اگه از دسـت کسـی ناراحـت شـدی
یا عصبانیت کـرد
یا دلخـور شـدی
اونـو به خاطـر اینکـه شیـعهیآقاامیرالمومنینِ(علیهالسلام)
ببخـش !!
چون هم دلت خالی از کدورت میشه
و درگیری ذهنی نداری ..
و هم طرف حسابـت با خود مولاست ❤️
#قشنگهامتحانشکنین
✨
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ببینیم در خط مقدم نبرد با دشمن این رزمنده با چه آرامشی صحبت میکند وبشنویم صدای دلنشین شهید #آوینی را که این صحنه را چگونه روایت میکند.
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🕊🌹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری🕊❣️
"شهادت قله است و دامنه آن اخلاص است "
🎙#حضرت_آیت_الله_خامنه_ایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
وَ...
شَھادَت داستانِ
ماندِگاری آنانیست
که دانستَند دُنیا
جایِ ماندَننیست🥺💔
#رفیق_شهیدم_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🔸️ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گویی بود. خیلی هم عوامانه صحبت می کرد.
🔹️اما شب ها معمولا قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب می شد. تلاش هم می کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. ابراهیم هر چه به این اواخر نزدیک می شد. بیداری سحرهایش طولانی تر بود. گویی می دانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نماز شب معرفی کرده اند.
[[شهید ابراهیم هادی ♥️]]
📚 سلام بر ابراهیم...
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🍃🌸امیرالمؤمنین (علیه السّلام) :
سخن نیکو و مختصر بگو
زیرا این برای تو زیباتر است و بر فضل تو، دلالت بیشتری دارد.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 فقط میخواهم به خدا نزدیک بشوم!
💢 تنها هدفی که میشود عاشقش شد
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
من به این نتیجه رسیده ام که شهادت دست خودمان است انتخاب شهادت را خداوند به عهده #خودمان گذاشته است.
این ما هستیم که میتوانیم شرایط آن را فراهم کنیم، ما هستیم که تعیین کننده این مسئله هستیم.
🌷#شهید_محمودرضا_بیضائی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
❇️ امام جمعه اصفهان از برادر شهیدش می گوید / شهید به من آموخت «با هر توانی به مردم کمک کن»
◻️ یکی از ویژگی های شهید سید نورالله طباطبایی نژاد بیان فصیح و عالی بود که از اقصی نقاط کشور برای مجالس وعظ و بحث دینی دعوت میشد.
◻️ شب هفتم تیرماه برادرم مرخصی گرفته بود و در حوزه انتخابیه خود بود و قصد شرکت در جلسه حزب جمهوری اسلامی را نداشت، ولی براساس توطئهای که گروهک منافقین و معاندین با تماس های مکرر تلفنی انجام داده بودند، برای حضور در جلسه حزب جمهوری اسلامی در تهران حضور پیدا کرد و در نهایت آن فاجعه هفتم تیرماه رخداد و به شهادت رسید.
شهید#سیدنورالله_طباطبایی_نژاد🕊🌹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
توی هر جایگاهی که باشیم،چه
پروفسور باشیم،چه معلم،چه
رئیس جمهور،اگه به امامزمان
اتصال نداشته باشیم جاهلیم !💔
چقدر متصلیم؟
#امام_زمان
#اللهمعجللولیڪالفرج
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
ازخداخواستمبدنمحتی
یکوجبازخاکزمینرااشغالنکند..
+آبِدجلهاورابرایهمیشہباخودبرد..!💔
#شهید_مهدی_باکری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
بعد از مرگ نیز انسان در عالم
اعمال خود زندگی می کند.
_شهید آوینی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
جوری روی خودتون کار کنید که حتی اگر یک گناه هم کردید گریتون بگیره🍃
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
رهرواناینراه نـہپیربودند
نـہسیرشدهازدنیاتنهاعاشقبودند . . !
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
مادرشهیدمیگه؛
وقتی مجید از کربلا برگشت
ازش پرسیدم :
از امام حسین(؏) چی خواستی؟!
گفت : یه نگاه به گنبد
حضرت ابوالفضل(؏) کردم
یه نگاه به گنبد سیدالشهداء(؏)
فقط بهشون گفتم : "آدمم کنید"
_شهید مجید قربانخانی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🥀دیشب خواب دیدم تو شهید شدی!
💚مادر شهید میگوید:
در یکی از همین تماسها، گفتم دیشب خواب دیدم تو شهید شدی.
در خواب بلند شدم تمام منطقه سکونتمان را چراغانی کردم و نه تنها گریه نمیکردم
بلکه خوشحال بودم.
این را که گفتم، از خوشحالی پشت تلفن داد زد که
🌷 «بالاخره من پر میکشم»🕊🌹
میشنیدم که به دوستانش میگفت مادرم خواب دیده شهید میشوم،
عصر همان روز که برای آخرین بار زنگ زد، با برادرش هم تلفنی صحبت کرد و سفارشهایی به او کرد،
همان شب ساعت ۲ بامداد مجیدم، عزیز دلم به شهادت رسید.
🌷پیکر مطهرش پس از 4 سال به آغوش میهن اسلامی بازگشت💫
🌺یادشهداباصلوات 🌺
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مجید_سلمانیان
متولد:۱۳۶۷/۲/۶کرج🌹
شهادت:۱۳۹۵/۲/۱۷🕊
مزار:امامزاده طاهرکرج 💫
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
با خودم گفتم پدرشم، با من این حرفها را ندارد. گفتم: حسین، بابا! بده من لباسهات رو میشورم. یک دستش قطع شده بود. گفت: نه. چرا شما؟ خودم یه دست دارم با دوتا پا. نگاه کن. نگاه میکردم. پاچهی شلوارش را تا زد بالا، رفت توی تشت. لباسهایش را پامال میکرد. یک سرِ لباسهایش را میگذاشت زیر پایش، با دستش میچلاند.
شهید #حسین_خرازی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#شهیدانه🕊
ابراهیم درهمان ایام پایانی دبستان کاری کرد که پدرش عصبانی شد و گفت که ابراهیم از خانه بیرون برو و تا شب هم برنگرد. ابراهیم تا شب به خانه نیامد. همه خانواده ناراحت بودند که او برای ناهار چه کار کرده است ولی روی حرف پدر، حرف نمی زدند. ابراهیم شب برگشت و با ادب به همگی سلام کرد. از او پرسیدند ناهار چه کار کردی؟ پدر با این که که هنوز از ابراهیم ناراحت بود ولی منتظر جوابش بود.
شهید ابراهیم هادی خیلی آهسته گفت که داخل کوچه راه می رفتم، یک پیرزن را دیدم که کلی وسایل خریده و نمیدانست چکار کند و چطور به خانه برود. من به او کمک کردم و وسایلش را تا منزلش بردم. پیرزن هم کلی از من تشکر کرد و سکه پنج ریالی به من داد. نمی خواستم قبول کنم، ولی خیلی اصرار کرد. من هم مطمئن بودم این پول حلال است زیرا برایش زحمت کشیده بودم. ظهر با همان پول، نان خریدم و خوردم.»
#شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چه کار کنم غم از دلم برود و حالم خوب بشود؟
🎤 #پناهیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج 🌺
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
- ابراھیممیگفت"؛
مطمئنباشهیچیمثل
برخوردخوب،رویآدمهاتاثیـرنداره🌿
'شهیدابراهیمهادے'
#شھیدانہ
#شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
ارادت خاصی داشتیم به شهدای گمنام و غواص؛ مخصوصا مادران شهدا. وقتی مادری را در کنار مزار شهیدی میدیدیم میرفتیم جلو و التماس دعا میگفتیم. محسن از آنها درخواست میکرد که در حقمان دعا کنند. یکی از مادران شهید گفت: الهی خدا یکی مثل خودتون رو نصیبتون کنه! این دعا تلنگری شد برایمان. محسن گفت: نه حاج خانم! بگو یکی بهتر از خودمون رو نصیب کنه. از آنجا تلاش کردیم برای بهتر شدن..
#شهید_مدافع_حرم_محسن_حججی
📚به نقل از دوست شهید، کتاب سربلند
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#شهیدانه🕊
ابراهیم درهمان ایام پایانی دبستان کاری کرد که پدرش عصبانی شد و گفت که ابراهیم از خانه بیرون برو و تا شب هم برنگرد. ابراهیم تا شب به خانه نیامد. همه خانواده ناراحت بودند که او برای ناهار چه کار کرده است ولی روی حرف پدر، حرف نمی زدند. ابراهیم شب برگشت و با ادب به همگی سلام کرد. از او پرسیدند ناهار چه کار کردی؟ پدر با این که که هنوز از ابراهیم ناراحت بود ولی منتظر جوابش بود.
شهید ابراهیم هادی خیلی آهسته گفت که داخل کوچه راه می رفتم، یک پیرزن را دیدم که کلی وسایل خریده و نمیدانست چکار کند و چطور به خانه برود. من به او کمک کردم و وسایلش را تا منزلش بردم. پیرزن هم کلی از من تشکر کرد و سکه پنج ریالی به من داد. نمی خواستم قبول کنم، ولی خیلی اصرار کرد. من هم مطمئن بودم این پول حلال است زیرا برایش زحمت کشیده بودم. ظهر با همان پول، نان خریدم و خوردم.»
#شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#وصیتنامهشهیدامیرحاجامینی
✍️...سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او.
بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن.
از این که بنده بد و گنه کار خدایم، سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم؛ جز این که دلم را به دو چیز خوش کرده ام؛
یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯