3.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
#غدیر
#عید_غدیر
بارون نجف...
حاج محمود کریمی
حاج محمد رضا طاهری
#یاعلی❤️
او را میشناسید؟
شهید رضا اسماعیلی
اولین شهید فاطمیون،
داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند
بیسیم اش را روبروی دهانش گرفتند و
همزمان سر از بدنش جدا میکردند
تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛ در حالیکه او تا لحظه ی آخر، پشت بیسیم #یاعلی میگفت.
در سالگردِ شهادتشان هستیم.......
💚⃟🌿¦ #تفڪࢪانہ
میگفت:
سـرباز #امامزمان"عج"
اهل توجیہ نیست...
_
راست میگفت...
یہ عمـر خودمون رو با سـربار بودن
از #سـرباز بودن تبرئہ ڪردیم؛😔
توجیہ ڪافیہ
باید بلند شیم...
وقتِ #یاعلی گفتنہ...
وقتِ عمل کردن!✋
وقت اینڪہ شعار رو بذاریم ڪنار...
بیا از همین امـروز شروع ڪنیم
یہ شروع دوباره...💗
#حواسمونباشہ...
[نسلمانسلظہورستاگربرخیزیــــم✌️🏼]
ان شاءالله
#مہدویت🙂
🤲•أللّٰهُمَ عَجِّل لِوَلیِکَ الْفَرَج•
•💚☘•----------------------------•
🇮🇷فرزندان سلیمانی پرور🇮🇷
♥️|@mahmoodreza_beizayi
هوالمحبوب
🕊#رماݩ_هادےدلہا
قسمت #بیسٺم
بعد از اون خواب بطور معجزه آسایی #آروم شدم.. وقتی خواب رو برای بهار گفتم بهار گفت این مصداق همون #آیه است
《#شهدا نزد ما زنده اند و روزی میخورند..》
چه روزی بالاتر اززیارت سید وسالار شهیدان..
_بهار؟
بهار: جانم؟
_دلم میخواد بقیه شهدای صابرین رو بشناسم..دلم میخواد شهدای بیشتری رو بشناسم
بهار:عالیه.. یه تیم تشکیل بده شروع کن البته بعداز راهیان نور.. تو وخانواده مهمان اختصاصی ماهستید
_آه...اولین عید بعداز حسین.. چجوری میشه؟...
بهار: الله اکبر! بازم شروع کردی؟این سفر برای تو یه نفر واجبه
_همچین میگی واجبه انگار جنوب نرفتم.!!!
بهار: رفتی ولی انگار باورشون نداری
#باور نداری حسین زندس و پیشته چون جسمشو نمیبینی نفی میکنی زنده بودنش رو.. لعنت کن شیطان رو نزار همین بشه نفوذ شیطان
_هیچی ندارم بگم... میشه من یه نفر رو همراه خودم بیارم؟
بهار: کی؟
_عطیه
بهار: عالیه.. اتفاقا کانال کمیل تو برناممونم هست.
ازمعراج الشهدا خارج شدم شماره عطیه رو گرفتم..
_الو سلام عطیه خوبی ؟ چیکلر میکنی؟
عطیه: ممنون توخوبی؟ خونم.داشتم مسائل فیزیک حل میکردم
_عه! من هنوز حل نکردم واایی
عطیه: خخخ زینب حالا چیکار داشتی زنگ زدی؟
_آهان عید کجا میخواید برید؟
عطیه: مامان میگن شمال ولی من دلم یه جای #شهدایی میخواد... اصلا هست همچین جایی؟
_پس چمدونتو ببند #شهدا دعوتت کردن جایی که قدم به قدمش جای پای #شهداست ومتبرک به گوشت و خون شهداست...
عطیه: زینب اینجا کجاست؟
_مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس.. ۲۴ اسفند میریم تا دوم فروردین.. خودمم میام اجازتو از مامانت میگیرم میشنوی عطیه چی میگم؟
عطیه: زینب!.. من چیکار کردم #شهدا به دادم رسیدن؟
_تو #عطیه شدی بخشیده شدی شهدا هم هوات رو دارن.. من برم کاری نداری؟
عطیه: مراقب خودت باش.. یاعلی
سوار مترو شدم..
برای بهشت زهرا وارد که شدم دیدم حاج خانم میردوستی و عروسشون سر مزار آقا سیدهستن.
مزاحم خلوتشون نشدم.
به سمت قطعه سرداران بی پلاک رفتم
ناخودآگاه سر یه مزار شهید نشستم شروع کردم به حرف زدن
《توهم مثل حسین من #گمنامی
من باورتون دارم اما یه خواهرم دلم گاه و بیگاه حضور برادر شهیدمو میگیره
زود بود من #داغ_برادر ببینم
بشکنه دستی که #حسینمو ازم گرفت
حتی جنازشو بهم ندادن که نازش کنم
مثل بقیه خواهرای شهدا صورت نازشو ببوسم. سینه نازشو لمس کنم..》
مداحی #شهیدگمنام گذاشتم باهاش گریه کردم
بازنگ گوشی یهو سرمو از مزار شهیدگمنام برداشتم
هواتاریک بود.. مامان بود
_الو مادر جان کجایی؟
_وای مامانبخدا متوجه گذر زمان نشدم بهشت زهرام قطعه سرداران بی پلاک
_گریه نکن مادر فدات بشه همونجا بمون بابات میاد دنبالت..
یه ۴۵ دقیقه طول کشید تا بابا رسید
تارسید منو بغل کرد. دونفری گریه کردیم
بابا: پدرت بمیره که #بےحسین شدی
-نگووو بابا.. نگووو من الان بجز شما کدوم مرد و دارم.. حسین رو شما بزدگ کرده بودی شما عطر حسینی
بابا: پس بخند تا منو مادرت بیشتر از این دق نکردیم
وقتی رسیدیم خونه رفتم تو اتاقم نگاهم به تابلو حسین افتاد
✨ "إن الله یحب الصابرین"✨
رفتم دست و صورتم رو شستم ورفتم تو پذیرایی
_آقا و خانم عطایی فرد بنده شمارو دعوت میکنم بریم پیتزا بخوریم مهمون من
مامان بابام تعجب کردن ولی همقدم شدن باهام
#یاعلی گفتم تا بشم پایه خونه تا مامان و بابام بیشتر پیر نشن...
ادامه دارد...
نام نویسنده؛بانومینودری
هوالمحبوب
🕊رمان #هادےدلـــــہا
قسمت #بیست_ونهم
اولین جایی که باخود خانم یوسفی رفتیم خود مزار شهیدصفری تبار بود
میان مزار شهدا تنها مزاری که سنگ قبر نداشت شهیدصفری تبار بود
_خانم صفری تبار چرا مزارشهیدتون سنگ مزار نداره؟
خانم صفری تبار:
_کمیلم قبل از شهادت خودش گفته بود شهید که شد مزارش سنگ نداشته باشه مثل #حضرت_زهرا مزارش خاکی باشه...
_الهی بمیرم.. فدای دلتون بشم
خانم صفری تبار آقاکمیل چطوری شهید شد؟
خانم صفری تبار:
_کمیلم تو عملیات مبارزه با #پژاک شهید شد...
اون شب آخر یعنی دوازدهم شهریور که باهم صحبت کردیم وبعداز خداحافظی که قطع کردم چند ساعت بعدش یه چند دقیقه ای داشتیم به هم پیام میدادیم،
گفتم کمیل جان توروخدا مراقب خودت باش
گفت:
_نگران نباش عزیزم.. رزمایش مختصره
گفت:
_خانم صورتم #سوخته بخاطرآفتاب اینجا،
گفتم :
اشکال نداره #دلت_نسوزه
گفت:
دل منم #سوخته عزیزم
قبل ازاینکه پیام آخرشو بخونم بین پیام دادن ها خوابم برد، ای کاش.. ای کاش ... ای کاش...ای کاش.. خوابم نمیبرد وبیشتر باهاش حرف میزدم.
تویه عالم خواب دیدم..
یه #تابوتی هست وتوی تابوت یه #جنازه ایه که یه پارچه مشکی روش کشیدن وهیچ جای این جنازه مشخص نبود وفقط لب های جنازه مشخص بود.. باخودم گفتم چقدر آشناس!
چند نفراومدن این جنازه رو تشیع کنن ولی به جای #لااله_الالله میگفتن #یاامیرالمؤمنین یهو این جنازه با صدای بلند گفت: یاعلییییی
اونقدر با ابهت و محکم این جمله روگفت از شدت ترس پریدم.
گوشی رو برداشتم که به کمیل زنگ بزنم دیدم #خاموشه ساعت رونگاه کردم دیدم حدود ۴صبحه.
بعدنا که قضیه خوابم به گوش همرزمای کمیل رسید میگفتن:
_"خیلی جالبه! آخه فرمانده کمیل اینا یعنی شهید جعفر خانی که با کمیل اینا به شهادت رسید اسم عملیاتو گذاشته بودن #یاعلےبن_ابےطالب و کمیل هنگام شهادت ذکر #یاعلی رولبهاش بود...
_الهی بمییرم برای دلتون
خانم صفری تبار:
_خدانکنه عزیزدلم ان شاءالله عمرت سالها به دنیا باشه...میخواهید بریم دریا؟ اونجا با کمیلم خاطره قشنگی دارم...
_آرهه عالیهههههه
وقتی رسیدیم دریا خانم صفری تبار گفت:
_من و کمیل چند روزی میشد باهم عقد کرده بودیم،یادمه یه روز که کنار دریا رفته بودیم گفت:
_خانم جان یک #رازی رو باید بهت بگم
با تعجب گفتم چی؟
گفت:چند سال پیش که مجرد بودم یه خواب عجیب دیدم..
یه آقایی بامحاسن بلند وقد بلندکه چهره نورانی داشت اومد به خوابم دوتا وعده بهم داد که یکیش یادم نیس بهم گفت سال ۸۹/۹۰ دوتا اتفاق خیلی خوب واست میفته اولیش #ازدواجه ودومیش...
هرچقدر فکر میکرد دومیش یادش نمیومد ودائما فکر میکرد بهش.
۲۷بهمن سال ۸۹ ازدواج کردیم.. و۱۳شهریور ۹۰ به #شهادت 🌹🕊 رسید....
ادامہ دارد...
نام نویسنده ؛ بانو مینودری
#تلنگرانہ💡
💬مےگفت:
”سـرباز امام زمان(عج) اهل توجیہ نیست...“
راست مےگفت...👌
یہ عمـر خودمون رو با سـربار بودن از سـرباز بودن تبرعہ کردیم
🌿توجیہ کافیہ
باید بلند شیم
وقتہ #یاعلے گفتنہ
وقت عمل کردن
وقت اینکہ شعار رو بذاریم کنار...😕
بیا از همین امـروز شروع کنیم🌱😁
یہ شروع دوباره...
#حواسمـــوڹ_باشہ
نسل ما نسل ظهور است
#اگـــــربـــــرخیزیــــم💪
•@Shbeyzaei_313
بسمالربالشهـــدا💕|~•
امــروزدر۲۱آبانمآهمیخوایـــمداستان
چهارتارفیقروبگیم....
کهداستانشونبرمیگردهبهسال۱۳۹۴
یعنی۶سالقبل....
رفقایـےڪهباهمآســـمونےشدنـــد
شـــایدسنهاشونمثلهم نبود....
ولےهدفوعشقبینشونباعثپیوندشون
باهمشدهبود
شـــدنازاونرفقایـےڪهباهمتااخریـــن
نفسپاےعشقشون
یعنےسیــدهزینبموندنوپروازڪردن..🍃🕊
مصطفےازهمشــونڪوچیڪتربود
معـــروفشدهبودبهڪمسنتریـــن #شهیدمدافعحـــرم
مادرشمیگفٺمصطفے۱۹سالشبــود
ولےمشخصبوددیگہزمینےنیست...
تابمونــدننداشٺ
رفٺسوریهــ
چنـــدروزےازتولد۲۰سالگیشگذشتهبود
ڪهولادٺشمتصـــلبهشهادٺششد💔
.
.
محمدرضاهمفقــطهفٺماهازمصطفے
بزرگتربوداونمفقط۲۰سالداشٺ
یهپســرشــروشیطونڪهحجبوحیاے
خودشرودرڪنارشیطنتشداشٺ
#رفیقشهیدش شهیدرسولخلیلےبــود
انقـــدرملتمسومتصلشهیـــدخلیلے
شدڪهخودشمپرڪشید
ورفٺپیشرفیقش
ومحمدرضاشدمصــداقڪاملاینڪه
#رفیقشهیدشهیدٺمیکنه ♥️
.
.
آقامسعـــود داداشبزرگتــرمصطفےومحمدرضابود
یهپســـرخیلےفعالپرجنبوجوش
ڪهفڪرنمیکنمرشتهورزشےوجودداشٺ
ڪهاونوبلـــدنباشہوتمریننڪردهباشه
درڪنارتمامورزشهاورشتههاےِپرهیجانے
ڪهشرڪتمےڪرد
اماخیلےآرومونجیببود
اصلابانگاهڪردنباچهرشآدم
آرامشمےگرفت
آقامسعــودهمیشهسفارشمےڪردڪه👇🏻
ڪهمانبایدبه #گناه نزدیکبشیمبایـــدبراےخودمونترمز
بزاریماگهبگیمفلانڪارڪهبهگناهنزدیڪهولے.حرومنیسٺروانجامبدیمتا #گناه فاصلہاےنداریم.پسبایدبراےخودمون
چندتاترمزوعقبگردموقعنزدیڪ
شدنبهگناهبزاریمتابهراحتےمرتڪب
گناهنشیم. 🌱🕊
.
.
آقااحمـــدازهمشــونبزرگتربـــود
تازهمتاهلجمعهمبــود
دوتاگلپســـرنازداشٺولے
ازنازنینپسراشگذشتتابهیهچیـــز
بهتــربرسہیعنے
#نوڪرےحضرتزینب 😍
خیلےولایےبود؛علاقہخاصویژهاے
بهحضرتآقاداشت.یڪتابلوجلودرخونش
نصبڪردهبودڪهروشنوشتهشدهبود:
{هرڪہداردبر#ولایٺ بدگمان،حقندارد
پاگذارددراینمڪان}✌️🏻🍃
.
.
سعےڪنیـــدرفاقٺهاتون
اینشڪلےباشه....
وصلـــتونڪنہبہمعشـــوقاصلے🌙
زرقوبرقایندنیـــا
چشمودلٺروتسخـــیرنڪنہرفیق...
همہایناگذراسٺ؛فقــطچیزےڪهواسٺمیمونہ
حُببہعلےوآلعلےوعاشقانعلے {ع}
مثلشهدا✨🌸
خیـلےمواظبخودٺباش
براےماهمدعـــاڪنیــــد
التماسدعـــا🌹
ومناللہتوفیق
#یاعلے
📝داستانک_مذهبی
داداشم منو تو خیابون دید..😱
با جمع دخترا بودیم و حجابم خیلی جالب نبود... 😬
با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..😰
خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی تنبیهم میکنه.. 😰
نزدیک غروب رسید خونه..
وضو گرفت دو رکعت نماز خوند...
بعد از نماز گفت "بیا اینجا"
حالا منم ترسیده بودممممم😢
گفت "آبجی بشین"
نشستم...
بیمقدمه شروع کرد حرف زدن راجع به حضرت زهرا😢
حسابی گریه کرد... منم گریهام گرفت😭
👈بعد گفت "آبجی میدونی حضرت زهرا چرا روزای آخر صورتشو از امام علی میپوشوند؟؟
نمیخواست علی بفهمه خانمش سیلی خورده و دق نکنه...
آخه غیرت اللهِ😔
میدونی بیبی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!😣
میدونی چرا امام حسن زود پیر شد؟؟
بخاطر اینکه تو کوچه همراه مادرش بود ولی نتونست کاری براش بکنه😔
آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی😑
تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش
یدفعه ناخودآگاه نره عقب و موهات بیفته بیرون😌
من نمیتونم فردای قیامت جواب حضرت زهرا رو بدما😫"
♥️سرمو پایین انداختم و شروع کردم به گریه کردن.. 😭
سرم رو بوسید💕 و گفت "آبجی قسَمت میدم بعد از من مواظب چادرت باش☺️"
از برخوردش خیلی تعجب کردم.. احساس شرمندگی میکردم🙁
گفتم "داداش ایشاالله سایهت همیشه بالا سرم هست".. و پیشونیشو بوسیدم...💘
گذشت تا سه روز بعد که خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده🥺
یه مدت بعد، لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...💥
روی سربند یا فاطمه الزهرا.س.🥀
حالا دیگه سالهاست هر وقت تو خیابون یه زن بیحجاب میبینم... اشکم جاری میشه.. 😢
پیش خودم میگم حتما اینا داداش ندارن که....😞😞😞
#یاعلی🌺🤍
#یافاطمةزهرا
#شہیدگمنام🍃
🌼««﷽»»🌼
🌹ختم ذکر شریف #یاعَلی
🍀ترجمه ذکر : ای علی
🌸🍃 به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج)
🌸🍃 سلامتی وحاجت روایی و عاقبت بخیری اعضای گروه
🌸🍃رفع گرفتاری و مشکلات
🌸🍃رهایی از غم و اندوه
🌸🍃آسان شدن کارها
🌸🍃گشایش در رزق و روزی
🌸🍃شفای بیماران
🌸🍃 ادای قرض
🌸🍃خانه دار شدن مستأجران
🌸🍃سلامتی عزیزانمون
🌸🍃سبزشدن دامان بی اولادان
🌸🍃خوشبختی همه ی جوانان
🌸🍃بخشایش گناهان
🌸🍃 به راه راست هدایت شدن جوان ها
🌸🍃ثواب ختم هدیه به امیرالمومنین علی علیه السلام واهل بیت ش🌹🌸🥀🌷
وهدیه به روح تمام شهدا اموات شرکت کنندگان در ختم.
♦️نیاز نیست تعداد اعلام بشه
✾࿐༅🍃🌺🍃༅࿐✾
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثوابِ ذکرِ #یاعلی
نشر بدید و در ثوابش شریک باشید
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا