13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞ببینید: گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید و نخبگان
🔴«دفاع از آبروی مؤمن، حاجز درمقابل آتش است»
⚜️جوان ما باید درمقابل ظلم بایستد،
اما با برادر مؤمن، با مهربانی، با گذشت رفتار کند...
⚜️سبک زندگی اسلامی یعنی این...
#دفاع_از_آبروی_مومن
@noorolhodaa
www.noorolhoda85.blog.ir
Surod - Hajmahdirasuli - Jashngadir sarallahzanjan (4).mp3
5.65M
🌹در هر نفسم علی علی می گویم
حاج مهدی رسولی
🌹 #عید_غدیر مبارک
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠پیروز بزرگ انتخابات، ملت ایران است.
🌹راه منحصربهفرد «تحول»، جوانهایند.
☀️امام خامنهای
🇮🇷 @SANGAR_1🇮🇷
🇮🇷مجموعه فرهنگی سنگر🇮🇷
Surod - Hajmahdirasuli - Jashngadir sarallahzanjan (4).mp3
5.65M
🌹در هر نفسم علی علی می گویم
حاج مهدی رسولی
🌹 #عید_غدیر مبارک
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠پیروز بزرگ انتخابات، ملت ایران است.
🌹راه منحصربهفرد «تحول»، جوانهایند.
☀️امام خامنهای
🇮🇷 @SANGAR_1🇮🇷
🇮🇷مجموعه فرهنگی سنگر🇮🇷
🌹 رهبرانقلاب: روز عید غدیر، عید بزرگ اسلامى، روز ولایت، روز پیوند، و روز اکمال دین و اتمام نعمت الهى است. ۱۳۶۶/۰۵/۲۳
🌟
📌 کابوس ستمکاران
📝 فرازی از سخنان پیامبر اکرم در #خطبه_غدیر دربارهٔ امام زمان:
🔆 آگاه باشید! حضرت مهدی از ستمکاران انتقام خواهد گرفت.
🖼 #طرح_مهدوی
#قصّهدلبـری🌸💕
#قسمت45
بعد از زیارت حضرت شیث نبی علیه السلام، رفتیم مقبره شهید سید عباس موسوی، دومین دبیرکل حزب الله..!
محمد حسین میگفت: از بس مردم بهش علاقه داشتن براش بارگاه ساختن.. قبر زن و بچه هم تو اون ضریح بود، با هم توی یک ماشین شهید شده بودن...!
هلیکوپتر اسرائیلیها ماشینشون رو با موشک زده بود.
برام زیبا بود که خانوادگی شهید شدن!
پشت آرامگاه به ماشین سوخته شهید هم سری زدیم.
ناهار رو تو بعلبک خوردیم.
هم من غذاهای لبنانی رو می پسندیدم هم اون با ولع می خورد. خدا رو شکر می کرد، بعد هم در حق آشپزش دعا!
آخر سر هم گفت :
+به به عجب چیزی زدیم به بدن.
دستور پخت غذا رو می گرفت که بعدا تو خونه بپزیم.
نماز مغرب رو تو مسجد راس الحسین علیه السلام خوندیم.
مسجد بزرگی که اسرای کربلا شبی رو اونجا بیتوته کردن.
#قصّهدلبـری🌸💕
#قسمت46
تو این مسجد مکانی به عنوان جایگاه عبادت امام سجاد علیه السلام مشخص شده بود
..!
قسمتی هم به عنوان محل نگهداری از سر مبارک امام حسین علیه السلام
همونجا نشست به زیارت عاشورا خوندن، لابلاش روز هم میخوند.
رأس تو میرود بالای نیزه ها...
من زار میزنم در پای نیزه ها...
آه ای ستاره دنباله دار من...
زخمی ترین سرِ نیزه سوار من...
با گریه آمدم اطراف قتلگاه...
گفتی که خواهرم برگرد به خیمهگاه...
بعد از دقایقی دیدم که پیکرت...
در خون فتاده و بر نیزه ها سرت...
ای بی کفن چه با این پاره تن کنم؟
با چادرم تو را باید کفن کنم...
من میروم ولی جانم کنار توست...
تا سالهای سال شمع مزار توست...
موقع برگشت از لبنان، رفتیم سوریه.
از هتل تا حرم حضرت رقیه علیها السلام راهی نبود، پیاده می رفتیم.
حرم حضرت زینب علیها السلام که نمیشد پیاده رفت... ماشین میگرفتیم.
حال و هوای حرم حضرت زینب علیها السلام رو شبیه حرم امام رضا علیه السلام و امام حسین علیهالسلام دیدم.
بعد از زیارت سر صبرنقطه به نقطه مکانها رو نشونم میداد و معرفی میکرد: