🔸اوضاع نابهسامان سیاسی دوران امامت امام باقر(ع) و فرزند گرامیشان امام صادق(ع)، باعث شده بود تا فضای آزادتر و وسیعتری در اختیار ایشان قرار بگیرد، تا بتوانند محتوا و مضامین علمی صحیح مبتنی بر علم الهی را در میان مردم زمان خود منتشر کنند. .
🔸پای درس این دو امام همام بود که طالبان حقیقت، پس از سالها محرمیت از تفقه و تحقیق در مسائل دینی، عطش علمی خویش را فرو مینشاندند.
.
👌این تحول علمی، نهتنها میبایست جبرانکنندۀ مهجوریت علم الهی در دوران ائمه پیشین باشد؛ بلکه لازم بود چراغ راهی برای آیندۀ پر فرازونشیب شیعه در هنگامۀ غربت و غیبت برافروزد. .
👈 به همین مناسبت به کلامی از امام صادق(ع) در رابطه با امامت ائمه اطهار و اوصیای معصوم پیامبر(ص) میپردازیم:
.
🔸 «از ما بعد از قائم(ع)، دوازده مهدی از فرزندان حسین(ع) خواهند بود.» (بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۴۸)
.
این حدیث شریف، یکی از دهها روایتی است که امر ولایت فرزندان امام مهدی(ع) را تبیین میکند. .
💢 وصیت نورانی پیامبر اکرم(ص) نیز به عنوان مهمترین سند امامشناسی، به جایگاه این ذریهی طاهره تصریح کرده است. طبق این وصیت شریف، اوصیای پیامبر(ص)، دوازده امام و بعد از آنها دوازده مهدی از نسل امام زمان(ع) هستند و اولین از این مهدیین، "احمد" نام دارد و اولین ایمانآورنده به امام زمان(ع) در عصر ظهور است.
.
.
.
.
#با_یمانی_سوی_مهدی_میرویم
#پیامبر_در_وصیتش_از_احمدالحسن_نام_برده_است
سید #احمد_الحسن (ع) فرزند و فرستاده #امام_مهدی (ع) است.
ادامه 👆👆👆
بگوییم فقها در بیان حلال و حرام خدا، فتوا و حج و نماینده امام زمان هستند، نه در امور سیاسی و اجتماعی؛ ولی در این توقیع خود حوادث، به فقها ارجاع داده است.
از جمله «فانّهم حجّتی علیکم»، استفاده می شود که از سوی حضرت مهدی (عج)، فقیهان در کارهایی منصوب هستند که از شئون امامت و امور اجتماع باشد. آنان در کارها و اموری حجت امام زمان (عج) هستند که اگر حضرت حضور می داشت می بایست، خود انجام دهد؛ ولی به دلیل عدم حضورش، آنها را به فقیهان محوّل کرده و مردم را نیز به آنان ارجاع داده است.
🌐 نتیجه گیری
برآیند این بحث آن است که «ولی فقیه»، رهبر جامعه اسلامی در عصر غیبت و دارنده مقام افتا، قضاوت و حکومت است و بدون او جامعه دچار حاکمان غاصب و جائر و عدم رعایت موازین دینی می شود.
📃پی نوشت
[1] . المقنعه، ص 811.
[2] . نهايه، ص 301 و 302.
[3] . كافى، ص 435.
[4] . رسائل المحقق الكركى،( رسالة الصلاة الجمعه)، ج 1، ص 142.
[5] . مجمع الفائدة و البرهان، ج 9، ص 131.
[6] . جواهر، ج 40، ص 18 و 19.
[7] . مصباح الفقيه، ص 161؛ براى مطالعه بيشتر ر. ك: تحليلى نو و عملى از ولايت فقيه، ص 35- 38؛ كتاب نقد، ش 7،( تابستان 77)، مقاله حكومت اسلامى( نوشته مهدى هادوى) و مقاله ولايت فقيه( نوشته محمد هادى معرفت).
[8] . عوائد الايام، ص 187.
[9] . كتاب البيع، ج 2، ص 488 و 489.
[10] . شئون ولايت فقيه، ص 35؛ ولايت فقيه، ص 172.
[11] . شؤون ولايت فقيه، ص 33.
[12] . ر. ك: جوادى آملى، ولايت فقيه( ولايت فقاهت و عدالت)، ص 168- 178؛ فلسفه سياست( سلسله دروس انديشههاى بنيادين اسلامى 6)، ص 172.
[13] . جواهر الكلام، ج 31، ص 395.
[14] . كافى، ج 1، ص 67؛ وسائل الشيعه، ج 18، ص 98.
[15] . من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 2؛ كافى، ج 7، ص 412، ح 4؛ وسائل الشيعه، ج 27، ص 13؛ وسائل الشيعه، 27، ص 13.
[16] . تحف العقول، ص 169؛ مستدرك الوسائل، ص 35، ص 188.
[17] . من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 420، ح 5919؛ وسائل الشيعه، ج 18، ص 65.
[18] . كمال الدين و تمام النعمه، ص 483 و 484، ح 4.
#امام_مهدی(عج)
#ولایت_مطلقه_فقیه
#عصر_غیبت