💠اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَم
🍃🌸عید غدیر خم، عید ولایت مبارک🌸🍃
🆔 @barayekosar
💠از دستنوشتههای شهید محمودرضا بیضائی
در #سوریه
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۹۲/۷/۱۳
🍃🌸امروز برای آمادگی عملیات در غ غ [غوطه غربی] چند نوبت جهت شناسایی منطقه رفتیم تو دل غ غ [غوطه غربی].
تردد مسلحین خیلی عادیه تو این منطقه، اصلا انتظار و توقع عملیات تو این منطقه رو ندارن.
عملیات بدلیل وسعت منطقه بسیار پیچیده و سخته ولی عجیب مزهای داره.
این #عملیات هدفش تأمین امنیت
#حرم_وخیمه خانوم #زینب سلام الله علیها ست و چه سعادتی بالاتر از این که تو این مهم شرکت بکنی و فدا بشی.
شب هم در جلسه فرماندهی عملیات شرکت کردیم جهت هماهنگی.
فرماندهی حزب ا... در غ غ [غوطه غربی] به همراه عملیات حزب [حزب الله] و اط حزب [اطلاعات حزب الله] و
مسوول مربع علی اکبر (علیه السلام)
[اسم منطقه است] خود فرماندهی قرارگاه،
آقا مجتبی عملیات، ابومحمد مسوول اط [اطلاعات] و من و سید مهدی و علی به عنوان مسوولین محور.
🌹پینوشت: برخی کلمات را بخاطر سرعت در نگارش به صورت اختصاری نوشته. توضیحات داخل کروشه [ ] از من(برادرِ شهید بیضائی) است.
#کلنا_عباسك_یا_زینب
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza
💠برای محمودرضا /صد و هفتاد
احمدرضا بیضائی :
🍃🌸آفتاب هنوز نزده بود که رسیدم معراج شهدا. گفتند بایدعجله کنم.
گفتند پیکر را گذاشتهاند توی آن آمبولانسی که آنجاست و آمبولانس را نگه داشتند تا من برسم.
وقتی گفتند که یکی دو دقیقه بیشتر وقت ندارم و با سرعت پریدم بالای آمبولانس و مشمبا را از روی تابوت زدم کنار،
میخواستم "فعلا" هیچ احساسی نداشته باشم.
میخواستم همهی دو دقیقهای را که دارم،خرج تماشایش کنم.
چیزی که میدیدم را در تمام عمر فقط یکبار میتوانستم ببینم.!!
ترکش، زیر چانهاش را دریده بود و خونی که از جای ترکش دیگری روی سرش آمده بود، پشت گوشش لخته بسته بود و موهای پشت گوش و پشت گردن را مثل چسب بهم چسبانده بود. لباسها،پاره پوره.
جدا شدن بازویش از بدن
و شکستگی پهلو
و شکستگی ساق پای چپ را بعدا دیدم.
اما پارگی لباسها و خون زیادی که رویشان خشک شده بود، حسابی از وضعیت پیکر خبر میدادند.
یکبار!
فقط یکبار میتوانستم اینها را ببینم و دو دقیقه بیشتر هم وقت نداشتم که چیزهایی را که دیدهام مرور کنم تا برای همیشه یادم بمانند.!!
بعدا وقت داشتم که روی احساسم فکر کنم...
یا فکر کنم که چرا در مورد سوریه رفتن مرا میپیچاند. یا فکر کنم که چطور باید توی مصاحبهها حرف بزنم و سوتی ندهم که پاسدار نیروی قدس بوده. اما توی آن دو دقیقه فقط میخواستم نگاه کنم.
🍃🌸اما این دیگر "محمودرضا"ی خانه ،
یا "محمودِ" ما نبود.
"محمود" دوره پایگاه و بسیج نبود.
"محمود" دوره کله شقّیمان که اصلا نبود.
نه میشد مثل آن وقتها بزنم توی گوشش، نه میشد نصیحتش کنم، نه میشد لج کنیم با هم... هیچی!
محمودرضای توی تابوت، هیچکدام از چیزهایی که قبلا بود، نبود
حتی "حسیِن" دانشکده و پادگان و بچههای سپاه هم نبود...
"شهید" بود فقط.
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza
Voice 436.m4a
2.39M
💠حجت الاسلام شیخ طادی ، شب چهاردهم محرم ۱۳۹۹
چرا #حسینِ_نصرتی؟؟
🍃🌸شهید محمودرضا #بیضائی نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نمود تا به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود
#حسین_بن_علی (ع) و کنایه از
#لبیک به این ندا بود .
#ماملت_امام_حسینیم
@Barayekosar
@Agamahmoodreza
▪️السلام علیک یا رقیه بنت الحسین علیه السلام
ما نمردیم که آشفتـــگی آغاز شود
باز هم پای حرامی به حـــرم باز شود
🍃🌸حرم حضرت رقیه سلام الله علیه
بامداد دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ مصادف با سوم صفر ۱۴۴۲ /ارسالی شما عزیزان
🆔 @Barayekosar
💠هفته دفاع مقدس گرامی باد.
🍃🌸مراسم آبروی محلـــــه افتخـــــار کوچـــــــه ها
با روایت گری ســـــــــــــــــردار هــــــادی
و با مداحی حاج مرتضـــــی خـــــانعلی
و باحضور گروهسرودکشوری رایةالهدی
تاریخ: ۹۹/۰۷/۰۲ مصادف با ۵ صفر ، سالروز شهادت حضرت رقیه (س)
درب منزل شهیــد محمود رضا بیضائی اسلامشهـر
🆔 @Barayekosar