#سوال
تفکر معلم های مملکت ما 😒
ممنون میشم ی جواب منطقی و محترمانه بدید با توحه به اینکه گروه معلمان کل کشور هستند و مسئولین وزارت هم هستند
هدایت شده از مهاجر
موضوع تفکیک جنسیتی در آموزش فقط جزو دغدغههای ایران محسوب نمیشود و کشورهای مختلفی در جهان بهخصوص جوامع غربی گرایش بیشتری نسبت به گذشته به جداسازی زن و مرد در محیطهای آموزشی به ویژه در مدارس از خود نشان دادهاند و تعداد مدارس تکجنسیتی در برخی کشورها در حال افزایش است.
امروزه علاقه روز افزون عمومی در غرب به فضاهای آموزشی تک جنسیتی انکار ناشدنی است و تحقیقات متعددی نیز سودمندی اتخاذ چنین سیاستی را لااقل به صورت انتخابی و برای برخی از افراد نشان دادهاند که در یکی از جدیدترین نمونهها میتوان به گزارش اندیشکده آمریکایی «آمریکن انترپرایز» اشاره کرد که تحت عنوان «آموزش تکجنسیتی شما را باهوشتر میکند» و به قلم مایکل استرین (Michael R. Strain) منتشر شده است.
«آمریکن انترپرایز» در گزارش خود به تحقیقی از کرابو جکسن (C. Kirabo Jackson) با عنوان «تاثیر آموزش تکجنسیتی در بازدهی آکادمیک و جرایم» استناد کرده که کشور "ترینیداد و توباگو" (واقع در شمال آمریکای جنوبی) یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه دریای کارائیب را مورد تحقیقاتی برگزیده است.
در سال 2010، وزارت آموزش و پرورش ترینیداد و توباگو 20 مدرسه متوسطه دارای عملکرد پایین را از حالت مختلط به تکجنسیتی تغییر داد. نگارنده این مقاله با بررسی این تغییرات دست به شناسایی اثر سببی آموزش تکجنسیتی (مانند کیفیت عملکرد معلمان) زد. هم پسران و هم دخترانی که در گروههای تکجنسیتی قرار داشتند، توانستند در درسهای آکادمیک و امتحانات ملی عملکرد بهتری از خود نشان دهند. علاوه بر این، دانشآموزانی که با این وضعیت درس میخوانند، احتمال قویتری وجود دارد که بتوانند مدرک دوره متوسطه خود را بگیرند و تمامی پسران نیز دارای جرائم کمتری هستند. شواهد نشان میدهد این تاثیرات تکجنسیتی هم شامل اثرات مستقیم به خاطر تعامل بین همکلاسیها است و هم شامل اثرات غیرمستقیم از طریق ایجاد تغییرات در رفتار معلمان. از همه مهمتر این که این فواید، بدون ایجاد هیچگونه هزینه مالی بدست میآید.
اندیشکده آمریکایی در ادامه با اشاره به قدمت دهها ساله مباحث مربوط به مزایای آموزش تکجنسیتی در آمریکا و دیگر کشورها مینویسد: «موافقان آموزش تکجنسیتی، این امر را همانند نوشدارویی برای حل مشکلات جنسیتی مرتبط با آموزش میبینند، از جمله حضور کمرنگ در حوزههای ریاضی و علوم و مشکلات رفتاری پسران. مخالفان بر این اعتقادند که هیچ سودی در آموزش دختران و پسران به صورت مجزا از هم وجود نداشته و ممکن است برخی اثرات اجتماعی زیانبار به همراه داشته باشد».
گزارش «آمریکن انترپرایز» و بسیاری از تحقیقات دیگر نظیر مقاله «انجمن جنسیت و آموزش و پرورش GEA»، نشان میدهد که بازگشت به فضاهای تکجنسیتی بهویژه در مدارس که پس از طرد این فضاها به دنبال انقلاب فمینیستی (از حدود دهه 1970) منزوی شده بود، مورد توجه جدی دوباره قرار گرفته است.
در گذشته و حتی تا کنون، در آموزش تکجنسیتی بیشتر دغدغهها متوجه وضعیت دختران در مدارس مختلط بود، اما اکنون مزایای خاص مدارس کاملا پسرانه برای پسران نوجوان نیز مورد بررسی قرار گرفته که این امر نیز به گسترش هر چه بیشتر آموزش تکجنسیتی و موج فزاینده علاقهمندی به آن کمک خواهد نمود.
گزارش اندیشکده آمریکایی نیز به نتایج تحقیقات آموزش تفکیکی برای هر دو جنس اشاره کرده است: «بر اساس نتایج، آموزش تکجنسیتی میتواند بازدهی هم پسران و هم دختران را بهبود بخشد. پس از سه سال تحصیل در مدرسه متوسطه تکجنسیتی، هم پسران و هم دختران نمرات بالاتری در امتحانات استاندارد بهدست آوردند. پنج سال بعد، احتمال شرکت در دورههای پیشرفته و قبول شدن در آنها بسیار بیشتر بود. در بلندمدت، احتمال اینکه هم پسران و هم دختران دوره متوسطه را به اتمام برسانند، بسیار بیشتر بوده و نمرات لازم جهت ورود به دورههای دانشگاهی را بدست آوردند. از همه مهمتر اینکه احتمال روی آوردن پسران به جرایم بسیار کمتر شد. به طور کلی، نتایج حاکی از این است که شرکت در گروههای تکجنسیتی نمرات را بهبود بخشیده و در درازمدت بازدهی تحصیلی را افزایش میدهد، مانند ورود به دورههای پیشرفته، تکمیل دوره دبیرستان، و کاهش اعمال خلاف».
اکثر این تحقیقات در رابطه با آموزش تکجنسیتی در کشورهای غربی که بسیاری برای مخالفت و غیرعلمی نشان دادن این موضوع، آن را به فرهنگ، سنت و اخلاق پیوند میزنند، نشان میدهد که اصالت این نوع آموزش بیپایه و اساس نیست؛ بهخصوص برای کشور ما که مسئله آموزش تکجنسیتی هر از چندی محل بحث و گفتوگو میشود، مطالعه و بررسی این تحقیقات غربی میتواند حاوی نکاتی مهمی برای سیاستگذاری آموزشی ما باشد.
#شبهه
با سلام این شبهه بین تعدادی از دوستان مذهبی بنده پیش امده لطفا اساتید کمک کنند.
در خون شهیدانی که در اغتشاشات اخیر شهید شدند اقای رییسی هم سهیم است چرا که کسی را که (شمعخانی) دستور داده بود پلیس بدون اسلحه به مقابله با اراذل و اوباش برود برکنار نکرد و همین آقا چون دبیر سورای عالی امنیت ملیست دستورمماشات داده.
با تشکر
هدایت شده از مهاجر
#پاسخ #بصیرت #فرصت_دادن_مخالفین
امیرالمؤمنین (علیه السلام) جنگ صفین را طول میداد. گفتند: یاعلی چرا شما خودت هم جنگ ر اطول میدهی؟ میفرمود: به خدا قسم جنگ را طول نمیدهم مگر برای اینکه فرصتی بدهم تا صف جاهلان فریب خورده و معاندان جدا شود و برخی از لشکر دشمن پشیمان شوند و به ما بپیوندند! اگر زود بجنگم و اینها کشته شوند، جهنمی خواهند شد!
یکی از علل مهم فرصت دادن به جبهه مخالف به جهت بصیرت دهی و روشنگری مردم است. تا صف فریب خوردگان از آشوبگران جدا شود.
در مواجهه با رویدادهای مختلف سیاسی و فتنههایی که در جامعه رخ میدهد، داشتن بصیرت از مهمترین مسائل است. در فتنه ها بصیرت مردم باعث خاموش شدن آتش فتنه آشوبگران و دشمنان داخلی و خارجی شد.
در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند.
همینی که حالا امروز به آن جنگ روانی میگویند، این جزو اختراعات جدید نیست، شیوههاش فرق کرده؛ این از اول بوده. خیلی هم ماهر بودند در این جنگ روانی؛ خیلی. آدم نگاه میکند کارهایشان را، میبیند که در جنگ روانی ماهر بودند.
تخریب ذهن هم آسانتر از تعمیر ذهن است. وقتی به شما چیزی بگویند، سوءظنی یک جا پیدا کنید، وارد شدن سوء ظن به ذهن آسان است، پاک کردنش از ذهن سخت است. لذا آنها شبههافکنی میکردند، سوء ظن را وارد میکردند؛ کار آسانی بود.
این کسی که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانی بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود، که در قضایای جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودی میرفت و همین طور این گروههائی را که - به تعبیرِ امروز، گردانها یا تیپهای جدا جدای از هم - بودند، به هر کدام میرسید، در مقابل آنها میایستاد و مبالغی برای آنها صحبت میکرد؛ حقائقی را برای آنها روشن میکرد و تأثیر میگذاشت. یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عدهای دچار تردید شدند، بگو مگو توی آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گرهها را باز میکرد.
«فتنه» ویژگیهایی دارد که تنها راه مقابله با آن «روشنگری و تبیین» است. اول خصوصیتِ حوادث فتنهگون این است که «فضا را فضای غبارآلود میکند. شعار طرفداری از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند.»
«یک کلمهی حق را با یک کلمهی باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود.» علت آن است که «دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضای شفاف را برنمیتابند؛ فضای غبارآلود را میخواهند... فضای غبارآلود، همان فتنه است.» و در پی آن «شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است.»
در این فضا هدف این است که «دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند.»
«بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبلهنما و قطبنماست و لذا بیبصیرتها فریب میخورندو در جبههی باطل قرار میگیرند؛ بدون اینکه خود بدانند.
بنابراین باید فتنه را شناخت، اسیر اوضاع تشبه حق و باطل نشد و سعی کرد با استفاده از عنصر بصیرت به سراغ رفع فتنه رفت. راهکار خنثیسازی فتنه، بصیرت و تبیین و روشنگری است.
گرچه برخوردهای امنیتی و انتظامی در برابر آشوبگران امری لازم و بدیهی اس لکن علاجِ فتنه های اجتماعی عبارت است از تبیین حق وروشنگری. دشمن برای ایجاد فتنه نیاز به همراهی مردم دارد لذا حق وباطل را ممزوج می کند تا مردم فریب بخورند ودر فتنه با اهداف دشمن همراه شوند. لذا اولین وظیفه دلسوزان نظام تبیین حق است تا دشمن را خلع سلاح کنند. در مرحله بعد برخورد سخت با مخالفین بسیار آسان خواد شد.
#سوال
سلام علیکم. اینکه اهل سنت نبوت رو قبول دارند، ولی حرف های پیامبر رو گوش نمیکردند خصوصا در رابطه با جانشینی، الان که در عصر ارتباطات هستیم و این همه تبلیغ صورت میگیره در خصوص جانشینی بلافصل حضرت علی، آیا مذهب اینها مورد پذیرش هست؟؟