خدایا! خدای خوب و مهربان من...
به ما دهه شصتیها عمر دادی چه چیزها که نبینیم...
کودکیمان در جنگ گذشت. در کنار پدرها و مادرانی که به غایت آزادگی و شجاعت بودند. صبحها با بوی مربای بهای که برای رزمندهها روی گاز میجوشید، بلند شدیم و شبها با صدای چرخ خیاطی مادر که برای برادران دینیاش در خطوط مختلف نبرد خوزستان و کردستان لباس میدوخت خوابمان برد.
بعدتر صبح روزی که برای امتحانات خرداد رفتیم مدرسه، بهمان گفتند امام پر کشید، برگردید خانه، تعطیلید...
کودک بودیم و خیلی نمیفهمیدیم چرا موقع تشییع پیکر امام این همه پیر و جوان را بیهوش سر دست بلند و از جمعیت دور میکنند...
چندی بعد روزگار گشت و گشت و لیبرالهای غربزده هر کدام در برههای از زمان چیزی به ما تحمیل کردند، یک روز در قالب مدرنیته و سازندگی، یک روز گفتگوی تمدنها و ...
روز و شب کنکور جای نگرانی تست و امتحان، نشستیم پای تلویزیون و شنیدیم که آقایمان گفت حتی اگر عکس مرا پاره کردند، چیزی نگویید...
بزرگ شدیم و بیش از هفت ماه لشکرکشی تا میرحسین یک یاحسینیها رو دیدیم... عاشورای سال ۸۸ را کمتر کسی فراموش کرده. اصلا همین خیابان انقلاب شاهد است که چه روزها و شبهایی را پشت سر گذاشتیم اما امام جامعهمان را تنها نگذاشتیم. حرف و توهین شنیدیم و اما چشممان به دهان آقا بود...
گذشت و گذشت تا خبر تعرض به حرم بیبیجانمان در سوریه را شنیدیم... برادرهایمان را با چشمانی که مژگانش از شدت گریه شوره بسته بود راهی شام بلا کردیم. هنوز با غم دوری و دلتنگیمان کنار نیامده، تابوتهایشان را برایمان آوردند...
دلمان خوش بود حاج قاسم هست. حاج قاسمی که هم پدر بود، هم برادر، هم فرمانده، هم استراتژیمن و هم یار رهبر...
یک شب سرد زمستان عکس دست قلمشده انگشترنشانش را دیدیم... آه که فقط تو می دانی به ما چه گذشت در آن نماز مسجد دانشگاه تهران.
خدایا! طوفان الاقصی شد و مثل مارگزیدهها به خود پیچیدیم که پس ما چه کنیم... چه کنیم تا فرداروزی شرمنده حضرت صدیقه طاهره(س) نباشیم... هنوز از گیجی دیدن تصویر چهره کودکانی که چشمهایشان از شدت انفجار از حدقه بیرون زده و روی گونهشان افتاده بود درنیامده بودیم که...
خدایا! سید ابراهیم رئیسی هم تقدیم شما، تقدیم شما و اسلام و انقلاب عزیز...
میدانیم که اگر بخواهیم طلایهدار ظهور حضرت حجت(عج) باشیم باید در این بلایا و فتنهها صبورانه آبدیده و بزرگ شویم...
اما خدا جان! میشود خستگی همه این قصهها و غصهها و ذرهذره و البته با جان و دل ذوب شدن در این مسیر، با خواندن دو رکعت نماز در قدس شریف پشت سر مولی و صاحبمان از تنمان بیرون بیاید؟
میشود تا حالا که اذن حیات دادی، از این به بعد هم آنقدر عمر بدهی تا ببینیم این آقاسید علی جان ما، پرچم انقلاب را به دست جد بزرگوارش بدهد؟
خدایا! ما آنقدرها هم که بقیه فکر میکنند، تاب و توانمان بیحد و حصر نیست. با دلتنگی امام، شهدا و حاج قاسم هنوز کنار نیامده بودیم، حالا قاب عکس "شهید سید ابراهیم رئیسی" را چطور به دیوار اتاقها و خانههایمان بزنیم...
الهی! رضا برضائک... تسلیما لقضائک...
ما را در جرگه دوستداران اسلام عزیز و انقلاب مقتدر و مظلوم بپذیر.
#آیت_الله_رئیسی
#خادم_مردم
#شهید_جمهور
#دلنوشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی که هم اکنون در کانال های عربی در حال انتشار است
#رئیسی
#ایت_الله_رئیسی