بهترین زمان برای استغفار
راهحلی برای گشایش در زندگی
پاسخ آیتالله بهجت
توصیه شده است که بهترین وقت استغفار، سحرگاهان به ویژه سحر شب جمعه است تا جایی که استغفار کنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالمیان قرار میگیرند.
همچنین طبق روایات ذکر استغفار از جمله تعقیبات نماز صبح و نماز عصر است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان به آن اشاره کرده است.
آیتالله محمدتقی بهجت آن عارف بالله در پاسخ به سؤال فردی که در امور مختلف از جمله اشتغال و ازدواج دچار گرفتاری شده بود، این چنین بیان کردند:
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه ندادهاید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفتهاید.
eitaa.com/banoyealam
🔸 هم اکنون میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر به #تالار اعلام حضور برنامه صبحگاهی وصل شوید🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/1950941202Cc9bd9e5832
4_5870683641763334766.mp3
32.35M
دعای ندبه
یا صاحب الزمان! امروز روز جمعه است. و روز شماست. پس با قرائت دعای ندبه یاد شما را در دل هایمان زنده می کنیم.
چه خوب است که هر جمعه صبح دعای ندبه را بخوانیم، یا حداقل گوش بدهیم.
eitaa.com/banoyealam
بسم الله الرحمن الرحیم
درباره چگونگی توسل به ساحت مقدس حضرت بقیة الله عج الله تعالی فرجه، نیز باید گفت علاوه بر توجه مستمر به آن وجود مقدس، قاعده و روشی میان علمای بزرگ اخلاق بوده است؛ از جمله مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری که بر آن تأکید داشتند و آن این که زمانی از اوقات شبانهروز، به طور مشخص و منظم، برای توجه و توسل به ساحت قدسی آن حضرت اختصاص داده شود.
برای این منظور، دستورالعملهای مختلفی هست
🔸از عبادات مؤثر در توسل و توجه به ساحت مقدس امام زمان عج نماز آن حضرت است. برخی علما و شیفتگان حضرت، آن را جزء برنامه های روزانه خود می دانسته اند. دست کم خواندن این نماز هفتهای یک بار -در روز جمعه- نباید فراموش شود.
یکی از دستورهای مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری برای توسل و توجه به ساحت مقدس حضرت ولی عصر، ذکر «المُستعانُ بِکَ یَابن الحسن» است. این ذکر برای استمداد و کمک طلبی از ساحت مقدس حضرت بسیار ممتاز است. عدد این ذکر «570» بار است.
استاد شیخ جعفر ناصری
eitaa.com/banoyealam
شیخ علی حلّاوی!
شیخ علی حلّاوی پیوسته در دعاهایش امام زمان علیهالسّلام را عتاب و خطاب میکرد و میگفت:
غیبت شما برای چیست؟ و میگفت:
در حالی که ارادتمندان شما فراوان هستند، مثلاً در همین شهر خودمان، شیفتگان و دوستان شما بیش از هزار نفرند، پس چرا ظهور نمیفرمایید؟!
روزی شیخ علی سر به بیابان نهاد و در راه، همان حرفها را زد. ناگهان عربی نزدیک او شد و فرمود:
جناب شیخ، به چه کسی این همه عتاب و خطاب میکنی؟
عرض کرد:
خطابم به امام زمان علیهالسّلام است.
ایشان فرمودند:
ای شیخ، صاحبالزّمان من هستم؛ با من این همه عتاب و خطاب نکن! در همین شهر حله جز تو و فلان شخص قصاب، کسی از سر اخلاص یاری نمیخواهد. اگر باور نداری برو دوستداران مرا که میشناسی، در شب جمعه به منزلت دعوت کن. آن قصاب را هم بگو بیاید و دو بزغاله روی بام خانهات ببند. آنگاه منتظر باش تا من بیایم تا حقیقت برایت روشن شود!
شیخ علی حلاوی، با خوشحالی به حله بازگشت و نزد قصاب رفت و ماجرا را گفت. آنان تصمیم گرفتند چهل نفر از بهترین دوستداران امام زمان علیهالسّلام را از بین هزار نفری که میشناسند، انتخاب و دعوت کنند تا در شب جمعه به منزل شیخ بیایند و به ملاقات امام عصر علیهالسّلام مشرّف شوند.
شب جمعه فرا رسید. همه با وضو، رو به قبله، در حال دعا و در انتظار قدوم مولایشان لحظهشماری میکردند. شیخ علی نیز طبق فرمان مولایش دو بزغاله را روی پشت بام بسته بود و خود در صحن حیاط در حضور میهمانان تشریففرمایی ایشان را انتظار میکشید.
پاسی از شب گذشت و نور با عظمتی در آسمان همه جا را روشن کرد. سپس به طرف خانهی شیخ علی آمد و بر پشت بام منزل قرار گرفت. دقایقی بیش نگذشت که صدایی از پشت بام، آن مرد قصاب را فراخواند. مرد قصاب، برخاست و روی بام رفت و به خدمت حضرت شرفیاب شد.
امام به او فرمودند:
یکی از این دو بزغاله را ذبح کن، به طوری که تمام خونش از ناودان، سرازیر و در صحن خانه جاری شود. مرد قصّاب فرمان امام را اطاعت کرد. وقتی خون، در حیاط جاری شد، همهی چهل نفر گمان کردند که حضرت مهدی علیهالسّلام، مرد قصّاب را گردن زده و این خون اوست که از ناودان میریزد. پس از اندکی امام زمان علیهالسّلامشیخ علی را احضار فرمود. شیخ برخاست و خود را به روی بام رساند. سپس حضرت فرمان دادند تا بزغالهی دوم نیز نزدیک ناودان سر بریده شود، تا برای بار دوم خون از ناودان به میان حیاط سرازیر گردد.
با دیدن این ماجرا همه تصور کردند که امام زمان علیهالسّلام، مرد قصّاب و شیخ علی حلاوی را به قتل رسانده و به زودی نوبت یک یک آنها فرا میرسد و ملاقات با امام زمان ارواحنافداه به قیمت جانشان تمام خواهد شد. از این رو بیدرنگ از جا برخاستند و از منزل شیخ علی حلاوی گریختند.
آنگاه امام زمان ارواحنافداه رو به شیخ علی کرده و فرمودند:
ای شیخ چه شد آن دوستانی که میگفتی؟!
سپس امام زمان علیهالسّلام غایب شدند و شیخ علی و مرد قصاب را ترک کردند.
پس از این ماجرا منزل شیخ علی حلاوی، در شهر حله، به "مقام صاحبالزّمان علیهالسّلام" لقب گرفت و از آن پس زیارتگاه عام و خاص شد.
📚 العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحبالزّمان علیهالسّلام
eitaa.com/banoyealam
حماس: ما عزادار یکی از نجیبترین و شجاعترین مردانمان هستیم
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در بیانیهای اعلام کرد:
با تمام معانیِ اشراف، سربلندی و عزت عزاداریم؛ عزادار یکی از نجیبترین و شجاعترین مردان، مردی که جان خود را وقف فلسطین کرد و در راه رهاییِ آن روح خود را به خدا تقدیم کرد و خداوند او را برگزید و نزد برادران شهیدش بُرد.
شهید السنوار فرمانده عملیات طوفانالاقصی بود؛ او بدون عقبنشینی پیشروی کرد، سلاح خود را کشید، با ارتش اشغالگر در خط مقدم مقابله کرد و از سرزمین پرافتخار غزه دفاع کرد.
شهادت برادر یحیی السنوار و همهٔ رهبران و نمادهای نهضت تنها بر قدرت، استحکام و عزم جنبش حماس و مقاومت ما خواهد افزود. به راه آنها ادامه میدهیم و به خون و فداکاریهای آنها وفاداریم. نهضتی که رهبران و فرزندان خود را در راه دفاع از حقوق مردم خود تقدیم میکند، یک جنبش اصیل است که ریشه در مردمش دارد.
eitaa.com/banoyealam
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
حماس: ما عزادار یکی از نجیبترین و شجاعترین مردانمان هستیم جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در بیانیهای
23.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرام زاده ها از پیکر در حال جان دادن ما هم میترسند
خوب به فیلم ها دقت کنید.
گفته میشود تصویر بالا آخرین لحظات زندگی یحیی السنوار است. وقتی که یک بار مورد هدف گلوله تانک قرار گرفته و هنوز میترسیدند نزدیکش شوند و پهبادی را وارد ساختمان کردند و همان پهباد هم آرام آرام نزدیکش میشود و زمانی که یحیی تکانی میخورد شخص هدایت کننده می ترسد و این از کنترل پهباد و تصویری که گرفته است مشهود است . همانطور که حرام زادگان تصویر پایین از پیکر نیمه جان وهب میترسند....
این است فرق حق و باطل ... فرق شجاعت و ترس ... فرق ایمان و شیطان ...
تاریخ برای من تکرار نمیشه . من الان وسط تاریخم
من در حال دیدن لایو ِزنده به گور شدن بچه ها
سوختن آدم ها
پاره شدن گلوی شیرخواره ها
بریدن سرها و دست ها هستم
من ظالم و مظلوم رو میبینم
من فریاد هل من ناصر را میشنوم
من .... الان درست وسط همان ماجراها هستم و باید ببینم چکاره ام،😔
باید تکلیفم را با خودم روشن کنم ... من وسط عاشورا
eitaa.com/banoyealam