رمان زیبا وهیجانی🍃فدای بانوی دمشق 🍃
#پارت_1
_سلام. آسیه کجایی دوساعته منتظرتم
+سلام بر آبجی خودم چطوری؟😜
_آسیه میزنمتااا زود بیا دیر شد🔪
+باشه باشه اومدم😰
_بدو امروزم فرمانده توبیخ میکنه🤦♀
+وااای باشه باشه اومدم 😩
بعد از بیست دقیقه حرص خوردن اومد 🤦♀
_کجا بودی سه ساعت 🤨
+عه سلامت کو، زبونتو پیشی خورده؟ 😂
_سلام علیکم خب بفرما 🤨
+راستش داشتم با فاطمه حرف میزدم😬
_پس بگو چرا اینقدر منو علاف کردی
+باشه حالا ولش کن، امروز فرمانده قراره چیکار کنه؟
_اینجوری که آقای احمدی گفت انگاری قراره هرچی تا حالا یادگرفتیم رو بپرسه
+واای😱
_بله خانم خانما واسه همینه میگم زود باش الانم میخوریم به ترافیک 😒
+باشه واستا گازشو بدم که زود برسیم
_نه نه 😱 دفعه ی قبلی گازو گرفتی مارو راهی بیمارستان کردی
+باشه🤣🤣
🌸من زینبم دانشجوی داروسازی. توی یه خانواده ی مذهبی به دنیا اومدم. یه داداش دارم اسمش محمدحسینه اهل تهرانم 😷
دوتا رفیق دارم عین خودم البته لازم به ذکره دیوونه تر از من😂
اسمشون آسیه وفاطمه است
عمو مرتضی(بابای آسیه) چون دوست صمیمی بابامه زیاد رفت و آمد داریم
عمو مرتضی وعمو احمد(بابای فاطمه) وبابای من باهم دوست بودن از قدیم
بابا مهدی میگه :دختراشون دخترای خوبین
خب چرا دروغ بگم یکیه ان عین خودم هرچی آتیشه سه تایی می سوزونیم😂
مامان و بابامم خانواده ی عمو مرتضی وعمو احمد رو میشناسن برای همین منو آسیه وفاطمه همیشه باهمیم ومیریم دانشگاه، بسیج، باشگاه و...
راستی اینم بگم ما باهم میریم کلاس کاراته😉😎
ادامه دارد... 😍
🌸به قلم سیده بیضائی🌸
رمان زیبا وهیجانی 🍃فدای بانوی دمشق🍃
#پارت_2
آسیه خانواده ی مذهبی داره✌️🏻 اسم باباش مرتضی است که من عمو مرتضی صداش میکنم😉. تک فرزنده 😒 درحال حاضر دانشجویه خیلی شر و شوخ طبعه😂😁
فاطمه هم خانواده ای مذهبی داره ☺️اسم باباش احمده که من عمو احمد صداش میکنم😌
یه داداش داره به اسم امیرعلی 😑😐
سه سال از فاطمه بزرگتره🤪
آقا امیرعلی توی سپاه کار میکنه🙂
فاطمه دختر باحالیه😇
ما سه تا باهم خیلی صمیمی ایم 😜وبیشتر وقتا باهمیم چون باباهامون رفیقای همن و ما سه خانواده همدیگه رو کاملا میشناسیم🤩💛
(اینو یادم رفت بگم من یه پسر دایی دارم اسمش علیرضا ست🌱)
علیرضا و امیرعلی ومحمدحسین ومحسن دوستای همدیگه ان🤞🏻🍁
باهم میرن سپاه وباشگاه پارکو و هیئت ومسجد 🙄😁
هر جمعه توی مسجد باهم قرار دارن ومیرن اونجا🤛🤜
ما سه تا داروسازی میخونیم☠ و خییییلی تلاش کردیم که هر سه تامون قبول بشیم
خیلی سخت بود😓الانم هرسه دانشجواییم
ما باهم کلاس کاراته هم میریم توی بسیج هم که گل سر سبدیم😛😀
ادامه دارد... 😍
🌸به قلم سیده بیضایی🌸
رمان زیبا و هیجانی🍃فدای بانوی دمشق 🍃
#پارت_3
رسیدیم پایگاه رفتیم داخل و با این صحنه مواجه شدیم👈🏻🤨
بله فرمانده منتظر ما بوده 😂😬
رفیتم جلو چادرمو یکم مرتب کردم وگفتم:سلام حاج آقا 😰
آسیه هم طبق معمول ساکت عقبتر واستاده بود که فرمانده بهش گیر نده😤
حاج آقا گفت: علیکم السلام میشه بگین این چه وقت امدنه😠🤨
بعد از کمی مِن مِن کردن گفتم:ببخشید فرمانده😔ترافیک بود نرسیدیم دوباره تکرار نمیشه🙁
آسیه اون پشت به مظلوم شدن من میخندید🤪
منم توی دلم گفتم حسابتو بعدا میرسم 🔪
بعد فرمانده گفت:خیله خب برید توی اتاق بچه ها اومدن منم الان میام، فقط دفعهی اخرتون باشه وگرنه توبیخ میکنم☝️🏻💣
منم که از خدام بود گفتم :چشم چشم از این به بعد نیم ساعت زودتر میایم با اجازه.. 🚶♀🚶♀😁
همونجور داشتم برای آسیه خط ونشون میکشیدم رفتیم داخل اتاق 😒
از صحنه ای که میدیم شاخ در اوردم😳😧
امیرعلی وعلیرضا ومحسن اونجا بودن 😳
دیدم فاطمه هم اونورتر سر به زیر نشسته 😳
یواش سلام کردیم ورفتیم کنار فاطمه نشستیم 😐🤦♀
یواش جوری که اون آقایون نشنون بهش گفتم :اینا اینجا چیکار میکنن؟ 🤨مگه نگفتی رفتن ماموریت پس اینجا چیکار میکنن😐🤦♀
گفت:اولا سلام بعدم خودمم نمیدونم اومدم دیدم اینجا نشستن😂
منم زدم زیر خنده که یهو دیدم آقایون دارن نگاه میکنن👀
خودمو جمع کردم🙄😂
نزدیک بود از خجالت برم تو زمین🙈😅
+فاطمه
_جونم
+بزنم لهت کنم؟
_چرااا😟😂
+چرا موقعی که ما عجله داریم زنگ میزنی به آسیه؟ 🤨
_ببخشید🤪
+حسابتو دارم😑
همون موقع فرمانده آمد...
ادامه دارد... 😍
🌸به قلم سیده بیضایی 🌸
🌸بسم رب عشق🌸
إِلٰهِى عَظُمَ الْبَلاءُ، 🥀وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، 🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكىٰ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ ❄️❤️
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🌺 أُولِى الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ،🌼 وَعَرَّفْتَنا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ .🌈☀️
يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِىُّ💐، يَا عَلِىُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيانِى فَإِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُرانِى فَإِنَّكُما ناصِرانِ .🌺🌙
☘يَا مَوْلانا يَا صاحِبَ الزَّمانِ،☘ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، 🌱أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ🌷، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ🍃، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.⛅️🌦
#یا_صاحب_الزمان
#دعای_فرج
#صبحتون_امام_زمانی
صبحتون را بانام مولا شروع کنید😍🌸
خوشا صبحی که با نام مولا شروع گردد
(تمام فعالیت های امروز به نیابت از شهیدهمت است )
#صبحتون_امام_زمانی 🌼💐
🌸ذکر روز یکشنبه🌸
🍃صد مرتبه🍃
✨🌙یا ذالجلال والا کرام 🌙✨
#مـاه_پـر_برکتـــ♥️
🌸『@mahmoodreza_beizayi』
🌸زیارت ائمه در روزیکشنبه🌸
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ،☘ امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً، 💐أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَىٰ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ وَوَصِيُّهُ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِما، وَأَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلّا أَلْحَقْتِنِى بِتَصْدِيقِى لَهُمَا، لِتُسَرَّ نَفْسِى، فَاشْهَدِى أَنِّى ظاهِرٌ بِوَلَايَتِكِ وَوَِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ🎊❄️.السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ، وَكُنْتِ لِمَا امْتَحَنَكِ بِهِ صَابِرَةً، وَنَحْنُ لَكِ أَوْلِيَاءٌ مُصَدِّقُونَ، وَ لِكُلِّ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ مُسَلِّمُونَ، 🌺وَنَحْنُ نَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ إِذْ كُنَّا مُصَدِّقِينَ لَهُمْ أَنْ تُلْحِقَنَا بِتَصْدِيقِنا بِالدَّرَجَةِ الْعَالِيَةِ، لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوَِلايَتِهِمْ عَلَيْهِمُ السَّلامُ.❤️
#مـاه_پـر_برکتـــ♥️
🌸『@mahmoodreza_beizayi』
✨﷽✨
#روایت_نوروزی
✍امام صادق علیه السلام فرمودند: نوروز، روزى است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگى بپرستند و براى او شریکى قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم علیهمالسلام ایمان آورند. این روز، روزى است که طوفان حضرت نوح علیهالسلام فرونشست و کشتى آن حضرت بر کوه «جودى» قرار گرفت.
نوروز روزى است که رسول خدا صلى الله علیه وآله بتهاى کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم علیهالسلام نیز، در این روز بتهاى کافران را درهم شکست. در این روز، رسول خدا صلى الله علیه وآله به اصحاب خود امر کرد که با على علیهالسلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با ایام نوروز بوده است). نوروز، روزى است که قائم آل محمّد علیهالسلام ظاهر خواهد شد.
آنگاه فرمود: هیچ روز نوروزى نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج مىکشیم، زیرا از روزهاى ما و شیعیان ما است. آن روز را، مردم عجم حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند، ولى شما مردم عرب آن را ضایع ساختید
📚زادالمعاد؛ علامه مجلسی
✅ کانال استاد دانشمند