eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر حضور شهروندان در انتخابات صرفا جنبه «تکلیفی» دارد و مردم «حقی» در حاکمیت ندارند و ریزش رأی آنان خللی در ارکان مشروعیت ایجاد نمی‌کند، آیا راهی برای جبران عدم حضور آنها وجود ندارد؟ با تکلیف انگاری، «رأی نیابتی» توجیه‌پذیر می‌شود و حاکمیت می‌تواند از طرف مردم صندوقها را پُر کند. در دفاع از این توجیه می‌توان گفت: چون ۱. رای دادن تکلیف است، ۲. رای به اصلح نیز تکلیف است، ۳. تکالیفی که به اقتضای خیر و مصلحت دیگران و جامعه باشد، در صورت امتناع مکلف، نیابت پذیر است، پس اگر حاکمیت نتواند فرد مخالف رأی دادن را اجبار به مشارکت و رأی به اصلح کند، می‌تواند این تکلیف را از طرف او انجام دهد. مثلا زوج موظف به ادای نفقه زوجه است. ولی اگر زوج امتناع از تکلیف کند، در مرحله اول اجبار می‌شود و در مرحله بعد به نیابت از وی، از اموالش برداشته شده و ادای نفقه می‌شود. در اینجا چه بهتر که خود زوجه طوعا (با رضایت) تکلیفش را انجام دهد و اِلّا کُرها از او گرفته می‌شود و سپس نوبت به نیابت می‌رسد. مثال دیگر طلاق نیابتی است که اگر طلاق دادن همسر (مثلا بدلیل عسر و حرج زوجه) بر شوهر واجب باشد و نتوان او را با اِجبار وادار به طلاق زوجه کرد، حاکم به نیابت از او اقدام به طلاق می‌کند. در فقه در موارد متعدد اقدام نیابتی به خصوص در اموری که به حقوق دیگران مربوط می‌شود مطرح شده و قاعده «الحاکم ولی الممتنع» پذیرفته شده است. بر این اساس؛ اگر در انتخابات و رأی دادن «حق شهروندان» مطرح نبوده و آنان صرفا «مکلف» به تقویت نظام باشند و برای آنکه این مصلحت نظام بهتر استیفاء شود، قوانین و مقررات تنظیم می‌شود، پس چه مانع شرعی وجود دارد که وقتی عده‌ای از مردم و یا حتی اکثریت آنان از وظیفه مشارکت و یا انتخاب اصلح طفره می‌روند، حکومت به نیابت از آنها و به تعداد افرادی که شر‌کت نکرده و یا رأی به غیر اصلح داده‌اند، اقدام به صدور برگ رأی از طرف ایشان نموده و نام نامزد اصلح را بر آن نوشته و در صندوق بریزد و جلوی تضعیف نظام را بگیرد؟! البته رأی نیابتی با «تقلب» متفاوت است و با توجه به مبنای فوق، «خیانت» در حق مردم به حساب نمی‌آید. این شیوه هرچند با «حق»گرایی در انتخابات منافات دارد ولی با «تکلیف» گرایی تضادی ندارد. از این رو؛ برای کسانی که به لحاظ مبنای دینی، منکر حق مردم‌اند، راه جایگزین کردن آراء نیابتی شرعا مسدود نیست! و این هم یکی از آثار و لوازم تاکید بر «تکلیف» مشارکت و نادیده انگاشتن «حق» شهروندان است که نتیجه آن چیزی جز نابودی «جمهوری» نیست.