💠#سبڪ_زندگی_شهدایی
💠 #خستگی_مانع_محبت_نشود
✍️ شب اومد خونه چشماش از بیخوابی شدید، سرخ بود. رفتم سفره بیارم ولی نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از #خجالتت در بیام. گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و ڪوفته اومدی... نذاشت حرفم تموم بشه بلند شد و غذا رو آورد. بعد غذای #مهدی رو با #حوصله بهش داد و سفره رو جمع ڪرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما».
#شهید_همت
📙به مجنون گفتم زنده بمان،
#فرهنگی_تبلیغی
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز #کلام_شهدا