🌱شب عملیات درخواست آب کرد مےخواست غسل شهادت بڪنہ اما آب بہ اندازه ڪافی نداشتیم
گفت : بہ اندازه شستنِ سرم آب بدید
گفتم : فردا عملیاتہ،دوباره ڪثیف میشی مگہ می خوای بری تهران؟!
گفت : نہفردا می خوام برم به ملاقات خدا...!
#شهید_حسین_علم_الهدی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نوجوان ڪه بود ساواڪ دستگیرش ڪرد رفـتم ملاقاتش و دیدم اوضاع زندان اصـلا خوب نیست... اتاقهای زنــدان بسیار ڪوچڪ و قدیمی و
ڪاملا غــیر بهــداشتی بود!!
به سید حسین گفتــم چه چـیزی
#لازم داری برات بیارم؟ گفت فقط یڪ جلد #قــــــرآن برام بیارین.
#شهید_حسین_علم_الهدی
#الگو_برداری_از_شهدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
نوجوان که بود ساواک دستگیرش کرد رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاع زندان اصلا خوب نیست... اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملا غیر بهداشتی بود!!
به سید حسین گفتم :« چه چیزی لازم داری برات بیارم؟
گفت :« فقط یک جلد #قرآن
مسلط به قرآن، معتقد و عامل به آموزه های قرآنی بود
هویزه هم که شهید شد، در میان پیکر شهدا از قرآن جیبی اش شناسایی اش کردیم...
#شهید_حسین_علم_الهدی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌹گرامیباد ١٦ دی ماه سالروز شهادت شهید سید حسین علم الهدی شهید دانشجو، عمار های انقلاب اسلامی در جبهه دانشگاه/شادی روحش صلوات.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
#سالروز_شهادت
#شهید_حسین_علم_الهدی
🌷 #شهیدانه
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌹شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچهها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم میخواهی چیکار؟» گفت: «میخواهم حمام کنم».
♦️دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند میشود. خاکی میشوی.» گفت: «میدانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز میخواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل میخندید. آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمیروم، به جای مهمتری میروم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا».
#سالروز_شهادت
#شهید_حسین_علم_الهدی
🌷 #شهیدانه
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌹شهید حسین علمالهدی زیر ذرهبین ماموران ساواک بود. در اولین دستگیری، وی را در بند نوجوانان زندانی کردند؛ پس از مدتی که خانواده حسین موفق به دیدنش میشوند، وی در پاسخ به اینکه چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.»
🌹دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهههای دفاع حق علیه باطل شتافت.
🌹قبل از شهادت
حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»
#سالروز_شهادت
#شهید_حسین_علم_الهدی
🌷 #شهیدانه
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯