eitaa logo
شهید‌محمود رضا بیضایی
956 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
23 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 🍃تو را که تماشا میکنم هوایم، دل انگیز میشود... انگار کسی خوش عطرترین گل های باغ را چیده باشد، در گلدان دلم🌱 ♥️
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی از شهیدمحمودرضابیضایی از زبان برادرش🕊 خداوند شهادت رو به کسانی میده که پرکار هستند ...❗️ ♥️
🍃🌸اربعین میخواست بره کربلا نگران مهر های پاسپورتش بود می گفت: پاسپورتم انقدر مهر سوریه خورده، هر کی تو مرز پاسپورتمو چک کنه می فهمه من پاسدارم بچه های عراق گفته بودن بیا شلمچه قاچاقی می بریمت قبول نکرده بود آخر سرم قسمت نشد تا اینکه ۲۷ روز بعد از اربعین شهید شد... ♥️ عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات ‍ 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهـےبعضےنگـاه‌ها... چشـم‌دل‌را‌روبـه‌سوےخـدا‌ باز‌میڪند:) مخصوصـا‌اگـر‌آن‌نگـاه‌از‌قـاب چشمانـےآسمانـےباشد☁️ مراقب‌دلـم‌باش‌عزیز‌بـرادرم
دوست دارم با خود آمریکایی‌ها بجنگم.... یک بار پرسیدم چه کسی این جریان‌های تکفیری را حمایت می‌کند؟ گفت: از جیب جنازه‌هایشان، از پول سعودی و امارات بگیر تا پول قطر و ترکیه و افغانستان و پاکستان و تا یورو و دلار آمریکا و کانادا، همه چیز در آورده‌ام! ترکیه را دست خائن در قضیه ی سوریه می‌دانست و یک بار عکسی توی لپ تاپش نشانم داد که در یکی از مقرهای القاعده گرفته بود و تکفیری‌ها پرچم ترکیه را آنجا نصب کرده بودند. ولی با وجود دو سال حضور در جبهه سوریه، جریان‌های تکفیری‌ها را عددی به حساب نمی‌آورد. می‌گفت: خیلی دوست دارم مستقیما با خود آمریکایی‌ها بجنگم. راوی : برادر شهید 🦋🦋🦋
یــادت باشــد ️ ♢ شهیــد نیســت، رســـم است!!! ♢شهیــد نیست ڪـه اگـر از دیوار اتاقت برداشتــی🍃 فراموش بشـــود!!!💔 《 مسیــر است، زندگیـست،راه است، مــرام است! ️ شهید پس داده است.. شهیــد راهیست بـه سوے خــدا!!!》🕊
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ♻️بعد از شهادت محمودرضا ، یکبار با آن برادر رزمنده درباره آن روز و دیدارتان در فرودگاه و توی ماشین محمودرضا حرف می زدیم، گفت :«قبل از اینکه تو بیایی محمودرضا مدام توی ماشین آن تکه بربری را به من تعارف می کرد و می‌گفت :محمد! تا داداشم نیامده چند لقمه بزن؛ اگر بیاید همه اش را می‌خورد . من هم گفتم : صبر کنیم داداشت بیاید ، با هم میخوریم . ولی وقتی تو آمدی و همه آن نصف بربری را خوردی ، محمودرضا توی آینه نگاهی به من انداخت و با چشم و ابرو به من فهماند که بفرما دیدی گفتم اگر بیاید چیزی باقی نمی گذارد؟!!» 🦋🦋🦋
یــادت باشــد ️ ♢ شهیــد نیســت، رســـم است!!! ♢شهیــد نیست ڪـه اگـر از دیوار اتاقت برداشتــی🍃 فراموش بشـــود!!!💔 《 مسیــر است، زندگیـست،راه است، مــرام است! ️ شهید پس داده است.. شهیــد راهیست بـه سوے خــدا!!!》🕊