فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
قربون کبوترای حرمت امام رضا ... مجلس پدرته ، صاحب عزا ، تسلیت آقا ... کبوتران حرم ت ، شور و شوق پروا
ایران مديون علی بن موسی الرضا علیهالسلام است؛ روز شهادت پدرش، تمام مملکت سیاه پوش شود و اقامه عزا و ماتم کنید.
امام هشتم عليه السلام فرمود:
«هر كس متذكر مصيبت ما اهلبیت شود و گريه كند، در روز قيامت با ما در درجهى ما است؛
كسى كه تذكر داده شود به مصيبت ما پس بگريد و بگرياند، روزى كه چشمها گريان باشد، چشم او نگريد؛
كاری كنيد كه آبرويی تحصيل بشود؛ اسمتان در آن دفتر نوشته بشود.
باسمک العظیم الاعظم، الاعز الاجل الأکرم بدم المظلوم یا الله!
یا الله یا رحمن یا رحیم، یامقلب القلوب، ثبت قلوبنا علی دینک و علی محبه الحسین فی الدنیا و لاخر.
به مناسبت سالروز وفات جناب سید مهدی بحرالعلوم (۲۴رجب)
▫️علامه بحرالعلوم چطور بحرالعلوم شد؟!
🎧 #داستان_تشرف زیبای سید بحرالعلوم به محضر مقدس امام عصر علیهالسلام در مسجد سهله
شرح احوالات آیت الله الهی طباطبایی(ره)
آن اوایل به همسرش میگفت: «شما خوابت خیلی سبک است، من از ترس بیدار شدن شما نمیتوانم بلند شوم و نماز بخوانم.» و هنگامی که اشتیاق همسرش را برای بیداری شب دیده که گفته: «آخر من هم باید از این کارها سر در بیاورم، من هم باید از شما یاد بگیرم.» به ایشان فرموده: «البته که خوب است وقتی من بیدار میشوم شما هم بیدار شوید.»
📚منبع: الهیه صفحهی 36
انتشارات شمس الشموس
این روزها، روزهای رجب. وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم آن نزدیک میشود، دوباره ثانیهها به فریاد میآیند. از نگاه دیوارهای شهر، غم میچکد. ناله حزین مرغان عاشق است که به گوش میرسد
ای کاش کبوتری بودم در حریم حرم کاظمین تا بالهای خود را آنقدر در آسمان گرفتهاش میتکاندم که تمام غمهایم در پنجره فولادش گره بخورد
کاش پرندهای بودم و بالهایم آنقدر وسعت داشت تا به اوج آسمانها میرفتم و پرده سیاه غم را از صورت گرفته خورشید کنار میزدم تا شاید این طرفتر، دل گرفته دختری آرامتر شود!
پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله ):
باريختن اوّلين قطره خون قرباني[به زمين]، صاحب قرباني آمرزيده ميشود.
جهت مشارکت درخیر عظیم قربان اول ماه
کلیک کنید
http://eitaa.com/joinchat/3548053534C77f6131815
التماس دعای فرج...
ای مهربانتر از پدر!
ای بهترین پیشوا!
از آن روز که تو را به زندان انداخته
و در غل و زنجیر کردند
هنوز صدای ضجه و ناله...
از زنجیرها به گوش میرسد
ای موسای امت پیامبر!
فرعونیان تاب بزرگی...
و بزرگواریات را نداشتند
و دوستان قدر خوبی...
و مهربانیات را نمیدانستند
تو دعا کن...
که شب تاریک دوری فرزندت به پایان رسد
و روز رهایی از زندان غیبت طلوع کند
هیچ آزادی نمیخواهیم، مگر آزادی شما از غم غربت!
صبح سردی بود. با حضرت موسی کاظم علیهالسّلام همراه بودم. غلامی سیاهروی، ما را دید و بدون این که ما را بشناسد، برایمان هیزم آورد و آتش روشن کرد و غذایمان داد. هنگام رفتن، امام به صاحب غلام فرمودند:
غلامت و زمینی که در آن کار میکند را فروشندهایی؟
مرد گفت:
آری! غلام و زمین، هزار دینار!
امام، زمین را خرید و غلام را صدا زد و به او فرمودند:
از همین حالا آزادی و این زمین نیز مال خودت!
غلام هاج و واج نگاه کرد و گویا نمیشنید و نمیفهمید، امام چه میفرمایند.
امام که چنین دیدند، فرمودند:
چرا تعجب کردهای؟ مگر خداوند بزرگ در قرآن کریم نمیفرماید که خوبی را باید با خوبی پاسخ داد!
📚 داستانهای زندگانی امام کاظم علیهالسّلام
یا صاحبالزّمان!
افسوس که در این وانفسای غیبت، دستمان به شما نمیرسد که برایتان هیزم بیاوریم، آتش روشن کنیم و غذایی مهمانتان کنیم!
یا صاحبالزّمان!
غلامیتان و این که دلمان همیشه بند شما باشد، محبوب ماست!
زمین و آزادی کدام است؟ ما دنیا و آخرت را در همراهی شما میدانیم!
یا صاحبالزّمان!
هیچ نمیخواهیم مگر آزادی شما از غم غربت و دلشادیتان به مژدهی ظهور!
و هیچ نداریم مگر دستهایی که همیشه رو به آسمان است و قنوتی که مزیّن است به دعای بر فرجتان!
و قلبی که انتظارتان را میکشد!
و این احسان ناقابل و کوچک ماست به ازای هزاران احسان که در حیات ما ارزانیمان داشتهایی!