eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
134 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
383 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Panahian-Clip-BozorgTatinKomakBeEmamZaman-64k.mp3
1.63M
🔻پاسخ به یک پرسش پرتکرار: ➖ ما چه کاری می‌تونیم برای امام زمان(عج) انجام بدیم؟ ➖ امروز بزرگ‌ترین کمک به امام زمان(عج) چه کاری است؟ @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حســـــــــین جانم... من دائماً برای تو اسباب زحمتم پای گناه من فقط تو ایستاده‌ای ... شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم... السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم یا اباعبدالله الحسین 🤚🏻 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ی ی...💔💔💔 🌌 باز هم شب جمعه و یاد شهدا با صلوات 🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌷 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊 @Excerpt
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من زهجرحرم ای شاه ؛ بگوتاچه کنم تو نشانم ندهی ؛ راه بگو تا چه کنم شب جمعه ست دلم باز هوایی شده است در دلم مانده فقط آه بگو تا چه کنم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین❣ 💔 _ان شاءالله🤲 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسرانمان هر شب نمی آمدند، هر هفته یکی دو بار می آمدند و بقیه روزها در خط مقدم بودند. فقط چند نفر از فرماندهان مثل آقای شکی، مدیریت لشکر یا آقای امانی که معاونشان بودند، هر شب می آمدند خانه و مشکلات را همین آقایون برایمان حل و فصل می کردند. اگر یکی از بچه ها یا یکی از خانم ها مریض می شد، زنگ می زدیم و آن ها می آمدند دنبالمان و ما را به درمانگاه یا بیمارستان می رساندند. یکی از همین روزها فرزند آقای شکی نفت خورد؛ بچه بود و تشنه اش شده بود. علی آقا تازه از خط برگشته بود و خانه بود. خانم شکی با اضطراب و گریان، بچه بی حال را آورد بیرون. علی آقا خیلی آرام و خونسرد گفت: هیس! آرام حاج خانم، نگران نباش. هر فرمانده یک تویوتا و راننده داشت. راننده را با خودشان به پایگاه نمی آوردند. راننده استراحت می کرد و خودشان با تویوتا می آمدند خانه. خانم شکی نمی دانست چه کار کند. دیگر افتاده بود به دست و پای ما که تو رو خدا بچه ام دارد می میرد، یک کاری برایم بکنید. بچه روی دست خانم شکی بود که علی آقا ماشین را روشن کرد و راه اقتادند و رفتند بیمارستان. دکتر سریع معاینه کرد و گفت: نگران نباشید، بچه زیاد نفت خورده. این سرفه هایش هم به خاطر همان یک مقدار نفتی است که توی گلویش مانده. یکی دو ساعتی تو بیمارستان اهواز ماندند و گلوی بچه را شستشو دادند و برگشتند.