eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
4.3هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
129 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش اول) 🔷دیر زمانی است که توهم منحصر بودن قدرت به سلاح آتشین، ابطال شده است. اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. بسیار اهمیت دارد که یک سرباز، تا چه اندازه قانع شده باشد که ، واقعا دشمن است و مستحق نابودی است. این اقناع به وسیله انجام میگیرد. از طرف دیگر، قدرت نرم موجب میشود که قبل از اینکه دست به اسلحه ببرد، را از دست بدهد و از مقاومت منصرف گردد. 🔷 دو کارکرد اصلی دارد: ۱) : مشروعیت بخشی به نیروی خودی (حق با ما است) و اقناع مردم برای پشتیبانی از صاحب قدرت. ۲) : مشروعیت زدایی از نیروی دشمن (این افراد شایسته نابودی هستند) و سلب مقاومت از انها. در جنگ سخت، تصرف «سرزمین» دشمن و «نابودی» نیروهای او هدف است؛ اما در ، هدف، تفوق بر و نیروهای طرف مقابل است. در جنگ های خونین نظامی، نیروهای دشمن کشته و زخمی می شوند تا یک منطقه به اشغال درآید که با عوارض و تبعاتی همراه است؛ مثلا دولت مهاجم، اشغالگر، منفور و نامشروع تلقی میشود. همچنین تهاجم به یک کشور هزینه بسیاری را به اشغالگر تحمیل میکند و هزینه تداوم اشغال به مراتب گزاف‌تر از هزینه اشغال است. 🔷تجربه جنگ ویتنام نشان میدهد که ممکن است حتی یک ابرقدرت با وجود تلاش و کوشش نتواند سرزمینی را تصرف نماید. هنوز هم جنگ ویتنام لکه ننگی بر دامان آمریکا محسوب میشود و فراموش نشده است. مبارزات مردم فلسطین گواهی زنده است بر اینکه حتی در صورت اشغال یک کشور، نمیتوان صاحب آن کشور شد. صهیونیست ها بیش از ۷۰ سال است که مردم فلسطین را سرکوب میکنند، اما نتوانسته اند آنها را وادار به تسلیم نمایند. این مثالها نشان میدهد که چرا قدرت سخت به تنهایی کافی نیست، و به چه دلیل توجه‌ به‌ افزایش یافته است. همچنین تحلیل براساس توضیح میدهد که چرا آمریکا در ظرف چند سال به عراق و افغانستان حمله کرد، اما جرات حمله به را ندارد و تمام کارشناسان اذعان دارند که حمله به ایران شکست سختی را برای او به دنبال خواهد داشت. ... منبع: حوزه‌ نت‌ به‌ نقل‌ از فصلنامه‌ ره‌آورد نور، شماره ۳۲، ص ۲ با اندکی تلخیص و تصرف @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش دوم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 🔷عمده‌ حوزه‌ عملکرد در است و با کارویژه ها را محقق میسازد. در جنگ‌ نرم، هدف‌ دستیابی‌ به‌ است. پیامهای فرهنگی‌ای که به طور عمده از پخش میشود، بر مبنای ساخته شده و احساسی‌ از سلطه‌ جویی‌ فرهنگی را القا می کند. [ولتون۱۳۸۷: ۱۵] بنا بر تعریف عبارت است از: «منبع دانش، تجربه، باورها، ارزشها، نگرشها، معانی، سلسله مراتب، مذهب، زمان، نقشها، روابط مفاهیم جهان و اشیای مادی که گروهی از مردم طی نسل ها از طریق تلاش های فردی و گروهی آن‌را کسب کرده اند. [ولتون ۱۳۸۷: ۱۰۴] 💠در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است: 1⃣ «فرهنگ، یک سامانه منسجم و هماهنگ است». در یک و پویا، مولفه‌های متضاد نباید وجود داشته باشد، زیرا ثبات این سامانه را تهدید میکند و ناچار باید یکی از این مولفه ها به نفع دیگری تغییر نماید. مثلا در اسلام، رعایت حجاب واجب است. حال اگر یک لباس مد شود که فاقد پوشش کافی باشد، با دو عنصر فرهنگی متضاد مواجه خواهیم بود و قاعدتا باید عنصر ضعیفتر حذف شود. خانواده‌ هایی که مذهبی‌تر هستند، از پوشیدن این مدل از لباس صرفنظر خواهند کرد و خانواده‌هایی که از عمق مذهبی زیادی برخوردار نیستند و پوشاک برای آنها، هویت فرهنگی عمیق‌تری تولید میکند، حجاب را قربانی استفاده از ان لباس خواهند نمود. 2⃣ «تغییر فرهنگی». مانند یک رودخانه است که مدام در جریان است. اگرچه در ظاهر یک کلیت ثابت به نظر میرسد، اما در هر لحظه در حال است. البته این روند بسیار کند، آرام و تقریبا غیر قابل لمس میباشد. گاهی این با روشها و ابزارهای خاص سرعت و جهت میگیرد و موجب میشود که فرهنگ به صورت مصنوعی و با سرعت غیرطبیعی تغییر نماید.  در ، معمولا به دنبال دستیابی به روشهای تحقق این تغییر سریع و جهت‌دار فرهنگ هستند. 🔷، معمولا دیرپا است و نمیتوان به سرعت آن را متحول کرد. برای حذف یک مولفه فرهنگی و تثبیت یک عنصر فرهنگی دیگر، ممکن است گذر نسل ها لازم باشد. البته بخشهایی از فرهنگ که عمق چندانی ندارند، میتوانند در کوتاه مدت، تحت تاثیر قرار گیرند و تغییر نمایند؛ مثلا دین به عنوان بخش فرهنگی عمیق بسیاری از مردم، به راحتی تحت تاثیر قرار نمیگیرد، اما سلیقه آنها در تغذیه و نوع پوشش، به عنوان بخش کم‌عمق فرهنگ، میتواند در کوتاه‌مدت تغییر نماید. ...
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش اول) 🔷دیر زمانی است که توهم منحصر بودن قدرت به سلاح آتشین، ابطال شده است. اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. بسیار اهمیت دارد که یک سرباز، تا چه اندازه قانع شده باشد که ، واقعا دشمن است و مستحق نابودی است. این اقناع به وسیله انجام میگیرد. از طرف دیگر، قدرت نرم موجب میشود که قبل از اینکه دست به اسلحه ببرد، را از دست بدهد و از مقاومت منصرف گردد. 🔷 دو کارکرد اصلی دارد: ۱) : مشروعیت بخشی به نیروی خودی (حق با ما است) و اقناع مردم برای پشتیبانی از صاحب قدرت. ۲) : مشروعیت زدایی از نیروی دشمن (این افراد شایسته نابودی هستند) و سلب مقاومت از انها. در جنگ سخت، تصرف «سرزمین» دشمن و «نابودی» نیروهای او هدف است؛ اما در ، هدف، تفوق بر و نیروهای طرف مقابل است. در جنگ های خونین نظامی، نیروهای دشمن کشته و زخمی می شوند تا یک منطقه به اشغال درآید که با عوارض و تبعاتی همراه است؛ مثلا دولت مهاجم، اشغالگر، منفور و نامشروع تلقی میشود. همچنین تهاجم به یک کشور هزینه بسیاری را به اشغالگر تحمیل میکند و هزینه تداوم اشغال به مراتب گزاف‌تر از هزینه اشغال است. 🔷تجربه جنگ ویتنام نشان میدهد که ممکن است حتی یک ابرقدرت با وجود تلاش و کوشش نتواند سرزمینی را تصرف نماید. هنوز هم جنگ ویتنام لکه ننگی بر دامان آمریکا محسوب میشود و فراموش نشده است. مبارزات مردم فلسطین گواهی زنده است بر اینکه حتی در صورت اشغال یک کشور، نمیتوان صاحب آن کشور شد. صهیونیست ها بیش از ۷۰ سال است که مردم فلسطین را سرکوب میکنند، اما نتوانسته اند آنها را وادار به تسلیم نمایند. این مثالها نشان میدهد که چرا قدرت سخت به تنهایی کافی نیست، و به چه دلیل توجه‌ به‌ افزایش یافته است. همچنین تحلیل براساس توضیح میدهد که چرا آمریکا در ظرف چند سال به عراق و افغانستان حمله کرد، اما جرات حمله به را ندارد و تمام کارشناسان اذعان دارند که حمله به ایران شکست سختی را برای او به دنبال خواهد داشت. ... منبع: حوزه‌ نت‌ به‌ نقل‌ از فصلنامه‌ ره‌آورد نور، شماره ۳۲، ص ۲ با اندکی تلخیص و تصرف @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش دوم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 🔷عمده‌ حوزه‌ عملکرد در است و با کارویژه ها را محقق میسازد. در جنگ‌ نرم، هدف‌ دستیابی‌ به‌ است. پیامهای فرهنگی‌ای که به طور عمده از پخش میشود، بر مبنای ساخته شده و احساسی‌ از سلطه‌ جویی‌ فرهنگی را القا می کند. [ولتون۱۳۸۷: ۱۵] بنا بر تعریف عبارت است از: «منبع دانش، تجربه، باورها، ارزشها، نگرشها، معانی، سلسله مراتب، مذهب، زمان، نقشها، روابط مفاهیم جهان و اشیای مادی که گروهی از مردم طی نسل ها از طریق تلاش های فردی و گروهی آن‌را کسب کرده اند. [ولتون ۱۳۸۷: ۱۰۴] 💠در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است: 1⃣ «فرهنگ، یک سامانه منسجم و هماهنگ است». در یک و پویا، مولفه‌های متضاد نباید وجود داشته باشد، زیرا ثبات این سامانه را تهدید میکند و ناچار باید یکی از این مولفه ها به نفع دیگری تغییر نماید. مثلا در اسلام، رعایت حجاب واجب است. حال اگر یک لباس مد شود که فاقد پوشش کافی باشد، با دو عنصر فرهنگی متضاد مواجه خواهیم بود و قاعدتا باید عنصر ضعیفتر حذف شود. خانواده‌ هایی که مذهبی‌تر هستند، از پوشیدن این مدل از لباس صرفنظر خواهند کرد و خانواده‌هایی که از عمق مذهبی زیادی برخوردار نیستند و پوشاک برای آنها، هویت فرهنگی عمیق‌تری تولید میکند، حجاب را قربانی استفاده از ان لباس خواهند نمود. 2⃣ «تغییر فرهنگی». مانند یک رودخانه است که مدام در جریان است. اگرچه در ظاهر یک کلیت ثابت به نظر میرسد، اما در هر لحظه در حال است. البته این روند بسیار کند، آرام و تقریبا غیر قابل لمس میباشد. گاهی این با روشها و ابزارهای خاص سرعت و جهت میگیرد و موجب میشود که فرهنگ به صورت مصنوعی و با سرعت غیرطبیعی تغییر نماید.  در ، معمولا به دنبال دستیابی به روشهای تحقق این تغییر سریع و جهت‌دار فرهنگ هستند. 🔷، معمولا دیرپا است و نمیتوان به سرعت آن را متحول کرد. برای حذف یک مولفه فرهنگی و تثبیت یک عنصر فرهنگی دیگر، ممکن است گذر نسل ها لازم باشد. البته بخشهایی از فرهنگ که عمق چندانی ندارند، میتوانند در کوتاه مدت، تحت تاثیر قرار گیرند و تغییر نمایند؛ مثلا دین به عنوان بخش فرهنگی عمیق بسیاری از مردم، به راحتی تحت تاثیر قرار نمیگیرد، اما سلیقه آنها در تغذیه و نوع پوشش، به عنوان بخش کم‌عمق فرهنگ، میتواند در کوتاه‌مدت تغییر نماید. ...
♦️🌴♦️🌴♦️🌴 ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش پنجم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد میکردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠«هجوم فرهنگی» (۱) 🔷آیا وضعیت برابر در عصر جدید، میان های و ادامه یافته است؟ یعنی میان فرهنگ ها یک ارتباط سالم و عادلانه برقرار است؟ آیا عرضه عناصر فرهنگی، فارغ از تمایلات سیاسی انجام می گیرد؟ آیا در خود از امکانات و توانایی های غرب برخوردارند؟ برخی معتقدند هنوز هم این وضعیت ادامه دارد و غرب فقط به عرضه فرهنگی می‌پردازد و مردم شرق این عناصر فرهنگی را انتخاب میکنند، هیچ فشاری در کار نیست و غرب فقط به نیازهای مردم شرق، پاسخ مناسبتری میدهد و به همین دلیل است که اقبال بیشتری به آن میشود. صاحبان صنایع فرهنگی و شرکت های چندملیتی به طور قطع و یقین طرفدار چنین پاسخی هستند. 🔷اما برخی دیگر از منظر متفاوتی به این قضیه نگاه میکنند. به نظر آنها اکنون و از جایگاه برابر به نمی‌پردازند. به نظر این افراد تصور نوعی «میدان بازی برابر» افسانه ای بیش نیست و هرگز نیز در عمل مشاهده نخواهد شد. [کاوین ۱۳۸۷: ۱۸] توانایی برای ، بسیار پایین است و این به جهت دلایل کاملا غیر فرهنگی است؛ به عبارت دیگر، شرق از فرهنگ ضعیف‌تری برخوردار نیست، اما اقتصادی‌ سیاسی‌، و نظامی مانع از این میشود که بتواند خود را طی یک روند عادلانه ارائه نماید. 🔷به عنوان مثال، رسانه‌های‌ جمعی با تبلیغات، یک نیاز کاذب ایجاد میکنند و شرکتهای بزرگ، تولیدات خود را برای ارضای این نیازها به مردم میفروشند و در ضمن، یک عنصر فرهنگی وارد کشور مینمایند. از وضعیت جدید به تعبیر میگردد و هجوم فرهنگی، از مهم‌ترین‌  میباشد. ناچاریم که میان ارتباط فرهنگی و هجوم فرهنگی تفاوت قائل شویم. ...
🍀♦️🌴🍀♦️🌴♦️ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش ششم و پایانی)... 🔷 این نبرد نرم و نامرئی را جدی بگیرید 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد میکردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠«هجوم فرهنگی» (۲) 🔷اینک به شکل مصداقی‌تر شرق و غرب را مقایسه میکنیم. «یک آمریکایی به طور متوسط روزانه در معرض بیش از ۳۰۰۰ آگهی تبلیغاتی است و در طول زندگی به اندازه ۳ سال پیام بازرگانی تلویزیونی می‌بیند». بنابراین، حداقل سه سال از زندگی یک آمریکایی صرف جامعه پذیری به سبک آمریکایی میگردد. چنین امکانی هرگز برای یک کشور جهان سوم فراهم نیست و سبک زندگی بومی در این مقیاس عظیم برای شهروندان این کشور مورد تبلیغ قرار نمیگیرد. این تصور که ، فارغ از است، بسیار ساده‌لوحانه است. این نوع تبلیغات خواه‌ناخواه یک‌ است. غالب‌ شرکتهای‌ چندملیتی که اقدام به تبلیغ مینمایند، هستند و لزوما را ترویج میکنند. «از میان ۴۰ برند بسیار معروف جهانی چون ای‌بی‌ام، سونی، پورشه، کوکاکولا، هوندا، مک‌دونالد، نستله و... که نخستین مارکهای جهانی محسوب میشوند، غالب آنها آمریکایی و بقیه موارد اروپایی و ژاپنی است. 🔷در ادامه، نیم نگاهی نیز به کشورهای جهان سومی داشته و خیلی کوتاه بررسی می کنیم که آیا این کشورها توانایی دفاع در برابر را دارند؟ آفریقا قاره ای است که نه تنها کمترین میزان استفاده از رایانه را دارد، بلکه از حداقل امکانات زیربنایی لازم برای استفاده از نوع امکانات نیز برخوردار نیست. تعداد خطوط تلفنی منطقه منهتن نیویورک و یا توکیو بیش از خطوط تمام کشورهای آفریقایی زیر خط صحرا است. تا چند سال قبل آفریقا تنها ۲ درصد خطوط تلفن دنیا را در اختیار داشت. در ۱۹۹۵ نیمی از کشورهای آفریقا به اینترنت متصل نبودند و به طور کلی، آفریقا هنوز هم تنها منطقه ای در جهان است که بخش اعظم آن به اینترنت متصل نیست. باید انصاف داد که با این امکانات نمی‌توان را حفظ کرد و یا دم از ارتباط فرهنگیِ برابر میان شرق و غرب زد. اگر هنوز شک دارید که ، ابزاری برای است، به آمار زیر توجه نمایید: فرانسوی ها سالانه تقریبا ۳ میلیارد دلار صرف امور فرهنگی می کنند. 🔷این آمار مربوط به اوایل دهه نود است و امروزه چندین برابر بیشتر هزینه می شود. این کشور سردمدار یک نهضت جهانی است که اصرار دارد فرهنگ باید از موافقت نامه های مربوط به تجارت آزاد مستثنا شود. اسپانیا، کره جنوبی و برزیل سهم مشخصی از سینماهای خود را به ارائه تولیدات داخلی اجبار کرده اند. هند تا چند سال پیش مجوز ورود کوکاکولا را به این کشور صادر نکرده بود. تمام این اقدامات برای جلوگیری از آسیب دیدن فرهنگ بومی و نشانه ای برای وجود در است. اگر مسأله یک تبادل فرهنگی ساده بود، فرانسه که در تمام اروپا به فرهنگ به اصطلاح غنی خود مباهات می کند، ناچار نمی شد در مقابل فرهنگ آمریکایی حالت تدافعی بگیرد. همه کشورهای شرق و غرب متوجه وجود شده اند و برای آن برنامه ریزی دارند. باید اذعان کرد که در با شدت تمام جریان دارد. این نظریه ناشی از توهم توطئه نیست و شواهد کاملاً آشکاری بر این امر وجود دارد.