2️⃣قسمت اول جواب:
🔹مقدمه
به نظر می رسد علت اینکه شبههپرداز تخریب مرجعیت را از طریق مقایسه مرجع تقلید و پزشک طراحی کرده، آن است که معمولاً در پاسخ به چرایی تقلید گفته می شود در هر امری مثلاً پزشکی باید به متخصص آن مراجعه کرد.
حال این شبهه افکن به خیال خود با مقایسه های مغالطه آمیز به دنبال آن است تا بر رد تشابه، تقلید را از مرجع را زیر سوال ببرد. در حالیکه پیش از هر توضیحی یادآوری می کنم همواره در تشبیه تنها یک یا چند «وجه شبه» بیشتر وجود ندارد و وجوه افتراق (تفاوت) بسیار بیش از وجوه تشابه است.
یعنی ممکن است در پزشکی مسائلی وجود داشته باشد که هیچ شغل دیگری با آن قابل قیاس نباشد همینطور سایر مشاغل و همینطور نسبت به متخصصان دینی. مثلاً ممکن است گفته شود که اگر پزشک در تشخیص خود اشتباه کند قابل شکایت است در حالیکه اشتباه مجتهد قابل شکایت نیست.
خب مجتهد را باید در این خصوص با حقوق دانها مقایسه کرد که مثلاً اگر حقوق دان یا حقوق دان هایی در امر قانون گذاری اشتباه کردند، مثلاً زمانی سن رای دادن را ۱۸ سالگی قرار دادند بعد به نظرشان رسید آن را عوض کنند و ۱۷ کنند، آیا این تغییر نظر که موجب شده عده ای از حق انتخاب محروم شوند، قابل دادرسی هست؟
البته این فقط یک مثال بود برای تفاوت ها و بیان اینکه در تشبیه تقلید با پزشکی یا هر تخصص دیگر تنها چیزی که مدنظر است اینکه عقل حکم می کند در هر رشته ای به متخصص آن رشته مراجعه کرد و سوالات مربوطه را پرسید. پس از این مقدمه مروری سریع بر مغالطه های متن فوق داشته باشیم
(مقایسه مرجع تقلید و پزشک)
1- این ادعا که پزشک نمیگوید اگر مرا اعلم میدانی همیشه به من مراجعه کن (که تعریضی است بر تقلید دائمی از مرجع تقلید)، مغالطه ای بیش نیست چون ممکن است خود پزشک به دلایلی این مطلب را صراحتاً ابراز نکند، اما این عقل خود ماست که میگوید: «نظر کسی که در موضوعی از دیگران سرآمد است، (یعنی نظرات او بیشتر مطابق با واقع بده و موفقیت آمیز است)، بر نظر کسی که احتمال موفقیت کمتری دارد، ترجیح دارد.
۲. هیچ فقیهی هم نمیگوید وجوهات خودت را لازم است به من بدهی. تنها و تنها در خصوص خمس است که طبق نظر #بعضی از علما، لازم است شخص آن را به مرجع تقلید خود تحویل دهد. وگرنه سایر وجوهات مانند زکات، صدقات، کفارت، فطریه و .... از نظر همه مراجع خود شخص می تواند در موضوع آن (که نوعاً فقرا هستند) هزینه کند. (به طور نمونه مساله 1925 رساله امام خمینی را ببینید)
۳. اتفاقا چیزی که مکرر مردم از آن گلایه دارند این است که متاسفانه وقتی از یک پزشک سوالی میکنیم یا جواب نمیدهند یا با ترشرویی میگویند من پزشکم یا تو؟؟!! این درحالی است که اکثر علما غیر از فتوا دادن، کتابهایی (و اکنون در سایت و کانال خود) در پاسخگویی به شبهات دارند. و اینکه نویسنده ادعا میکند در هیچ منبری مردم سوال نمیکنند و روحانی جواب نمیدهد نشان از این است که نویسنده پای هیچ منبری نبوده و بر اساس ذهنیات خود قضاوت میکند
۴. مومنان نیز اگر به هر دلیل متوجه شوند مرجع آنها شایستگی ندارد یا فرد شایسته تری برای تقلید وجود دارد نه تنها میتوانند بلکه #واجب است او را تغییر دهند. (به طور نمونه بنگرید: رساله مصور، ج 1، ص 65.)
۵. اهمیت نظر مشهور علما در جایی است که دلایل کافی نباشد. اگر دلیل کافی وجود داشته باشد نوبت به نظر مشهور نمیرسد. اهمیت نظر مشهور هم مبتنی برای دلایل متقنی است که در علم اصول بیان شده و اگر کسی نقدی دارد، بهتر است به جای کلی گویی آن دلایل را نقد کند.
۶. قضیه اختلاف نظر درباره حلول ماه نیز بارها توضیح داده شده که خلاصه آن این است که این قضیه ربطی به قبول داشتن یا نداشتن علم و فنآوری های جدید نیست (نظر علما در این درباره روشن است و کسی با آن مخالفتی ندارد) قبلاً مطالبی در این خصوص گفته و نوشته ایم که خلاصه آن این است که اختلاف در هر علمی از جمله همین پزشکی (و حتی با وجود ابزار پیشرفته و فن آوری های جدید) وجود دارد و تا وقتی با دانش بشری مواجه هستیم این مشکل وجود دارد اما نمی توان به این دلیل آن دانش یا روش علمی آن دانش را نفی کرد. در اینجا به مثالی اکتفا می شود و آن اینکه بسیار مشاهده می شود که در فوتبال قانون آفساید، موجب اختلافات مهمی شده است، آیا به دلیل این اختلافات کسی گفته است که برای رفع اختلافات این قانون ملغی شود؟
🔹 یکی از اقسام استبداد آن است که کسی رشته علمی خود (مثلاً پزشکی) و روشهای حل مسئله آن را ملاک و معیار قضاوت در خصوص اهمیت و روشهای علمی سایر علوم بداند و از این طریق به نفی آنها بپردازد.
.
سلام بزرگوار
اول اینکه حضرت آقا وقتی حرفی میزنند خودشون از همه به اون بیشتر التزام دارند
دوم اینکه در کلام بزرگان و ازنظر درستی واژگانی، #برخی و #بعضی بر یک نفر هم اطلاق میشه
و در میان پدرزنهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله کسانی هستند که مسلمان نبودند.
سوم اینکه در تاریخ مشخصه که کدام افراد مشرک و کافر بودند
برای مثال صفیه یکی از همسران پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بود. پدر او حییبناخطب به آیین یهود بود و رئیس قبیله بنینضیر بود.
همچنین ریحانه بنت زیدبنعَمرو، یکی از همسران پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بود. پدر او نیز از یهودیان بنینضیر بود.
ماریۀ قبطیه نیز که از دیگر همسران پیامبر بود، دختر فردی به نام شمعون بوده است. پدر وی نیز مسلمان نبوده است.
پس اینکه حضرت آقا فرمودند بعضیها کافر و بعضیها مشرک، نمیشه گفت که خلیفۀ اول و خلیفۀ دوم منظور ایشان بوده است.
یا حق
#شبهه👇👇👇
#دشمن_شناسی
#علمای_فاسد
فقهای فاسق شیعه نما بدتر از سپاه یزید لعنة الله علیه !
➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸امام حسن عسکری علیه السّلام در تفسیر شریف خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمودند:َ
#بعضی از فقها و علمای آخرالزمان نه همه آنها ، مرتکب اعمال قبیح و گناه آلود می شوند؛ چنانکه فقهای فاسق از اهل خلاف نیز چنین هستند.
پس اگر چیزی یا کرامتی را به ما نسبت دادند از ایشان قبول نکنید ، چرا که ⇦ تخلیط و تحریف در آنچه که به ما نسبت می دهند. زیاد است.
چون که⇦ این علمای فاسق ، معارفی را از ما اخذ می کنند و به خاطر جهلشان تمام آن را #تحریف می کنند و معانی آن ها را به خاطر⇦ کمبود معرفتشان به چیزی غیر از معنای واقعی آن بیان می کنند .
و دیگران به عمد به ما دروغ می بندند تا دنیایشان را آباد سازند که جز آتش جهنم چیزی برای ایشان به ارمغان نخواهد آورد.
و بعضی از ایشان در واقع #ناصبی (دشمن اهل بیت) هستند ولی ⇦ قادر نیستند عداوتشان را اظهار کنند !
پس ،
بعضی از علوم صحیحه ما را می آموزند و به شیعیان ما عرضه می کنند ، از طرفی نزد دشمنان ما از ما عیب جویی می کنند سپس چندین برابر آن بر ما دروغ هایی می بندند که ما از آن بیزاریم.
پس شیعیان ساده دل ما روی حساب اینکه این دروغ ها و اراجیف سخن ماست، آن را قبول می کنند پس گمراه می شوند و گمراه می کنند.
و این علمای شیعه نما برای ضعفای شیعه ما از سپاه یزید که بر اباعبدالله الحسین علیه السلام و اصحاب پاکش هجوم برد، بدتر و مضرترند چون سپاه یزید جان و مال ایشان را غارت کرد ولی این علمای ناصبی شبهه افکن ، دین مردم را به تاراج می برند؛
چون در #ظاهر دوست دار مایند و با دشمنان ما دشمنند با این حال شبهه و شک بر دل ضعفای شیعه می اندازند پس گمراهشان می کنند و از رسیدن به حقیقت درست بازشان می دارند.
✍فقهای فاسقی که به جای معارف اهل بیت علیهم السلام ، کفریات فلاسفه و متصوفه را گسترش میدهند ، ملعون هستند ؛ مدعیان وحدت اعتقادی شیعه و سنی ، ملعون هستند ؛
هیچ فرقی بین این فقها با مولوی های عُمَری نیست. ( بر بتریه لعنت)
📚تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، صفحه۲۷۴_۲۷۵،حدیث۱۴۳،چاپ موسسه الامام المهدی علیه السلام
➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
𖣐اللّٰهُمَــ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّج𖣐
یاالله یا علیّ ( ع )🌺
هرکس غیرمعصوم را امام ورهبر بداند ناصبی است!
از امام صادق(علیه السلام) سوال شد ازتفسیرآیه : «عَامِلَةٌ ناصِبَة » ؟
حضرت فرمودند : عامِلَةُُ یعنی
بر خلاف آن چه خداوند نازل فرمود، عمل کردند. و«نَّاصِبَةٌ» یعنی
کسانی غیراز اولیای امر(یعنی غیراز معصومین علیهم السّلام) را بر این کار (امامت ) نصب کردند.
عرض کردم: «تَصْلَی نَارًا حَامِیَةً» یعنی چه؟ فرمودند:
در دنیا در روزگار حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف باحضرت) به آتش جنگ در آیند و در آخرت به آتش دوزخ)
. تفسیر البرهان،
امامت کسی راپذیرفتن ، یعنی قبول کند که او امام وجانشین پیامبر.صلوات الله علیهم. است و بی اشتباه وازطرف خداست وهرچه گفت درست است وبی چون وچرا باید قبول کرد، مثل قبول کردن ولایت عمرملعون
ماحتی فقیه واقعی هم راامام ندانسته وامام نمیخوانیم و بی خطا و واجب الاطاعه نمیدانیم، مگر اطاعت ازآنچه ازنصّ ( قرآن وحدیث) بگوید و او حق فتوادادن به میل خودراندارد و حق حلال کردن حرام ، و حرام کردن حلال راندارد
اللهم عَجّل لنورِک الفرَج صلوات،بر محمّدو آل محمّد ،