eitaa logo
برادر شهیدم♡
455 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
112 فایل
ولی من با هر عکسی که ازش تو شهر میبینم دلم براش پر میکشه برای غریبیش برا تنهاییش برا مظلومیتش :) #شهید_حسین_اوجاقی #شهید_علی_خلیلی #شهید_مالک_رحمتی ارسال سوژه : @kosarraheli ادمین تبادل : @m_haydarii 🌿تبلیغات و خدمات: @hich_club
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها این کانال همون کانال آموزشی بود ک گفتم یاد میده کسب و کار خودتو راه بندازی 👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن خاکریز خاطرات 1 ✍️ شهید خرازی گفت: با اتوبوس می‌برمت تا حالت جا بیاد : مرخصی داشتیم و قرار شد با حاج حسین بریم اصفهان. حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم. بهش‌گفتم: با اتوبوس؟ توی این‌گرما؟ حاج حسین تا این حرفم رو شنید ، گفت: گرما؟!!! پس بسیجی ها توی گرما چی‌کار میکنن؟ من یه دفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک هلاک شدم. پس اونا چی بگن؟ با اتوبوس می‌برمت اصفهان تا حالت جا بیاد 📌خاطره ای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرازی 📚منبع: یادگاران7 «کتاب شهید خرازی » ، صفحه 33 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
📝متن خاکریز خاطرات ۲ ✍️ تنها درخواست شهید علم الهدی در زندان ساواک چه بود؟ : نوجوان که بود ، ساواک دستگیرش کرد. رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاعِ زندان اصلاً خوب نیست. اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملاً غیر بهداشتی بود. به سید حسین‌گفتم: چه چیزی لازم داری تا برات بیارم؟ گفت: فقط یه جلد قرآن برام بیارین... . 🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید سید محمد حسین علم الهدی 📚منبع: کتاب لحظه های آشنا ، صفحه ۱۱ 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
📝متن خاکریز خاطرات ۳ ✍️ این توصیه ی شهید کاظمی به شهید همت را ، همه ی نیروهای انقلابی باید بخوانند : مأموریتم که تموم شد ، رفتم با حاج همت درباره‌ی برگشتم صحبت کردم. شهید همت بهم گفت: یه خاطره برات بگم؟ گفتم بگو؟ حاجی ‌گفت: وقتی‌توی پاوه مأموریتم تموم شد ، به شهید ناصر کاظمی گفتم: مأموریتم تموم شده و می خوام برم. ناصر پرسید: بریده ای؟ از سوالش تعجب کردم وگفتم: منظورت رو نمی فهمم، حکمم سه ماهه بوده و حالا تموم شده... ناصر کاظمی گفت: مأموریت و مدت مأموریت زیاد مهم نیست! اگه بریدی بیا تسویه حساب کن و برو ، اگر هم نبریدی بمان و کار کن، اینجا کار زیاده و بهت احتیاج داریم... منصرف شدم و دیگه باهاش درباره برگشتن حرف نزدم... 🌷خاطره ای از سردار شهید محمد ابراهیم همت 📚سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
📝متن خاکریز خاطرات ۴ ✍️ طرحِ جالبِ شهیدچمران برای ریزشِ غرور . : ماهی یکبار بچه‌های مدرسۀ جبل عامل رو جمع می‌کرد ، می رفتند و زباله‌های شهر رو جمع‌‌آوری می‌کردند. می‌گفت: با اینکار هم شهر تمیز میشه و هم غرور بچه‌ها می‌ریزه... 🌷خاطره ای از سردار شهید دکتر مصطفی چمران 📚 منبع: مجموعه یادگاران، جلد یک «کتاب شهید چمران» صفحه 22 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
عبد الله با این که در جبهه بود و کلی مشغله داشت، اما از احوال خانواده و پدر و مادرش غافل نمی شد. گاهی به واسطه هم محلی هایی که در جبهه بودند، برای پدر و مادرش پول می فرستاد. به رزمنده ها توصیه می کرد که احسان و رسیدگی به پدر و مادر  را به بهانه کار و دوری راه فراموش نکنند. می گفت: بروید گشایش حاصل می شود. اگر هم قصد زیارت پدر و مادر را داشته باشید، خدا خرجی تان را از غیب فراهم می کند. شهید عبدالله میثمی 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. 🌷 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
تابِ مانــدن نـدارد آنکہ مجنون می‌شود ... یادگار و جـانباز دفـاع مقـدس سومین شهید مدافع‌حـرم زنجـان در بوکمـال سوریه به سال ۱۳۹٦ 🌷 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
18.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 رابطه رزمنده ها با شهید زین‌الدین همانند رابطه حواریون عیسی با عیسی بود. 🔹 روایت و توصیف حاج قاسم از چهره ی زیبا و دل آرا و تو دل برو شهید مهدی زین‌الدین و اولین زمان آشنایی حاج قاسم با آقا مهدی 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯