🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🎖 ولی او نمیرفت ... 🎖
🍃 شهید بهشتی 🍃
🏔 مادر شهید بهشتی: خودم خیلی توجه به این بچه کردم. از اول که این بچه بهوجود آمد، قرآن زیاد میخواندم، بعد از وضع حمل هم قرآن میخواندم و هنگام شیر دادن طفل هم قرآن میخواندم. همینطور که من میخواندم، بچه شیر میخورد. آن وقت این بچه خیلی علاقهمند شده بود به صوت قرآن.
🏔 تا زمانی که پستان در دهان بچه بود، من قرآن میخواندم، وقتی پستانم از داخل دهانش بیرون میآمد و قرآن را نمیخواندم، بچه ناراحت میشد و با سرش اشاره میکرد که بخوان، یعنی به این اندازه علاقمند شده بود به قرآن. وقتی که بزرگتر شد، حواسم را برای مواظبت از او جمع کردم.
🏔 در دوران حاملگی خیلی مواظب بودم و نماز اول وقت میخواندم و به نامحرم نگاه نمیکردم. در خانه چهار تا برادر شوهر داشتم، اما هیچ وقت با اینها رو به رو نمیشدم. خدا قسمت کرده بود که اتاق ما یک دستک (منبعآب) داشت که همه کارهایم را در آنجا انجام میدادم، خودم بودم توی اتاق و بچههایم که با نامحرم کار نداشته باشم.
🏔 ... خیلی صفات خوب و اخلاق عالی داشت. مثلاً بچه که بود بچههای همقدش، بچههای خاله و عمهاش که همقدش بودند، میگفتند بیا بازی کنیم، ولی او نمیرفت و بیشتر به قرآن و احادیث علاقه داشت و میگفت که قرآن و علم را به من یاد بدهید. حواسش اصلاً به بازی نبود. بچهای نبود که به فکر بازی باشد. او در گرانبهایی بود که به راه خدا نثار شد.
#الگوی_تربیتی
#بارداری
🌐 منبع: تبیان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تعطیلات_پربار (2)
🍎 مامان چقدر بانشاطی! 🍎
🍃 #استاد_تراشیون 🍃
💚 جورابت کجاست؟ زیر تخت. اِه، ببین کپک زده از بس بو گرفته!
💚 مادر در خوشاخلاقترین حالاتش خانه را مرتب کنه.
💚 کار خونه نباید با اخم و تَخم و ناله کردن و غر زدن و بداخلاقی و اینها باشه
💚 خصوصاً در خانههایی که دختر وجود داره ... حتی گاهی اوقات مادر باید بهترین لحظات رو این لحظات بدونه
💚توی خونهای که دختر ببینه مادر با این روش کار انجام میده، علاقه پیدا میکنه
#الگوی_تربیتی
🌸 @fereshtehayebeheshti
هدایت شده از ذریه طیبه
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 آیت الله خوشوقت 🍃
⁉️ آیا برای انجام فرایض دینی سختگیری میکردند؟ اگر احیانا با مقاومت فرزندان روبهرو میشدند چه رفتاری نشان میدادند؟
🕌 [فرزند ایشان: ] ایشان پایههای تربیتی را چنان مستحکم ساختند که ما بعد از سن تکلیف با اختیار و رغبت، واجبات را انجام میدادیم. بهیاد ندارم مرحوم پدرم ما را برای ادای نماز و روزه مجبور کرده باشند.
🕌 گاهی که بر اثر خستگی نماز صبحمان قضا میشد با مهربانی و البته صلابت پدرانه هشدار میدادند که باید شب زودتر بخوابیم تا بتوانیم برای نماز صبح به وقت بیدار شویم. ما وقتی میدیدیم پدر قبل از اذان صبح بیدارند علاقهمند میشدیم زودتر برخیزیم و نماز بخوانیم.
🕌 زمانی هم که بچه بودیم، حاجآقا همیشه عادت داشتند ظهر و شب برای نماز به مسجد بروند. آن زمان خانه ما فاصله زیادی با مسجد داشت اما پدر در همه فصول سال تمام طول مسیر را پیاده میرفتند و برخی روزها مرا هم با خودشان به مسجد میبردند.
🕌 البته این کار برای من تفریح بود. چون سن کمی داشتم کمی که پیاده میرفتم خسته میشدم و ایشان تا مسجد مرا بغل میگرفتند. حتی در زمستان زیر بارش برف با ایشان میرفتم و برمیگشتم. در مسجد کارهایی مثل قند پخش کردن را انجام میدادم. این کارها برای کودکان جالب است چراکه موجب رشد شخصیت آنها میشود.
🕌 من مکبر هم بودم. مرحوم پدرم میگفتند نباید با قهر و غضب فرزندان را مجبور به انجام واجبات کرد چراکه نتیجه عکس میدهد. باید کاری کرد که کودک و نوجوان با میل و رغبت، فرمان خدا را اطاعت کند.
#الگوی_تربیتی
#تربیت_عبادی
🌐 گفتگوی یک خبرگزاری با فرزند ایشان