#قصّهدلبـری🌸💕
#قسمت73
یه دفعه تصمیم گرفت مو بکاره!
رفت دنبال کلینیک خوب و مطمئن!
هزینه همه جا تقریبا تو یه سطح بود...
راستش قبل از ازدواج میگفتم:
+با آدم کور و شل ازدواج کنم، ولی به ازدواج با آدم کچل تن نمیدم...
دوستام میگفتن:
+اگه بعدها کچل شد چی؟؟
میگفتم:
- اگه پشت سر پدر و عموهای دوماد و نگاه کنی، متوجه میشی!
با دلی کی از من برد، کم موییش رو ندیدم..!
سر این قصه همیشه یاد غاده، همسر شهید چمران میافتم.
باورم نمیشد... میخندیدم که این رو بلف زده، مگه میشه کسی کچلی شوهرش رو نبینه؟!!
جالب اینجا بود که ریالی هم پول نداشت..
هزینه مو کاشتن، شیش میلیون تومن میشد.
بعد که شامپو و یک مشت خرت و پرت هاشم خرید، شد هفت میلیون تومن..
گفتم:
- از کجا میخوای این همه پول رو بیاری؟
گفت:
+به مامانم میگم. پول رو که گرفتیم، یا مو می کارم یا به یه زخمی میزنم...