eitaa logo
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
62.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
614 فایل
تقدیم به مولایمان صاحب الزمان .عج. از طرف تمامی خوبان عالم درجهت تعجیل فرجشان ☀️لینک کانال eitaa.com/banoyealam ☀️پل ارتباطی بامدیریت کانال @Ashnagharib20
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توجّه به بلای اولیاء الهی، شبهات را برمی‌دارد. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «درک ولایت و تصدیق اولیای خدا، از مدخل توجّه به بلاء و میثاق آنها امکان‌پذیر است. اگر انسان از مدخل بلای اولیای خدا وارد شد، آن‌گاه است که می‌تواند پای ولایتشان بایستد و آنها را تصدیق کند وگرنه ‌تصدیق کردنِ ایشان کار سهل و آسانی نخواهد بود. در جریان موسای کلیم(ع) و جناب خضر(ع) کاملاً مشهود است؛ با این‌که موسی(ع) با ارشاد و امر خداوند متعال، معلّمی الهی پیدا کرده ولکن به‌خاطر سختی آزمایش‌ها و ابتلائات، توان تصدیق ایشان را ندارد و از همراهی با جناب خضر(ع) باز می‌ماند. این جریان یک نمونه است و قابل‌مقایسه با سختی درک بلاء صدّیقۀ طاهره(س) برای اصحاب نیست. جریان صدّیقۀ طاهره(س) باعث شد که عدّه‌ای، از تصدیق حضرت دست بردارند. شیطان در بسیاری از موارد با شبهه‌ها و وسوسه‌های سنگین، کار تصدیق را بسیار دشوار می‌کند و اگر انسان متوجّه به بلای اولیاء نباشد، نمی‌تواند به تصدیق برسد. این افراد که هزاران حدیث در فضیلتشان جعل شده، حضرت به‌تنهایی در برابرشان ایستاده و آنها را غاصب می‌نامد و مسلّم است که آن صحابه‌ای که بلای ولیّ خدا را درک نکردند، نمی‌توانستند به تصدیق صدّیقۀ طاهره(س) برسند. توجّه به بلای اولیای خداست که شبهات را برمی‌دارد. در جریان بردن امیرالمؤمنین(ع) به‌سمت مسجد با دست‌های بسته، نقل کرده‌اند که در بین راه فردی یهودی حضرت را با آن حال دید و شهادتین گفت. وقتی علّت امر را از او جویا شدند گفت، قدرت و شجاعت امیرالمؤمنین(ع) را در خیبر دیده بودم، حال که این چنین شخصیتی را دست‌بسته دیدم، یقین کردم که شمشیر زدن او و صبر و شکیبایی‌اش هر دو برای رضای خداست وگرنه ‌آن‌ کس که باب خیبر را آن‌گونه از جای درآورد اگر همۀ کارهایش «لِلّه» نبود، امروز هرگز نمی‌توانستند او را دست‌بسته ببرند. در قضیۀ عاشورا بسیار از بزرگان مانند «ابن‌عباس» زمین‌گیر‌ شدند و مثلاً سیّدالشُّهدا(ع) را نصیحت می‌کردند که خانواده خود را با خودش نبرد. این افراد قطعاً چون بلای حضرت را درک نکرده‌اند به تصدیق حضرت هم نرسیدند. از آن طرف، حضرت قمر بنی‌هاشم اباالفضل العبّاس(ع) نه‌تنها در اوج تصدیق است، بلکه در اوج تسلیم و محو شدن در سیّدالشُّهدا(ع) است؛ «أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصْدِيقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه‏». و شاید به جهت همین است که شب عاشورا که اصحابِ باقی مانده، هر کدام جملاتی مفصّل در وفاداری به سیّدالشُّهدا(ع) می‌گویند، قمر بنی‌هاشم(ع) یک کلمه می‌گوید و می‌نشیند. آیا او سخن گفتن بلد نبود؟ یا این‌که خود را به حساب نمی‌آورد و آن‌چنان تسلیم سیّدالشُّهدا بود که باعث می‌شد سخنی بر زبان نرانَد؟»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثارالله سخنرانی جلسه چهارم_1.mp3
20.16M
🎙 استاد میرباقری 🔺 مراسم روز چهارم ۱۴۰۲ هیئت ثارالله قم
ثارالله روضه جلسه چهارم.mp3
4.96M
🎙 استاد میرباقری 🔺 مراسم روز چهارم ۱۴۰۲ هیئت ثارالله قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلا قربانگاهی در تاریخ نیست! کربلا قربانگاهی است در درون تو!که فقط عاشق‌ها اذن ورود به آنرا دارند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمه‌گاه با زنان به سر می‌برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، از خیمه‌گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت و در کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به او رسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را8 نگه دارد. امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می‌ورزید. او به عمه‌اش گفت: «والله لا افارق عمّی سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی‌شوم.» ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا می‌خواهی عمویم را بکشی؟» بَحر قصد ضربه زدن به امام را داشت.ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت. کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!» حسین(علیه السلام) او را در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود: «ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوندا تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد امام دست خود را به آسمان بلند کرد: «پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهره‌مند می‌سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» و سپس بر قاتل او به نام «حرملة بن کاهل الاسدی» نفرین شده است. 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثارالله سخنرانی جلسه پنجم.mp3
20.88M
🎙 استاد میرباقری 🔺 مراسم روز پنجم ۱۴۰۲ هیئت ثارالله قم
ثارالله روضه جلسه پنجم.mp3
3.64M
🎙 استاد میرباقری 🔺 مراسم روز پنجم ۱۴۰۲ هیئت ثارالله قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا