب به گوش مى رسد، پيامبر رو به دخترش مى كند و مى گويد: "دخترم، آيا مى دانى او كيست؟ او عزرائيل است، او تا به حال براى ورود به هيچ خانه اى غير از اين خانه، اجازه نگرفته است". آنگاه پيامبر با صداى بلند مى گويد: "داخل شو".20 12 ـ شهادت پيامبر (صلى الله عليه وآله) بيمارى پيامبر بر اثر سمى بود كه دشمنان به او داده بودند، براى همين بايد در اينجا از واژه "شهادت پيامبر" استفاده كنم. لحظه غروب روز دوشنبه فرا مى رسد، ديگر روح پيامبر آماده پرواز است. جبرئيل به پيامبر خطاب مى كند: "خداوند مشتاق ديدار توست". آخرين كلام پيامبر اين است: "على جان! سر مرا در آغوش بگير كه امرِ خدا آمد".21 آرى، پيامبر در حالى كه سرش در آغوش على(ع) است روحش پر مى كشد و به سوى آسمان ها مى رود. آرى، ديگر روزگارِ عزّت خاندان پيامبر تمام شد. صداى گريه فاطمه(س) بلند مى شود...22 13 ـ نقشه و نقش عُمَر وقتى مردم فهميدند كه پيامبر از دنيا رفته است، همگى جمع شدند، شرايط براى بيعت مجدّد با على(ع) فراهم بود، امّا ناگهان عُمَر فرياد برآورد: "به خدا قسم پيامبر نمرده است، او حتماً برمى گردد... اين منافقان هستند كه خيال مى كنند پيامبر از دنيا رفته است". مردم با شنيدن اين سخن دچار حيرت و سرگردانى سختى شدند! آرى، عُمَر به دنبال كسب فرصت براى پياده كردن نقشه هاى خود بود، در آن شرايط، ابوبكر در خارج از مدينه بود، عُمَر مى خواست زمان را به دست آورد و با اين نقشه به خواسته خود رسيد. وقتى ابوبكر از راه رسيد به عُمَر گفت: "پيامبر از دنيا رفته است". عُمَر سخن او را قبول كرد.23 14 ـ جلسه بزرگان مهاجران عمر و ابوبكر جلسه اى تشكيل مى دهند، آنان بزرگان مهاجران را جمع مى كنند و تصميم مى گيرند تا حقّ على(ع)را غصب كنند، (آنها از مدت ها قبل به فكر حكومت بوده اند). خبر جلسه مهاجران به گوشِ انصار (مردم مدينه) مى رسد. انصار هم به فكر مى افتند تا از مهاجران عقب نيفتند و حكومت را از آنِ خود كنند.24 15 ـ غسل و كفن پيامبر (صلى الله عليه وآله) صداى گريه فاطمه(س)، دختر پيامبر به گوش مى رسد. پيامبر دنيا را وداع گفته است، اكنون على(ع) بدن مطهّر آن حضرت را غسل مى دهد. پيامبر خودش وصيّت كرده است كه فقط على(ع) بدن او را غسل دهد، فرشتگان آسمانى او را يارى مى كنند.25 16 ـ نماز بر پيكر پيامبر (صلى الله عليه وآله) مردم ده نفر، ده نفر، وارد خانه پيامبر مى شوند و بر پيكر پيامبر، نماز مى خوانند. على(ع) تصميم دارد وقتى نماز مسلمانان تمام شود، بدن پيامبر را در خانه خودش دفن كند. البتّه عدّه اى مى گويند پيامبر را در قبرستان بقيع دفن كنيم، عدّه اى هم مى گويند بدن پيامبر را در كنار منبر، در داخل مسجد به خاك بسپاريم، امّا على(ع)مى گويد: پيامبر بايد در همان مكانى كه جان داده است، دفن شود.26 (لازم به ذكر است كه پيكر پيامبر روز اول ربيع الاول دفن شد). 17 ـ خلوت شدن شهر مدينه در شهر مدينه چه خبر است؟ چرا مسجد اين قدر خلوت است؟ پس مردم كجا هستند؟ آيا كسى از راز خلوتى مسجد خبر دارد؟27 ..... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 ❣️﷽❣️ 🌴🌹 🌹🌴 ️⃣ 18 ـ سقيفه و مردم مدينه مدينه از دو طايفه بزرگ اَوْس و خَزْرَج تشكيل شده است، اين دو طايفه قبل از اسلام، همواره در حال جنگ بودند، امّا به بركت اسلام، صلح و آرامش به ميان آنها برگشته است. اكنون، بزرگان اين دو طايفه در كنار هم جمع شده اند تا براى آينده اين شهر تصميم بگيرند. سعد، بزرگ قبيله خزرج چنين سخن مى گويد: "اى مردم مدينه! شما بايد قدر خود را بدانيد، شما بوديد كه پيامبر را يارى كرديد و اگر شما نبوديد، اسلام به اين شكوه و عظمت نمى رسيد، اكنون پيامبر به ديدار خدا شتافته است و بعد از او حكومت و خلافت، حقّ شما مى باشد".28 مردم يك صدا فرياد مى زنند: "اى سعد! چه زيبا و خوب سخن گفتى، ما فقط به سخن تو عمل مى كنيم، تو بايد خليفه مسلمانان باشى". مردم، حسابى به شور افتاده اند! نگاه كن! چگونه دور سعد مى چرخند و فرياد مى زنند: "اى سعد! تو مايه اميد ما هستى، مرگ بر دشمن تو!".29 19 ـ رفتن عُمَر و ابوبكر به سقيفه خبر سقيفه به عُمَر مى رسد، او نزد ابوبكر مى رود، دست او را مى گيرد و به او مى گويد: "فتنه اى بزرگ در سقيفه روشن شده است، ما بايد خود را به آنجا برسانيم".30 20 ـ سخنرانى ابوبكر ابوبكر رو به مردم مى كند و مى گويد: "اى مردم مدينه! شما بوديد كه دين خدا را يارى كرديد، ما هيچ كس را به اندازه شما دوست نداريم، شما براداران ما هستيد. مگر نمى دانيد كه ما اوّلين كسانى بوديم كه به پيامبر ايمان آورديم. ما از نزديكان پيامبر هستيم. بياييد خلافت ما را قبول كنيد، ما قول مى دهيم كه هيچ كارى را بدون مشورت شما انجام ندهيم".31 مردم مدينه با سخنان ابوبكر به فكر فرو مى روند! 21 ـ سخنرانى عُمَر همه مردم ساكت مى شوند و او شروع به سخن مى كند، سخن او كوتاه و مختصر است: "اى مردم، بياييد با كسى كه از همه ما پيرتر است بيعت كنيم".32 به راستى منظور عُمَر كيست؟ آيا سنّ زياد، مى تواند ملاك انتخاب خليفه باشد؟ آخر چرا بايد آنان به دنبال سنّت هاى غلط روزگار جاهليّت باشند؟ 22 ـ بيعت عُمَر با ابوبكر ناگهان عُمَر از جا برمى خيزد... او چنين مى گويد: "اى ابوبكر، من هرگز بر تو سبقت نمى گيرم، تو بهترين ما هستى، دستت را بده تا با تو بيعت كنم".33 عُمَر دست ابوبكر را مى گيرد و مى گويد: "اى مردم! با ابوبكر بيعت كنيد".34 بعد از آن كسانى كه در سقيفه هستند، گروه گروه با ابوبكر بيعت مى كنند. 23 ـ هدف اصلى انصار سعد (رئيس قبيله خزرج) با مردم سخن مى گويد، امّا ديگر كسى به سخن او گوش نمى كند، او مى خواهد راز مهمى را بيان كند، اما مهاجران مانع مى شوند كه سخن او به گوش مردم برسد، آنان هياهو مى كنند. سعد به مهاجران چنين مى گويد: "به خدا قسم من خلافت را نمى خواستم، فقط زمانى كه فهميدم شما مى خواهيد حق على(عليه السلام) را غصب كنيد به ميدان آمدم تا شما به خلافت دست پيدا نكنيد. اكنون بدانيد كه من هرگز با شما بيعت نخواهم كرد".35 مهاجران از هر طرف هجوم مى آورند و سعد، بزرگ طايفه خزرج در زير دست و پا قرار مى گيرد... آرى، انصار خبر داشتند كه مهاجران از سال ها قبل، براى خلافت برنامه ريزى كرده اند. انصار كه در دلِ فرهنگ قبيله گرى عرب زندگى كرده بودند به يك باور رسيده بودند. باور آنان اين بود: فقط يك چيز مى تواند برنامه هاى مهاجران را به هم بريزد. اقدام انصار، چيزى يك پيش دستى گرفتن از مهاجران نبود، اگر انصار به خلافت مى رسيدند، خلافت را به على(عليه السلام)واگذار مى كردند. آرى، آنان مى خواستند با اين كار خود، مانع نقشه شوم مهاجران بشوند و بعد از آرام شدن اوضاع، خلافت را به اهلش واگذار كنند. انصار بين گزينه بد و گزينه بدتر گرفتار آمده بودند، براى همين گزينه بد را انتخاب كردند تا از ظلم و ستم به خاندان پيامبر جلوگيرى كنند. ..... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴