#فرزندپروری
✍کودکانی که با دیگر بچهها بازی میکنند، هویت خود را بهتر کشف میکنند.
👈آنها از طریق بازی کردن نقشهای متنوع بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهایی تنظیم کردن رفتار را میآموزند.
✍کودک باید یاد بگیرد که به قواعد بازی، حتی زمانی که دلش چیزی دیگری میخواهد پایبند باشد.
@kodaknojavan 🌿🌷
#فرزندپروری
❗️مقایسه فرزند با دیگران اشتباه رایج والدین
❌ این مقایسه احساس #خشم و #حسادت را در فرزند فعال می کند.
❌ فرزند را برای #شکست آماده میکند.
❌ فرزند مستعد #دروغگویی می شود.
❌ آنها #منزوی و #خودخواه خواهند شد.
@kodaknojavan 🌿🌷
🕋دمی با قرآن 🕋
چرا دنیا رو به خودت اینهمه سخت گرفتی؟
زندگی اونقدرا هم که تو فکر میکنی تلخ نیستا!
فقط بالا و پایین زیاد داره
گاهی آروم و دلنوازه
بعضی وقتام سخت و خشن
گاهی شاد و گاهی پر از غم
زندگی رو باید احساس کنی...
بهت بگم چطور؟؟
اینکه بدونی:
خدای مهربونت، که همه دار و ندارت دستشه، شیش دنگ حواسش بهته، نه رهات کرده و نه فراموش:
«مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَىٰ»(ضحی۳)
*رشته ای بر گردنم افکنده دوست*
*می کشد هر جا که خاطرخواه اوست*
رشته بر گردن نه از بی مهری است
رشته ی عشق است و بر گردن نکوست
┄┅═✧❁•🍃🌺🍃•❁✧═┅┄
#ساره
#قسمت_بیست_و_نهم
حالا یک سال معصومه از درس عقب مانده بود و بچه های هم سنّ و سال او یک سال جلوتر بودند؛ اما من خوشحال بودم که می رفتم مدرسه.
اما حرف ها و نگرانی بابا درست بود.
گاهی بعضی از شیطنت های بین دخترهای مدرسه با معلم های مرد مدرسه تمامی نداشت و از پچ پچ کردن ها و نامه دادن ها و عشوه ریختن هایشان می شد خیلی چیز ها را فهمید.
مدیر ما خانم فروردین بود.
وقتی مرا می دید، انگار تمام حرف های نزده اش یادش می آمد.
شروع می کرد به پدر توهین کردن: این چه پدری هست؟ چه عقب مونده! یعنی چه؟ دختر این قدر درسش خوب، نمی ذاره بره مدرسه، چرا؟ برای این که مرد داره.
جلوی خودم به پدرم فحش می داد.
وضعیت مدرسه را که می دیدم، به بابا حق می دادم؛ اما از درس خواندن هم خوشحال بودم. از طرفی نگران معصومه هم بودم.
در همین فاصله که من وارد راهنمایی می شدم، بابا بالاخره با قرض و پول کمی که جمع کرده بود، ماشینش را عوض کرد و یک ماشین باری مزدا خرید.
من هر جمعه عین پسرها ماشین بابا را می شستم و مثل یک پسر برای او کار می کردم.
بابا را همیشه دوست داشتم.
هنوز مغازه را داشت، دمپایی و چیزی اگر می خواست، برایش می بردم.
اگر وسیله ای، گوشتی، میوه ای می خرید، می رفتم و از مغازه می آوردم.
می رفتم نانوایی و نان می خریدم.
#ساره
#قسمت_سی_ام
معصومه در خانه بود و خیلی بی حوصله تر از قبل.
حق داشت، با آن نمرات خوب و افسوس معلم ها و مدیرها، می شد فهمید چه روزگار بدی را می گذراند.
کب ننه هم خیلی با فهم تر از این حرف ها بود که حال معصومه را نفهمد.
پیشنهاد داد و معصومه را فرستادند خیاطی؛ وقتی خیاطی را کامل یاد گرفت، برایش یک ماشین بافنتی خریدند؛ حدود سه هزار تومان.
آن وقت سه هزار تومان پول زیادی بود.
معصومه رفت پیش یکی از بستگان در همان امیرکلا و خیلی زود کار با دستگاه بافتنی را یاد گرفت.
همه مُدل بافتنی را شروع کرد و روزها خودش را مشغول می کرد.
دختر دایی ام مزون داشت و پیش او مشغول به کار شد؛ حتی می رفت و شاگرد های کسی را که خیاطی را از او یاد گرفته بود، آموزش می داد.
بعد از مدتی گفت: حالا چکار کنم؟ مثل بچه ای شده بود که هرچه برایش اسباب بازی می خریدی، یک اسباب بازی جدید می خواست.
آن هم به خاطر تیزهوشی اش بود و استعداد فوق العاده ای که داشت.
دیگر از بابت لباس، چه پارچه ای و چه کاموایی، خودکفا شده بودیم.
لباس همه ی اعضای خانواده را می دوخت یا می بافت.
گاهی من هم کمکش می کردم و کوکِ نرم پارچه ها را من می زدم.
فرزند بیشتر = افزایش عمر مادر
🔸یک مطالعه تازه نشان می دهد هرچه فرزندان یک زن بیشتر باشد، او آهسته تر پیر می شود.
🔸بررسی ها نشان می دهد تلومرهای بدن زنانی که تعداد فرزندان بیشتری دارند، طولانی تر از زنانی است که تعداد فرزندان کمتری دارند.
🔸اندازه گیری طول تلومرها با استفاده از نمونه های بزاقی نشان می دهد به ازای تولد هر کودک طول تلومرها 0/059 واحد بیشتر افزایش می یابد.
📚منبع: نشریه نوین پزشکی│شماره 613│ 1 بهمن 94
#فرزند_بیشتر
#فواید_فرزند_بیشتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 صحبتهای جنجالی مالکولم نانس مدیر اجرائی پروژه ترورهای نامتقارن امریکا
🔹 دلیل ترس و وحشت سیاستمداران آمریکا از ایران را بدانید، این ۱۲۰ثانیه صحبتهای افشاگرانه این آمریکایی را که در جنگ ایران و عراق حضور داشته و در عراق و خلیج فارس هم جنگیده، در پخش زنده شبکه تلوزیونی آمریکا را گوش کنید
🔹 او میهمان یکی از شبکه های تلوزیونی آمریکا بود که با این صحبتهای جنجالی مجری و دیگر میهمانان را شوکه کرد و سیاستمداران امریکا و جمعیت آمریکا را از عواقب جنگ با ایران آگاه تر ساخت
👈 این تجربیات یک نظامی عالی رتبه و کارکشته آمریکا است وهیچگونه چاپلوسی و تملقی در کار نیست
سبک مدرنیته نرخ فرزندآوری را به سرعت کاهش داده است
خانم دکتر اردبیلی:
حقیقت این است که مدل توسعۀ غربی بعد از حاکم شدن بر ساختار سیاسی کشور پس از جنگ تحمیلی به تدریج رغبت خانوادهها به فرزندآوری را کاهش دادهاست،
◀️ روند کلی نظام آموزش و پرورش،
◀️ سیستم دولت، قانون گذاری،
◀️ حتی سیستمهای بهداشتی و دانشگاهی، ساختار نهادهای دولتی، خصوصی
⬅️ و... با الگو گرفتن از مدرنیتهای شکل گرفته است که اجرای آن در کشورهای مختلف سبب کاهش نرخ باروری در زوجین شده و سیاستهای کلی آنها کاهش جمعیت از طریق تنزل نمودار رشد فرزند را دنبال میکند.
🔵 بنابراین گام اول برای عبور از این بحران،
اجرای یک الگوی اسلامی و ایرانی
برای بهبود وضعیت نمودار رشد فرزندآوری در ایران و عبور از روشهای غلط مدرنیتۀ غربی در مواجهه با این موضوع است.
#فرزند_آوری
#جمعیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌هویت جمعی
👈سر شکن شدن هزینه ها
تعداد فرزند
و رابطه معکوس آن با هزینه ها✅
#جمعیت
#فرزند_بیشتر
#فواید_فرزند_بیشتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مناظره ای در هواپیما !!
🎙از زبان حجت الاسلام رفیعی
✅وقت وجوب سجده تلاوت🤔
مسأله ۱۱۰۲ ـ در هر يك از چهار سوره ( والنجم ) و ( اقرأ ) ( الم تنزيل ) ( حم سجده ـ فصلت ـ ) يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند يا گوش دهد ، بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند ، و اگر فراموش كرد هر وقت يادش آمد بايد سجده نمايد ، مگر در حال نماز باشد ، كه در اين صورت بايد به دستورى كه در مسأله «۹۹۲ و ۹۹۳ و ۹۹۴» گذشت عمل كند ، و امّا اگر بدون اختيار آيه سجده را بشنود ، احتياط مستحبّ اين است كه سجده كند.
✅گوش دادن و خواندن آیة سجده🤔
مسأله ۱۱۰۳ ـ اگر انسان موقعى كه آيه سجده را گوش مى دهد خودش نيز بخواند بايد دو سجده كند.✅
خواندن یا گوش دادن آیة سجده در حال سجده
مسأله ۱۱۰۴ ـ در غير نماز ، اگر در حال سجده آيه سجده را بخواند يا گوش دهد ، بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.✅
🦋استماع آیه سجده از كسى يا چيزى كه قصد خواندن قرآن ندارد..
مسأله ۱۱۰۵ ـ اگر انسان از بچّه غير مميّز كه خوب و بد را نمى فهمد ، يا از كسى كه قصد خواندن قرآن ندارد ، يا مثلا از گرامافون يا نوار ضبط صوت آيه سجده را استماع كند ، سجده واجب نيست ،❌ ولى اگر شخصى در ايستگاه راديو آيه سجده را به قصد اين كه از قرآن است بخواند و انسان به وسيله راديو گوش دهد ، سجده واجب است.✅
✅شرايط در سجده تلاوت🤔
مسأله ۱۱۰۶ ـ در سجده واجب قرآن بايد جاى انسان غصبى نباشد❌
و بنابر احتياط واجب جاى پيشانى او از جاى سر انگشتانش بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد ❌
لازم نيست با وضو يا غسل و رو به قبله باشد❌
و عورت خود را بپوشاند✅
و بدن و جاى پيشانى او پاك باشد✅ ، و نيز چيزهايى كه در لباس نمازگزار شرط مى باشد در لباس او شرط نيست.❌
✅واجبات سجده تلاوت🤔
مسأله ۱۱۰۷ ـ در سجده واجب قرآن بايد پيشانى را بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است گذاشته ، و بنابر احتياط واجب جاهاى ديگر بدن را كه در سجده نماز ذكر شد بر زمين بگذارد.
ذكر در سجده تلاوت🤔
مسأله ۱۱۰۸ ـ هرگاه در سجده واجب قرآن پيشانى را به قصد سجده بر زمين بگذارد ، اگر چه ذكر نگويد كافيست ، و گفتن ذكر مستحبّ است✅
و بهتر اين است كه بگويد: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ اِيْماناً وَ تَصدِيْقاً ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ عُبُودِيَّةً و رِقّاً ، سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلِيلٌ ضَعِيفٌ خائِفٌ مُسْتَجِيرٌ».
آیت الله وحید خراسانی
🍃🌼🍃
📚📚📚📚📚📚📚📚
سؤال:
⤵️
📝 آیا در سجدۀ واجب قرآن، رعایت شرایط سجدۀ نماز لازم است؟🤔
جواب:
در سجدۀ واجب قرآن باید بر چیزهایی سجده کنید که در نماز سجده بر آن صحیح است، ولی رعایت بقیۀ شرایط سجدۀ نماز، مانند رو به قبله بودن، با وضو بودن و امثال آن لازم نیست.
همچنین در سجدۀ واجب قرآن گفتن ذکر واجب نیست، ولی مستحب است، و بهتر است این ذکر گفته شود: لااله الّا الله حقاً حقاً، لااله الّا الله ایماناً وتصدیقاً، لااله الّا الله عبودیّتاً ورقّاً، سجدتُ لک یا ربّ تعبّداً و رِقّاً، لامستنکفاً ولامُستکبراً، بل أنا عبدٌ ذلیلٌ ضعیفٌ خائفٌ مستجیرٌ.
🍃🌼🍃
🔴 #در_اولویت_بودن_همسر
💠 بیشتر زوجین قبل از ازدواج و در دوران نامزدی به همدیگر تعارف میکنند مثلاً درب ماشین را برای هم باز میکنند، صندلی میز غذاخوری را بیرون میکشند و با دقت به حرفهای هم گوش میکنند؛ اما بعد از ازدواج اکثر این رفتارها ترک میشود.
💠 زوجین موفق همدیگر را در اولویت هر کاری قرار میدهند. البته این به معنای این نیست که زن و مرد رفتار رسمی با همدیگر دارند و مدام در حال تعارف کردن هستند! بلکه منظور این است که زن و شوهر به حرفهای طرف مقابل علاقه نشان میدهند، او را جدی میگیرند و رفتار #احترام آمیزی دارند. در واقع #زوجین_موفق برای یکدیگر وقت میگذارند و از افکار، احساسات، علایق و مشکلات طرف مقابل سرسری و به سادگی نمیگذرند!
🆔 @khanevadeh_313
ارتباط موفق_49.mp3
10.68M
🎙 #ارتباط_موفق ۴۹
💠 بعضی از آفتها در رفاقتها، یک آفت محسوب نمیشوند؛ بلکه به تنهایی دهها آفتند.
💠 آنانکه از مسخره کردن دیگران، لذت میبرند، در همین خُلق خویش؛
- روح تجاوز
- تحقیر
- و تولید کینه را یکجا دارند؛
💠 وگرنه هرگز قادر به مسخره کردن کسی نبودند!
این افراد هـــــرگز محبوب قلب دیگران نخواهند بود.
🔸 #استاد_شجاعی 🎤
🔸 #دکتر_انوشه
🆔 @khanevadeh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فردا سه شنبه ست
شما چه برنامه ای دارید؟؟؟؟
«لا تَغُرَّنَّكُمُ الحَيَوةُ الدُّنْيَا»
مبادا زندگى دنيا، شما را بِفَريبد.
فاطر/۵
#آیات
#ساره
#قسمت_سی_و_یکم
اول راهنمایی ام تمام شد.
با همان نمره های هفده، هجده که می شدم، کارنامه قبولی ام را آوردم خانه.
تابستان که آمد، بی قراری های معصومه چندین برابر شد.
مدام توی خودش می رفت. همه فهمیدیم حال معصومه خوب نیست.
تا این که بالاخره برای بابا نامه نوشت؛ در نامه گفت: اگر اجازه ندهی امسال بروم مدرسه، خودکشی می کنم.
بابا نگران دخترش بود. حرفی نزد.
نامه را نشان مادر داد و رفت سرکار.
این نامه را گذاشت به حساب بچگی معصومه و به مادر گفت: به معصومه بگو، دیگر از این حرف ها نزند.
بابا در خانه اُبهت داشت. هیچ کداممان جرات نداشتیم روبروی او بایستیم و حرف دلمان را بزنیم.
مادر دید چاره ای ندارد. رفت بابلسر خانه عمویم.
آن روز پسرعموی مهندسم هم بود. به او گفت: شما شام بیایید خانه ما. بابای معصومه را راضی کنید او را در مدرسه ثبت نام کند. خیلی درس را دوست دارد.
همان شب عمو و پسرعمو آمدند و با بابا خیلی صحبت کردند.
بابا می گفت: من تعهد کردم. بچه های افراد جلسه مان هیچ کدام مدرسه نمی روند.
این جزو وظایف انقلابی ماست.
مدرسه طاغوتی است. فکر و ذهن بچه ها را داغون می کنند.
حالا ساره هم می رود ناراحتم.
بالاخره با کلی دلیل هایی که بابا را قانع نمی کرد، رضایتش را گرفتند.
آن زمان در سال سوم راهنمایی تعیین رشته می کردند.
نمره معصومه بالا بود و با خوشحالی رفت و در مدرسه بابل ثبت نام کرد؛ مدرسه شاهدخت قدیم که حالا به اسم شهید اصفهانی است.
چون نمرات معصومه بالا بود، در رشته ریاضی فیزیک ثبت نام کرد.
مدیرشان هم خانم کرباسچی بود.
دخترها پنج نفر بودند که از امیرکلا می رفتند بابل و در دبیرستان درس می خواندند.
این خانواده ها برای این که دخترهایشان از دست متلک پسرها و امنیت رفت و آمدشان در امان بمانند، برایشان سرویس مدرسه گرفتند.
معصومه هم با بقیه با سرویس می رفت و برمی گشت.
#ساره
#قسمت_سی_و_دوم
وقتی کتاب های دبیرستانی معصومه را دیدم، فهمیدم خیلی سخت است.
در راهنمایی خیلی درسم خوب نبود. گاهی معدلم به شانزده می رسید؛ اما معصومه همچنان شاگرد اول کلاس بود و بیست می گرفت.
با همین درس خوب، اول دبیرستان را تمام کرد و در دانش سرای تربیت معلم با رتبه هفتم قبول شد.
بابا می گفت: یعنی چه دختربچه آن جا شبانه روزی بماند؟! بیش از همه کب ننه پشت معصومه ایستاد، چون همیشه عاشق درس خواندن پسرها و دخترهایش بود، ولی هیچ کدام آنطور که او دلش می خواست، درس نخواندند.
مادر هم با کب ننه همراه شد و گفت: آخه مرد، آن جا اچه شکالی دارد. همه دختر هستند، مرد که ندارند بینشان!
کب ننه می گفت: من به دلم آرزو مانده، بگذار معصومه برود درسش را تمام کند، شما ها که درس نخواندید.
من ساکت بودم. خیلی چیزها را می فهمیدم.
بابا می گفت: نه، دختر شب باید بیاید خانه.
بالاخره بابا راضی شد تا معصومه در دانش سرای تربیت معلم دخترانه درسش را ادامه بدهد.
تکلیف معصومه که مشخص می شود. بابا می بیند که ما سربه هوا نشده ایم و داریم راهی را که او دوست دارد را می رویم.
سال بعد من هم انتخاب رشته می کنم و در رشته تجربی به دبیرستان می روم.
در دبیرستان به خاطر شرایط انقلاب، دیگر اجباری نبود که روسری سر نکنی، من و معصومه هم روسری به سر می کردیم.