eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
136 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
380 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۱۵۹ سوره انعام 💥إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَآ أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ : قطعاً كسانی كه دینشان را پراکنده كردند، و گروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست، كار آنان فقط با خداست، سپس به اعمالی كه همواره انجام می‌ دادند آگاهشان می‌ كند. 🌷 : پراکنده کردند 🌷 : گروه گروه 🌷 : آگاهشان می کند 🌷 : انجام می دادند این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. به دنبال دستورات دهگانه‌ اى كه در آيات قبل گذشت و در آخر آن فرمان به پيروى از «صراط مستقيم خدا» و مبارزه با هر گونه نفاق و اختلاف داده شده بود، اين آيه در حقيقت تأكيد و تفسيرى روى همين مطلب است و به صلی الله علیه و آله و سلم مى‌ فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ؛ قطعا کسانی که دینشان را پراکنده کردند و گروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست» زيرا مكتب تو، مكتب و صراط مستقيم است و صراط مستقيم و راه راست همواره يكى بيش نيست. سپس به عنوان تهديد و توبيخ اين گونه افراد تفرقه‌ انداز، مى‌ فرماید: «إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ؛ کار آنان فقط با خداست. سپس به اعمالی که همواره انجام می دادند آگاهشان می کند» قابل ذكر اين كه محتواى آيه يک حكم عمومى و همگانى درباره تمام افراد تفرقه‌ انداز است، كه با ايجاد انواع بدعت ها، ميان بندگان خدا، بذر نفاق و اختلاف مى‌ پاشند اعمّ از آنها كه در امّت هاى پيشين بودند، يا آنها كه در اين امّتند. اين آيه بار ديگر، اين حقيقت را كه آيين وحدت و يگانگى است و از هر گونه نفاق و تفرقه و پراكندگى بيزار است با تأكيد تمام بازگو مى‌ كند. 🔹پيامهای آیه ۱۵۹ سوره انعام🔹 ✅ میان معارف دینى تفاوتى نیست، باید به همه داشت و عمل كرد، نه فقط بعضى. ✅ از عوامل تفرقه و جدایى، تغییر و تحریف در است. ✅ با آنان كه مجموعه‏ ى مكتب را قبول ندارند، نباید همكارى كرد آنان از امّت محمّد محسوب نخواهند شد. آنان مورد تهدید خداوند هستند. ✅ تفرقه‏ افكنى در ، نوعى شرک است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
🔳‌ وحدت در 🌐 وحدت یعنی چه؟ مراد از وحدت قطعاً وحدت مذهبی نیست؛ یعنی اینکه این به مذهب آن دربیاید، آن به مذهب این دربیاید، یک مذهب [باشد]؛ نه، این قطعاً مراد نیست. وحدت جغرافیایی هم نیست؛ مثل آن چیزی که در دهه‌های شصت میلادی و هفتاد میلادی، بعضی از کشورهای عربی با هم اتّحاد پیدا کردند و اعلام کردند یکی هستند، که نشد و نمیشود و امکان ندارد؛ مراد این هم نیست. ✅ مراد از وحدت، وحدت در حفظ منافعِ امّت اسلامی است. اوّل تشخیص بدهیم منافع امّت اسلامی کجا است، در چیست، بعد در این زمینه ملّتها با هم توافق کنند. دولتها هم اگر چنانچه ان‌شاء‌الله به این راه هدایت بشوند، خدا دلهایشان را به این سمت بکشاند، در جهت منافع امّت اسلامی توافق کنند؛ 🔰 ببینند امّت اسلامی امروز به چه احتیاج دارد، با چه کسی باید دشمنی کرد، با چه کسی بایستی چه جوری دشمنی کرد، با چه کسی باید دوستی کرد و چه جوری دوستی کرد؛ این جهت‌گیری‌ها را در ضمن گفتگوها و مذاکرات، به توافق برسند و در این جهت حرکت کنند. مراد این است: اشتراک عمل در برابر نقشه‌های استکبار. 💠 بلاشک دنیای استکبار درباره‌ی این منطقه‌ی ما و کشورهای ما نقشه‌های واضحی دارد. این منطقه‌ی اسلامی، فرصتِ عظیمی است؛ منطقه‌ی ما اگر نگوییم حسّاس‌ترین، یکی از حسّاس‌ترین مناطق دنیا است؛ اگر نگوییم غنی‌ترین، یکی از غنی‌ترین مناطق دنیا این منطقه‌ی ما است؛ منطقه‌ی میانه‌ی آسیا و غرب آسیا و شمال آفریقا که منطقه‌ی اسلامی است؛ منطقه‌ی بسیار مهمّی است. ♨️ استکبار و قدرتهای پشت پرده‌ی سیاستهای استکباری یعنی کمپانی‌ها و کارتل‌ها و تراست‌های بین‌المللی، برای این منطقه نقشه دارند. اشتراک عمل داشته باشیم در مقابله‌ی با نقشه‌های آنها؛ این معنای وحدت است. ما این را پیشنهاد کردیم به دنیای اسلام، و این را از دنیای اسلام خواستیم. ۱۴۰۱/۰۷/۲۲ 🌱 @rezvan_marefat
🌴🌴امام صادق (عليه ‏السلام) : پدرم مرا به سه چيز ، و از سه چيز نهی فرمود . 🔹سه نكته اين بود كه فرمود :  فرزندم ! هركس با بنشيند سالم نمى ماند،  و هر كس گفتارش را كنترل نكند پشيمان مى شود،  و هر كس به جايگاه هاى بد وارد شود مورد قرار مى گيرد. 🔹و آن سه چيز كه مرا از آن فرمود : دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد، ️ و با كسى كه از ديگران شاد مى شود، و دوستی  با . 📚 تحف العقول، ص 376 🌹🤍🌹🤍🌹
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۱۶۰ سوره انعام 💥 مَنْ جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَ مَنْ جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ : هر كسی كار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است، و هر کسی كه كار بد بیاورد، جز به مانند آن مجازات نشود و به آنان هرگز ستم نخواهد شد. 🌷 : کار نیک 🌷 : ده برابر آن 🌷 : کار بد این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. در اين آيه، به رحمت و پاداش وسيع خداوند كه در انتظار افراد نيكوكار است، اشاره نموده و تهديدهاى آيه را با اين تشويق ها تكميل مى ‌كند و مى ‌فرمايد: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ هر کسی کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است» «وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلاّ مِثْلَها؛ و هر کسی کار بد بیاورد، جز به مانند آن مجازات نشود» و براى تأكيد اين جمله را نيز اضافه مى ‌كند كه «وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ؛ و به آنان هرگز ستم نخواهد شد» اگرچه آیه‏ ى مربوط به عمل‏ نیک و بد است، ولى طبق روایت، آنكه نیّت خیر كند دارد ولى نیّت‏ سوء تا به مرحله عمل نرسد، كیفر ندارد و این فضل‏ الهى است. در روایات آمده است: هر كه در ماه، سه روز روزه بگیرد، گویا همه‏ ى ماه را روزه گرفته است، زیرا هر روزش ده روز حساب مى‏ شود. «عشر أمثالها» پاداش ده برابر، حداقلّ است. بعضى اعمال، در بعضى شرایط و براى بعضى افراد، پاداش تا هفتصد برابر بلكه پاداش بى‏ حساب هم دارد. 🔹پيام های آیه ۱۶۰ سوره انعام🔹 ✅ در شیوه‏ى تربیتى ، تشویق ده برابر تنبیه است. ✅ تشویقِ چند برابر، نیست ولى كیفر بیش از حد ظلم است. ✅ ، در پاداش با فضل خود رفتار مى‏ كند، ولى در كیفر، با عدل ✅ عمل همیشه و همه جا همراه انسان است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبحان الله به توانمندی انسان. بعضیا صبح از خواب پا میشن جاشونو جمع نمی کنن 😄
🌹 اقدام زیبا نصب بنر در دفاع از حجاب
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۱۶۱ تا ۱۶۳ سوره انعام 💥قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّيٓ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱۶۱) 💥قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) 💥لَا شَرِيكَ لَهُ ۖ وَ بِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (۱۶۳) : بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت كرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یكتاپرست حقّ‌گرا، و او از مشركان نبود (۱۶۱) بگو: قطعاً نماز و عبادتم و زندگی كردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است (۱۶۲) برای او شریكی نیست، و به این [یگانه ‌پرستی‌] مأمورم، و نخستین كسی هستم كه تسلیم او هستم (۱۶۳) 🌷 : مرا هدایت کرد 🌷 : پایدار و استوار 🌷 : دین 🌷 : حق گرا 🌷 : نمازم 🌷 : عبادتم 🌷 : زندگی ام 🌷 : مرگم 🌷 : مأمورم اين آيات همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. این آیات در حقيقت خلاصه‌ اى است از بحث هاى اين سوره كه در زمينه مبارزه با شرک و بت‌ پرستى بيان شده، نخست در برابر عقايد و ادّعاهاى دور از منطق مشركان و بت‌ پرستان، خداوند به صلی الله علیه و آله و سلم دستور مى‌ دهد كه «قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: بگو: یقینا پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت کرد» اين راه راست همان مسیر و يكتاپرستى و درهم كوبيدن آيين شرک و بت‌ پرستى است. سپس «صراط مستقيم» را توضيح مى‌ دهد و می فرماید: «دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ؛ دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم» همان ابراهيمى كه از آيين خرافى زمان و محيط، اعراض كرد، و به حقّ يعنى آيين يكتاپرستى روى آورد «حَنِيفاً؛ یکتاپرست و حق گرا» اين تعبير گويا پاسخى است به گفتار مشركان كه مخالفت را با آيين بت‌ پرستى بود نكوهش مى‌ كردند، پيامبر در پاسخ آنها مى‌ فرمايد: اين سنّت شكنى و پشت پا زدن به عقايد خرافى محيط، تنها كار من نيست، كه مورد احترام همه ما است نيز چنين كرد. سپس براى تأكيد مى‌ افزايد: «وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ و او از مشرکان نبود» بلكه او قهرمان بت‌ شكن و مبارز با آيين شرک بود. سپس به دستور می دهد «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ بگو قطعا و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است» براى او زنده‌ ام به خاطر او مى ‌ميرم و در راه او هر چه دارم فدا مى ‌كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستى من اوست! سپس براى تأكيد و ابطال هر گونه شرک و بت ‌پرستى، اضافه مى ‌كند: «لا شَرِيكَ لَهُ؛ برای او شریکی نیست» سرانجام مى‌ فرمايد: «وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ؛ و به این مأمورم و نخستین کسی هستم که تسلیم او هستم» اوّلين مسلمان بودن «صلّى اللّه عليه و آله»، يا از نظر كيفيّت و اهميّت اسلام اوست، زيرا درجه تسليم و اسلام او بالاتر از همه انبيا بود و يا اوّلين فرد از اين امّت بود كه آيين و را پذيرفت. 🔹پيامهای آیات ۱۶۱تا۱۶۳ سوره انعام ✅ سخنان و تعالیم ، نظر شخصى او نیست، بلكه متن وحى الهى است، كه باید به مردم اعلام كند. ✅ راه مستقیم، راه است. ✅ ، تنها كار خداست، انبیا هم با هدایت الهى راه مستقیم را پیدا مى‏ كنند. ✅ ، از شئون ربوبیّت است. ✅ راه ‏ علیه السلام، همان یكتاپرستى است، نه افكار شرک آلود. ✅ بت‏ شكنى و اعراض از شرک، تنها كار پیامبر اسلام نیست، بلكه او به پیروى از چنین مى‏ كرده است. ✅ اساس ادیان توحیدى در طول تاریخ، یكى بوده است. ، همان آیین حضرت ابراهیم است و تنفّر از شرک، راه همه‏ ى پیامبران مى‏ باشد. ✅ راه و روش و هدف خود را در برابر راه هاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنیم. ✅ با آنكه ، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهمیّت آن را نشان دهد. ✅ انسان‏ هاى ، مسیر تكوینى (مرگ و حیات) و مسیر تشریعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالمیان مى‏ دانند. ✅ آنگونه كه در قصد قربت مى‏ كنیم، در هر نفس كشیدن و زنده بودن و مردن هم مى‏ توان قصد قربت كرد. ✅ مرگ و حیات مهم نیست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد. ✅ آنچه براى باشد، رشد مى‏ كند. ✅ و دست ما نیست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. ✅ در كارها، فرمان الهى است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
مهربونی‌پیامبربادوسردارشجاع‌غیرمسلمان.mp3
9.04M
: داستان هایی از زندگی آخرین پیامبر خدا(۲۷) 📚عنوان: مهربونی پیامبر با سرداران غیر مسلمون 🎤گوینده:خانم وفایی
پیامبر و چوپان یهودی.mp3
10.52M
های مادر جون 🌺 📚موضوع: آشنایی با زندگی پیامبر اکرم(آخرین پیامبر خدا) شماره ۲۸💐 عنوان: پیامبر و چوپان یهودی☘🌸 🎤گوینده:خانم وفایی
بازهم مهربونیت با دشمن.mp3
7.71M
: داستان هایی از زندگی آخرین پیامبر خدا(۲۹) 📚عنوان:باز هم مهربونی با دشمن😔
انتظار به پایان می رسد...؟ .mp3
9.35M
: داستان هایی از زندگی آخرین پیامبر خدا(۳۰) قصه گو: خانم وفایی
برای روز ۱۷ ربیع الاول سالروز ولادت آخرین پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) اعمالی وارد شده که به این شرح است: اعمال روز ۱۷ ربیع الاول: ۱- غسل. ۲- روزه: از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد ثواب روزه ی یک سال را خدا برای او می نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است. ۳- زیارت: زیارت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و همچنین زیارت امام امیرالمؤمنین علیه السّلام . ۴- نماز: دو رکعت نماز که در هر رکعتی یک مرتبه حمد و ۱۰مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره اخلاص است، بگزارد و پس از نماز در محلّ نماز بنشیند و دعائی که روایت شده است بخواند : اَللَّهُمَّ اَنتَ حَی لاَ تَمُوتُ ... ۵ - تصدّق و خیرات: مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات نمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل) ۶- عید گرفتن: به آنچه موافق حقیقت عید است (عمل کند) یعنی به آنچه که در شرع وارد گشته نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد همچنان که عادت و سنّت پاره ای از نادانان است که به لهو و لعب بلکه پاره ای از افعال حرام می پردازند. برای هر مجلسی لباس مخصوصی و زینتی مناسب آن لازم است و لباس شایسته ی اهل چنین مجلس(ی)، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار می باشد؛ یعنی لباس اهل این مجلس تخلّق به اخلاق حسنه و تاج معارف ربّانیه و تطهیر آنها، پاکیزه ساختن دل از اشتغال به غیر خدا و بوی خوش ایشان، ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرین او{علیهم السّلام} است. ( المراقبات .ص۸۱ – ۸۴)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷قسمت سی ام🌷 انتخابات سال ۱۳۸۸بود و جامعه ملتهب. مغازه برنج فروشی ات شده بود محل تجمع دوستانت و پاتوقی برای دورهمی و بحث. فردای انتخابات لباس پوشیدی تا از خانه بزنی بیرون. _کجا آقا مصطفی؟ _کافی نت. تلفنت زنگ خورد،یکی از بچه های پایگاه بود. صدایش آن قدر بلند بود که میشنیدم. _آقا مصطفی کجایی؟اینا دارن از پشت بام خونه ها میریزن روی سرمون! دیگر نمیشد جلویت را گرفت. زنگ زدی به پدرم و قرار شد با او و سجاد بروید پایگاه. بابا و مامان همیشه طرفدار تو بودند،امکان نداشت شکایتت را بکنم و حق را به تو ندهند؟ گاهی میگفتم:((به خدا منم بچه شمام! یکی نیست طرف من رو بگیره؟نمیبینین مدام میره گشت؟چهارشنبه سوری میره تا کسی خراب کاری نکنه! عیدا میره تا دزد به خونه های مردم نزنه! راهپیمایی میره تا وظیفه دینیش رو انجام بده!)) ولی فایده ای نداشت. میدانستم اگر حالا هم به بابا و سجاد بگویم که نگذارند وارد این این شلوغی ها بشوی،خودشان زودتر از تو جلوی پایگاه هستند. آن شب هم رفتی و من ماندم و تا بیایی شدم نصفه عمر. اعلام کرده بودند ۲۵ خرداد در میدان ولی عصر تجمع است. در حال رفتن بودی که گفتم:((منم میام آقا مصطفی!)) _نه عزیزجان ،اوضاع مساعد نیست! _هست یا نیست فرقی نمیکنه،میام! _گفتم که نه سمیه! نمیشد مقابلت ایستاد. حداقل اینجور مواقع نمیشد. دیوارهای خانه نزدیک آمده بودند. روحم فشرده میشد. بلند شدم و رفتم منزل مامانم. یک ساعت گذشت. دوساعت،سه ساعت. عصر غروب شد و غروب شب و تو نیامدی. نیمه شب شد،خط ها قطع بودند و تلفن ها جواب نمیدادند.کنج دیوار نشسته بودم،زانوها در بغل و چشم به در ذکر گرفته بودم:((میاد،میاد،میاد.)) ساعت سه نیمه شب تلفن همراهم زنگ خورد. گوشی ام را برداشتم،دیدم پدرت است:((کجایی آقاجان؟)) _منزل پدرم. _نگران نشی،چیزی نیست. فقط اگه میشه دفترچه مصطفی رو بردار و بیار بیمارستان ۵۰۲ ارتش. _چیزی شده؟تورو بخدا راستش رو بگید! _چیزی نیست.فقط یه کم زخمی شده! زنگ زدم آژانس .ماشین نبود. زنگ زدم به آژانسی در شهریار. ماشین که آمد با مادرم و سبحان سوار شدیم و رفتیم اندیشه. دفترچه را برداشتم و رفتم بیمارستان ۵۰۲ارتش . مادر و پدرت جلوی در بیمارستان بودند.مادرت وقتی مرا دید به گریه افتاد. پدرت از حراست بیمارستان خواست تا مرا راه بدهند:((خانمشه،اجازه بدین بره ملاقاتش.) نمیدانستم چه بلایی سرت آمده. وارد اورژانس که شدم،پرده آبی رنگ پارچه ای جلوی تخت آویزان بود. پرده کوتاه بود و یک جفت کفش پر از خون دلمه بسته پایین تخت بود . پرده را کنار زدم،دیدم روی پهلو خوابیدی. پلک هایت را باز کردی و گفتی:((بالاخره اومدی؟)) میله بالای تخت را گرفتم تا نیفتم:((چه بلایی سرت اومده آقا مصطفی؟)) _میبینی که زنده ام. ملحفه را کنار زدم. دست چپت بخیه خورده بود:((پس این چیه؟)) _چیزی نیست ،یه بوسه کوچولو از قمه! با وجود بخیه هنوز گوشت دو طرف از هم فاصله داشت. ملحفه را از روی پایت برداشتم. پای چپت هم مجروح بود:((این دیگه چیه؟)) _یه بوسه دیگه! _مسخره بازی در نیار آقا مصطفی،چی کار کردی؟ _فقط همین پشت پامه،چیزی نیست!حال خودت چطوره؟ _من خوبم،توچطوری؟ _فقط کمی سرگیجه دارم،اما طبیعیه. صندلی را از گوشه ای آوردم و کنار تخت نشستم. _من همین جا میمونم! _با این حالت؟مگه فردا امتحان نداری؟! اشک هایم سرازیر شد. دستت را گذاشتی روی سرم:((اروم باش عزیز!)) بچه که در دلم خودش را جمع کرده بود،انگار خستگی در کند،بدن خود را کشید دستت را چسبیدم. _آخ آقا مصطفی! چه خطری از بیخ گوشت پریده!حالا بگو ببینم چی شده؟ ادامه دارد✅🌹
🌷قسمت سی و یکم🌷 _جمعیت توی میدون ولی عصر پراکنده شده بودن. وقت برگشتن، اتوبوسی که پر از مردم و بچه های پایگاه بود جلو افتاده بود و من و یکی از بچه ها با موتور دنبالش . نزدیکیای میدون، اتوبوس راهش رو اشتباه رفت. ما جدا افتادیم. موتور خاموش شد. چند نفری اومدن طرفمون. دوستم رفت روی جدول خیابون شاید اتوبوس رو پیدا کنه که اونا ریختن روی سرم و شروع کردن به زدن. با هر چی که فکر کنی میزدن توی سرم، بعد هم با قمه زدن. بالاخره یکی خودش رو انداخت روی من و داد زد:بسه بی انصافا کشتینش. صدای آژیر امبولانسارو که شنیدم،به زور لای چشمام رو باز کردم. یکی داد زد:بخواید ببرینش،میکشیمش. دوستم اومد جلو که اون رو هم با چاقو زدن. این رو از فریادش فهمیدم،وقتی داد زد:سوختم،سوختم. بعد دیگه از هوش رفتم و ظاهرا از پنج عصر تا یازده شب اون گوشه افتاده بودم. وقتی گذاشتنم توی آمبولانس و شماره تلفن خواستن،تازه به هوش اومده بودم. شماره دایی‌م فقط یادم اومد،اونم بخاطر اینکه از بچگی حفظ کرده بودم. تو تعریف میکردی و من اشک میریختم و التماس میکردم:((تو رو خدا خوب شو آقا مصطفی!)) دیگر پا به ماه بودم. هرروز منتظر که دردم بگیرد،اما خبری نبود. اخرین توصیه دکتر،خوردن روغن کرچک بود. شب نوزده رمضان بود،برایم آبمیوه گرفتی و با روغن کرچک مخلوط کردی و میخواستی به زور به خوردم بدهی. _شب قدره.نمیخورم!میخوام باهات بیام احیا! با قربان صدقه وادارم کردی بخورم. روغن کرچکی را که آبمیوه هم نتوانسته بود خوشمزه اش کند سر کشیدم،اما نگران به هم ریختن وضع مزاجم بودم. _آقا مصطفی باید تا صبح همین جا بشینی و از من مواظبت کنی! تا ساعت یک و نیم شب ماندی،اما یک مرتبه بلند شدی و زنگ زدی به مادرم:((سمیه رو بیارم پیش شما؟)) اول مقاومت کردم بعد تسلیم شدم،اما در دلم نقشه ای ریختم. به محض اینکه رسیدیم خانه مامان،جفت پاهایم را کردم توی یک کفش که من هم می آیم. مامان گفت:((سمیه،میری مسجد دردت میگیره ها!)) گفتم :((عیبی نداره!)) بیرون مسجد زیر آسمان خدا نشستیم و قران سر گرفتیم. آن شب هیچ اتفاقی نیفتاد،ولی بعد از دوروز انتظار زدم زیر گریه:((آقا مصطفی نکنه بچه مون بمیره؟)) رفتیم دکتر بعد از معاینه و گرفتن عکس گفت:((بند ناف پیچیده دور گردن بچه،همین حالا برو بیمارستان!)) شب قدر بود و خیابان ها شلوغ، باران هم نم نم می آمد. رفتیم بیمارستان نجمیه.مادرهایمان هم آمده بودند. پنجشنبه هم ماندم بیمارستان و قرار بود جمعه مرخص شوم. شب بچه نخوابید، مدام گریه میکرد. صبح که دکتر آمد ویزیت کرد و گفت:((این بچه گرسنه‌س،براش شیر خشک تهیه کنین.)) برایت پیامک دادم:((آقا مصطفی یک فلاسک آب جوش و یک قوطی شیر خشک بگیر بیار،هر چه زودتر.)) _چشم. پیامت همراه با دو تصویر قلب و ادمکی بود که میخندید. ساعت ده شد و من همچنان منتظر بودم. ساعت یازده که مادرت با قوطی شیر خشک و فلاسک اب جوش آمد،وا رفتم:((پس مصطفی کو؟)) _رفت نمازجمعه و راهپیمایی روزقدس، گفت اگر برسم میام. اما نیامدی.پدرم آمد و کار ترخیص را انجام داد. راهپیمایی روز قدس واجب تر بود یا رسیدن به زن و بچه؟ اگر الان بودی، میگفتی :((راه پیمایی روزقدس.)) مدتی بود از اندیشه به طبقه پایین خانه پدرت اسباب کشی کرده بودیم. میخواستیم بخاطر بچه به مادرهایمان نزدیک تر باشیم. با پدر و مادرم برگشتیم خانه مان. خیلی ها بودند،اما تو نبودی. نزدیک غروب بود که آمدی. اخم هایم در هم بود. گفتم:((خسته نباشی،قرار بود بیایی بیمارستان!)) خسته و کوفته بودی و سرد برخورد کردی،طوری که انگار من مقصرم. عذرخواهی هم نکردی.انگار نه انگار که قرار بود بیایی دنبالم و برای بچه شیر خشک بیاوری. _وظیفه من رفتن به راهپیمایی و مراسم روزقدس بود. مادرت اصرار داشت برویم طبقه بالا تا به من و بچه برسد و مامانم هم میگفت برویم خانه اش تا او به من و بچه برسد اما... ادامه دارد ...✅🌹
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۱۶۴ سوره انعام 💥 قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ ۚ وَ لَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا ۚ وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ : بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی كه او پروردگار هر چیزی است؟ و هیچ كسی جز به زیان خود [عمل زشتی‌] مرتكب نمی‌ شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی‌ دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به آنچه درباره آن اختلاف می‌ كردید آگاه می‌ كند. 🌷 : بجویم 🌷 : مرتکب نمی شود 🌷 : بردارنده بار گناه 🌷 : سنگینی بار 🌷 : بازگشت همه شما 🌷 : آگاه می کند این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. در اين آيه از طريق ديگرى منطق را مورد انتقاد قرار مى‌دهد و به صلی الله علیه و آله و سلم مى‌ فرمايد: «قُلْ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ؛ بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟ سپس به جمعى از مشركان كوتاه فكر كه خدمت «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و گفتند: تو از آيين ما پيروى كن، اگر بر خطا باشد، گناه تو به گردن ما پاسخ مى‌ فرمايد: «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى؛ و هیچ کسی جز به زیان خود [عمل زشتی] مرتکب نمی شود و هیچ سنگین باری بار دیگری را بر نمی دارد و «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به آنچه درباره آن اختلاف می کردید آگاه می کند. 🔹پيام های آیه ۱۶۴ سوره انعام🔹 ✅ در برخورد با منكران و ، موضع بر حقّ خود را قاطعانه اعلام كنیم. ✅ وجدان بیدار، بهترین پاسخ دهنده به سؤالات درونى است. ✅ كفر و شرک و فساد مردم، ضررى به نمى‏ زند، بلكه دامنگیر خودشان مى‏ شود. ✅ در پیشگاه مسئولیّت عمل هر كسی، بر عهده‏ ى خود اوست. ✅ برپایى و بازخواست انسان، پرتویى از ربوبیّت خداوند است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐تولّد پیغمبراکرم(ص)و امام صادق (ع)برای از بین بردن سلطۀ شیطانی
📢 لباسِ بشریِ پیغمبر خاتم نباید حجابی برای ما باشد و مقام والای ایشان را در نظرمان کوچک کند. استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «اینکه پیامبر گرامی اسلام در قالب «بشر» آمده است، نباید رهزن ما شود؛ اگر ما خیال کردیم که این پیغمبر بشر است پس امتیازی بر ما ندارد و حتی یک جاهایی ممکن است ما از ایشان بهتر بفهمیم، نتیجه‌اش این است که با او نمی‌شود به معرفت رسید.‌ انسان به اندازه‌ای که به معلمش معرفت پیدا می‌کند با او سلوک می‌کند. اگر کسی بهترین معلم در اختیارش باشد اما فهم او از این معلم فهم محدودی باشد بیش از فهمش نمی‌تواند از این معلم تعلم کند و بهره‌مند شود. پیغمبر خاتم که همه کائنات با او در وادی توحید سیر می‌کنند و معلم انبیا و ملائکه مقرب است و حتی انبیاء توحید را در عالم ارواح از ایشان تعلم کردند، لباس بشر پوشیده و در میان انسان‌ها آمده است، اما اگر این لباس بشر پوشیدن حجاب انسان شود طبیعی است که او نمی‌تواند با این معلم سیر کند و به آن مقامات برسد. این حجاب شدن گاهی مبدأ استکبار است، چرا که تفاوت ملائکه با ابلیس این بود که خدای متعال به همه دستور به سجده در مقابل آدمی را داد که از روح خودش در آن دمیده بود اما ابلیس بدون توجه به این نکته استکبار ورزید و رانده شد. به تعبیر امیرالمومنین(ع) ملائکه بر روحی الهی سجده کردند نه بر جسم آدم. خداوند می‌فرماید: «إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ‏ِ خَالِقُ بَشَرًا مِّن طِينٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ» (وقتی این جسم را به مرحله اعتدال رساندم و از روحم در او دمیدم آن وقت بر آن سجده کنید.) جسمی که روح در آن دمیده می‌شود باید جسم فوق‌العاده‌ای باشد، زیرا هر جسمی ظرف این روح نیست؛ لذا ائمه(ع) اجسادشان هم فوق‌العاده و از عالم انوار است. آنچه مهم است این است که، آن روحی که در این جسم دمیده شده حقیقت مقام نبوت و ولایت را دارد، و اگر این جسم حجاب شد هیچ‌وقت انسان به آن حقیقت نمی‌رسد. ملائکه آدم را در همین قالب گل می‌دیدند، به تعبیر امیرالمومنین(ع) خداوند آن روح را در حجاب قرار داده بود، لذا کار بر ملائکه خیلی سخت و سنگین شد، چرا که ملائکه‌ای که از عالم انوار هستند باید به یک موجودی که از گل برخاسته سجده کنند. اما وقتی سجده کردند آن وقت حجاب برداشته شد و آن حقیقت روحی که در مقابل او تواضع کردند برای آنها آشکار شد. معلوم شد که آن معلم است که حقیقتاً باید در مقابلش تواضع و خشوع کرد و اگر کسی بخواهد به توحید برسد باید از او یاد بگیرد. قصه ما هم به همین صورت است و ما نباید مثل ابلیس دچار اشتباه شویم؛ وقتی خدای متعال فرمود چرا بر آدم سجده نمی‌کنی؟ گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ» (من بهتر از او هستم و هیچ‌وقت آتش در مقابل گل نباید سجده کند.) امیرالمومنین(ع) درمورد این کار شیطان فرمود: عصبیت او را گرفت و کارش را به عداوت کشید «فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ‏ الْمُتَعَصِّبِينَ‏ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِين‏». البته شیطان با این کار حقیقتاً در حجاب ماند و هیچ‌وقت نتوانست آن روحی را که عالم ملکوت در مقابلش سجده کرد ببیند، چهره حقیقی نبی اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) الی الابد بر ابلیس پنهان است و به خاطر همین هم سجده اتفاق نمی‌افتد. ما نباید اشتباه شیطان را تکرار کنیم و لباس بشری پیغمبر نباید حجابی برای ما باشد، چون اگر حجاب شد دیگر هیچ‌وقت به آن حقیقت و باطنی که در این لباس و قامت درآمده راه پیدا نمی‌کنیم.» ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ اهل نماز شبه ! ✘ همش روزه مستحبی می‌گیره! ✘ دائماً تسببح بدسته! ✘ دائم السفر به شهرهای زیارتیه! ولی مدام با اخلاقش، حال بقیه رو خراب میکنه، به همه بدبینه! 💥چرا اینهمه عبادت اثری براش نداشته؟
🌹 پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله: 🔹️ "ادِّبوا اَولادَكُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ؛ 🔸️ فرزندان خود را با سه خصلت تربيت كنيد: دوست داشتن پيامبرتان، دوست داشتن اهل بيت او و خواندن قرآن". 📗كنز العمّال، ح 45409 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖داستان تولد پیامبر اکرم صلوات الله علیه💖.mp3
6.19M
داستان تولد پیامبر مهربونمون هدیه به همه ی بچه هام : گروه سنی۶-۱۲ # قصه گو: وفایی تولد دخترا و پسرای گلم؛ نازنین و مهران فاطمی از اصفهان-منصور و محمد بلبلی از ساری مبارک باشه🍒🍰 به به چه روزایی🙂 همه شادی 🌈و جشن🍒 و شیرینی🍰 د روز تولد پیامبرجون مون و امام ششم مونه 😂 خدایا شکرت🤲 این روز قشنگ به هممممه تون مبارک🌺💐 باشه -_🐌-_🌳-_🌴-_-🐿_- https://eitaa.com/joinchat/3462398084C13bcd4bb22 ~.~.~☘🌸☘~.~.