هدایت شده از تبلیغات
🔴 خبر فوری: سازمان بهداشت جهانی:
کمردرد بدون نیاز به جراحی درمان میشود!
🔵روشی به تازگی کشف شده که با استفاده از پلاتینر تراپی امواج کِلاکْ پالْس میتونه کمردردت رو (در منزل ) درمان کنه !
• با پر کردن این پرسشنامه ، همین امروز مشاوره رایگان و تخصصی درمان کمردرد دیافت کن✅
همین الان وارد شو و پرسشنامه رو پر کن 👇🏻
https://medianashop.com/Landing/Intdbl/PL84?utm_term=0402eitaB
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ترمیم جای زخم و ترک پوستی ! کرم معجزه دوباره به بازار اومد
🔹پپتیت سویا ، گیاهی که در کِرِم روناسین به کار رفته میتونه پوست رو با سرعتی باورنکردی بازسازی کنه !
✅با پر کردن این پرسشنامه ، متوجه میشید که جای زخم شما با این کرم از بین میره یا نه
وارد شو و پرسشنامه رو پر کن 👇🏻
https://tarakpors.yek.link/?utm_source=tele&utm_campaign=0402eita
11.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🌸°•
« من شیعهام حیدر آقامه...»
۳روزتا جشن بزرگ غدیر
#عید_غدیر
#حاج_مهدی_رسولی
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
رمان سوگلی ارباب ⸽⸽🧿💙
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •───
#پارت_
همون موقع دست تمنا رو گرفت و به طرف داخل کشید.
توکا بِر و بِر به تمنا نگاه می کرد و حتی نمیتونست یه کلمه حرف بزنه.
کاملا معلوم بود که هنوز نمیفهمه اون دختر چرا اینقدر شبیهشه؟
توکا حق داشت.
چون اون دو نفر انگار یه سیب بودن که از وسط نصف شدن.
تمنا هم دست کمی از توکا نداشت.
وقتی به سمت توکا قدم برداشت و وقتی مقابلش ایستاد اصلا تعادل نداشت و گفت:
-پس این دوتا راست گفتن، تو واقعا شبیه منی؟
سعید با خنده کنار گوشم گفت:
-خوب موقعی اومدم کمکا
-چطوری پیداش کردی؟
-لب مرز،داشت برمیگشت دوبی
ماجرا هر چی هست زیر سر شیخ محمده
انگار یکی بهش پول زیادی داده که بیاد تو خونه ی لیلا کار کنه
ولی خودش نمیدونه کیه؟
-بردیش آزمایش DNA ؟
سعید با جدیت گفت:
-نه، فکر کردم کمک کردن به شما واجب تر از بردنش برای ازمایشه
همین که پیداش کردم راضیش کردم فقط بیاد که توکا خانوم ببیندش
یه سره تا اینجا کوبیدم و اومدم
متعجب به سعید نگاه کردم.
سعید با نیش باز گفت:
-توکا خانوم و می شناسم دیگه
کوتاه نمیومد که
به ارومی خندیدم و سرم رو تکون دادم:
-واقعنم به موقع اومدی
توکا با چشمای اشکی بهم نگاه کرد:
-گرشا...اینقد یه آدم می تونه شبیه یکی باشه؟
به سمتش رفتم و گفتم:
-چیزی هست که نمی دونید
هر دو دختر بهم نگاه کردن.
تمنا با تمسخر گفت:
-نکنه می خوای بگی ما خواهران غریبیم؟
-من اینو نمیدونم باید آزمایش بدید
فقط میدونم شیخ محمد کسیه که تو رو فرستاده
تمنا حالت صورتش جدی شد.
-شیخ محمد دیگ کدوم خریه؟
-همونی که کمکت کرد برگردی ایران
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •──
هدایت شده از تبلیغات
🟢 ترک اعتیاد خانگی و گیاهی %۱۰۰ 🟢
😔 از ترس آبروت نمیتونی بری کمپ
😏 رفتی کنگره ی ۶۰ فایده ای نداشته
🥵 کارمند و کارگری و امکان مرخصی نداری
😫 طاقت درد و خماری و بیخوابی نداری
💪 (اینجا ۱۰۰ وجودمو برای ترک اعتیادت میزارم)
🌐 لینک کانال درمانی : 👇♥️👇
https://eitaa.com/joinchat/3685548625Cb93f980ce8
🆔 جهت اخذ مشاوره رایگان به آیدی زیر پیام دهید.
🧿 @tabib_ahmade 🧿
رمان سوگلی ارباب⸽⸽🧿💙
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •───
#پارت_
توکا مچ دستم رو گرفت تا پس نیفته،هنوز باورش نمیشد.
ولی تمنا بدجوری عصبی بود و گفت:
-جمع کنین این مسخره بازی هارو
بچه می خواین گول بزنین؟
یعنی ننه ش اینو اینجا دنیا اورده،بابامم منو اونجا زاییده ،یهو شدیم خواهر؟
من تا جایی که یادم میاد خواهر نداشتم،بابامم در موردش حرفی نزده
از همون بچگی هم دوبی بودم
شیخ محمد و هم نمیشناسم
الکی هجمه وارد نکنید
و بعد با همون عصبانیت به سمت در رفت اما سعید فورا بازوش رو گرفت و گفت:
-کجا بانوی خشمگین؟
-ول کن ببینم
-شما تا وقتی که آقا اجازه ندن جایی نمیری
و بعد کنار گوشش ادامه داد:
-پولشو دادما...
تمنا تیز نگاهش کرد و نفسش رو بی حوصله بیرون فرستاد.
بی خیال تمنا شدم و به طرف توکا چرخیدم،سعید میتونست از پس اون دختر بر بیاد.
توکا لب گزید و سعی کرد بغضش رو قورت بده.
قبل از اینکه بخوام حرفی بزنم پرسید:
-فقط بگو کجا دیدیش که اومدی اون بلا رو سرم اوردی؟
-اگه بگم مشکلی حل میشه؟
بیا گذشته رو فراموش کنیم
فکر کنیم این سه سال یه کابوس ترسناک بود که گذشت
بیا به خودمون یه فرصت دیگه بدیم
انگار که تازه با هم آشنا شدیم
اول به خاطر خودمون،بعد بچه ها
توکا بغضش رو با یه نفس عمیق قورت داد و گفت:
-میشه بریم خونه حرف بزنیم؟
احتیاج دارم تنها باشیم
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •──
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماینوکسیدیل برای ریزش مو استفاده نکنید‼️
🔹فرمول اختصاصی و گیاهی “گیت پی” در سامانه ثبت اختراع به عنوان یکی از سریع ترین ترکیبات محرک پیاز مو به ثبت رسیده و باعث رشد مجدد مو میشه.
✅درصورتی که این فرمول باعث رشد موهاتون نشه ، وجه پرداختی رو بدون قید و شرط بهتون برمیگردونن!
برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره این محصول و مشاوره رایگان وارد بشید👇🏻4
🔹https://gatepay.yek.link/?utm_source=emtata&utm_medium=0225a
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 درمان کمردرد و زانودرد به روش TTS
به وسیله برچسب های گیاهی دارویی طی ده روز به کلی درد از بین خواهد رفت !
🔵این دارو ساخت کشور ترکیه بوده و هزاران بیمار با این روش درمان شده اند.
برای شروع دوره درمان کافیه همین الان فرم زیر را تکمیل کنید 👇
یا کلمه کمردرد را به 30005894 پیامک کنید 😋 4
https://gatepay.landin.ir
پناه هر چه دلِ مبتلا امامِ رضا
تمام دار و ندارِ گدا امامِ رضا
📸سیمین زارعیان
#عید_غدیر
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#همه_خادم_الرضاییم
💎@khademyaran_markazi
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥ریشتراش شارژی وارداتی 🔥
این ریشتراشو هر کی داشته باشه دیگه واسه همیشه مرتب و تمیز بودنش کافیه🤩
شامل 3 شانه مختلف و کابل شارژ USB
حراج به مدت دو روز
💥((فقط 390 تومان))💥
🔴ارسال رایگان و پرداخت درب منزل👌🏻
🔥این تضمین کار و کیفیت ماست💪🏼
برای سفارش این ریشتراش کافیه شمارتون رو توی سایت زیر وارد کنید👇
https://ck.chavosh.org/click/28090c1b-2eb8-4255-9b6c-934d48e0f0cd
هدایت شده از تبلیغات
💥با این شامپو گیاهی رنگ موهاتون برمیگرده🤩
♦️ ترکیب ۱۰۰درصد گیاهی
♦️ بازگشت رنگ مو تضمینی
♦️ دارای مجوز وزارت بهداشت
♦️ارسال رایگان و پرداخت درب منزل
📥 برای دریافت مشاوره رایگان و سفارش وارد سایتشون بشید👇👇
https://ck.chavosh.org/click/4c25b6ef-52fc-4d99-93bd-2bc7fece0bf0
رمان سوگلی ارباب⸽🧿💙
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •───
#پارت_
انگار که بغض کرده بود و چشماش از همیشه براق تر بود.
حتی باورم نمیشد ۳ سال خودم و از اون آبی پررنگ دریغ کردم و زندگیم تبدیل بسیاه چاله شد:
-گرشا، وقتی تمنا رو دیدم...
به خودم گفتم اگه منم بودم اشتباه می کردم...
حق داشتی، اونقدر منو و تمنا شبیه هم هستیم که یه لحظه شک کردم که واقعا خودمم....
فکم رو نوازش کرد و چونه ش رو روی شونه م گذاشت.
چرا فکر من رو نمیکرد؟
چرا نمیفهمید با هر حرکتش از خود بی خود تر میشم:
-چطوری فهمیدی؟
-مهم نیست
بالاخره به خونه رسیدیم و با عجله پیاده شدم.
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •──
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •──
-برات مٌردم توکا، مردم
گونه ش رو روی شونه م گذاشت
-خیلی اذیت شدیم
صادقانه گفتم:
-همه ش تقصیر منه
توکا سر تکون داد و با لحن با مزه ای گفت:
-آره!
وقتشه تنبیه شی
-گوشم و بین انگشتاش پیچوند و با تهدید گفت:
-برای جبرانش تا آخر عمرت برات برنامه می چینم جناب گرشا خانِ قلدر
-باید همین فردا عقد کنیم
-مگه میشه؟
-زنم بودی مشکلی نیست
قری به گردنش داد و با شیطنت گفت:
-من باید فکرام و کنم
───• · · · ⌞🦋⌝ · · · •──