eitaa logo
بارداری بهشتی
2.2هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
9.2هزار ویدیو
269 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
✨پیامبر خدا "صلی‌الله‌علیه‌وآله" «فرزند بخواهید و آن را طلب کنید؛ چرا که مایه روشنى چشم و شادىِ قلب است.» ✅ #دوتا_کافی_نیست؛ کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه #فرزندآوری، #خانواده و #جمعیت 👌با کلی #تجربه قشنگ و کاربردی💯 🌺 منتظر شما هستیم. http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚫یک نکته و شده اساسا کسانی که استریل زندگی میکنند سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و ضعف سیستم ایمنی یعنی تکرار بیش از اندازه سرماخوردگی و مزمن شدن آن. 💯ان شاء الله مشاوره ودرمان قطعی بیماریها👇🏻 join🔜 @SalamateMontazeran
در حالی سجاده می اندازم که صدای بازی یا دعوای بچه ها تو خونه بلنده🎡🎠 و کوچیکه هم تا مهر می بینه سینه خیز میاد سمت جانماز و همه چیز رو به هم میزنه و جانماز رو این طرف و اون طرف میندازه تا با مهر و تسبیح بازی کنه 🚼و تا پایان نماز همچنان روی سجاده هست،و من باید برای سجده ،یک قدم به راست یا چپ برم تا بتونم سجده کنم ،یک وقتی هم وسطش پسرم میاد و لپش رو میکشه و گریه اش میندازه .گاهی هم از شدت گریه باید وسط نماز بغلش کنم ...و این قصه هر روز ماست ،یک روز شدیدتر و یک روز ضعیف تر .... اما من ناراضی نیستم از این شلوغی من وجود یک طفل معصوم که تازه از ملکوت به جمع ما اضافه شده و در کنار سجادم بازی میکنه رو نور می دانم ... حس میکنم خدا به خاطر فطرت پاک این اطفال بیشتر به بنده گنه کارش نگاه میکنه و این آرومم میکنه و من رو بیشتر به پروردگارم نزدیک میکنه .😭 از طرفی میگم ،من مطیع امر ولی بودم و نمازم را به دستور ولایت قامت بستم چون اصل نماز در این خلاصه میشه ،پس حسرتی نمی خورم به تهجدو نماز و روزه هایی که در کمال آرامش انجام میشه و فرد از حال خوبش لذت می بره . تو ذهنم مرور میکنم !!! همون کسایی به امام حسین پشت کردند که چند صباحی به مسلم بن عقیل پشت کردند ...🤔 اللهم اجعل عواقب ٱمورنا خيرا 🤲 .....🌸.... https://eitaa.com/joinchat/1003749437C419372b9dd
با بچه ها میشه درس خوند ،پیشرفت کرد و حتی به جایی رسید . من به این اعتقاد دارم چون فطرت پاکی دارن و به ملکوت وصل هستند و غباری از دنیا رو دلشون نیست وقتی کنار آدم هستن ،برکت بیشتر نازل میشه ،کار بهتر جلو میره ،گره ها زودتر باز میشه حتی وقتی پیش خدا قامت می بندی .از سرو کول آدم که بالا میرن یا زیرچادر قایم میشن یا با مهر و تسبیح بازیشون میگیره انگار سیمت بیشتر وصله چون وجود پاکشون داره دورت طواف میکنه و این یعنی نگاه رحمت خدای مهربون . گاهی وقتی میخوام قرآن بخونم دستشون رو تو دستم میگیرم تا به واسطه اونها فیض و برکت بیشتری بهم برسه و دریافت بهتری داشته باشم .... اون ها برای خودشون دنیایی هستن اگر باور داشته باشیم. .....🌸...... @farzand_avari_masir
💓 ارسالی شما به کانال تربیتی همسران خوب 👇 🍃🌺 به نام خداوند بخشنده مهربان🌺🍃 عرض سلام خدمت استاد گرامی و اعضاء محترم کانال همسران خوب در محضر استاد گرامی درس پس میدهیم امیدواریم عذر ما را پذیرا باشند به توفیق الهی نماز صبح رو به امامت شوهرم درخانه و نماز مغرب و عشاء را در مسجد اقامه می کنیم😊 موقع صرف غذا 🍲وقتی اعضاء خانواده تشکر می کنند بهشون میگم نوش جان ان شاءالله بخورید و حرف خدا رو گوش کنید. یه داستان از ابوذر غفاری از صحابه پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) شنیده بودم که وقت خوردن غذا نیت شون رو الهی می کردند و می گفتند خدایا این غذا رو می خورم تا بتونم بندگیت رو بکنم. به بچه هام دارم یادمیدم که بگن خدایا من بازی میکنم تا بانشاط بشم و حرفت رو گوش کنم یا وقت خواب، می خوابم تا پر انرژی 💪بشم بتونم فردا کارهای خوب بکنم. وقتی به بچه هام آب میدم این بیت شعر رو زمزمه میکنم الان پسرم این بیت رو حفظ شده 🌹ابی بنوش و لعنت حق بر یزید کن یادی ز تشنه لب، حسین شهید کن 🌹 موقع نوشیدن اب بچه هام شکر خدا و ذکر یاحسین را بر زبان می اورند هر وقت همسرم نان به دست به خانه تشریف می آورند. با خوشحالی به بچه هام میگم بچه ها بابا اومدند (بچه هام تو سنین کودکی هستند ).میگم به به چه نون گرم و خوشمره ای بابا برامون خریدن. و همان لحظه یه بیت شعر از شاعر خوب کشورمون مصطفی رحماندوست زمزمه میکنم 🍃بابا آمد نان آورد با لبخندش جان آورد با او روشن شد خانه او شمع و ما پروانه🍃 من این شعر رو از زبان خودم و بچه ها می خونم و شوهرم خیلی خوشحال میشه وانرژی مثبت می گیره . در حضور و غیاب شوهرم به بچه هام میگم بچه ها باباتون بهترین بابای دنیاست. با این کارها تلاشم اینه که از همین حالا به پدرشان احترام بگذارند قدر زحماتش رو بدونند سعی میکنم در هر فرصتی عشق و علاقه ام رو به شوهرم بیان کنم بهش میگم بهت افتخار میکنم. این رو بیشتر زمانی میگم که کار خیلی مهمی میکنه مثلا وقتی ما رو به مسجد میبره..... منم مشکلات تو زندگیم زیاد بوده ولی خدا تنهام نگذاشته و خدا رو شکر فهمیدم که یه وقتایی مشکلات که پیش میاد خدا دوست داره صدامون رو بشنوه چون براش تک هستیم .ممکنه یه وقت هایی یکم ازش دور شدیم میخواد دوباره ما رو به خودش نزدیک کنه . اجر استاد ان شاء الله با خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) التماس دعا ✅ شما هم برای افزایش آگاهی و آرامش خانواده ها سهیم باشید😊 🌸🍃 آی دی جهت ارسال تجربیات شما (حداکثر در ١۵ سطر) 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🌱 نظر استاد پوراحمدخمینی درباره تجربه ارسالی شما 👇
امروز وقتی می اومدم خونه ،متوجه پسر بچه ۶یا ۷ساله ای شدم که سگش را آورده بود تو کوچه و باهاش بازی می کرد🐶 خیلی دلم سوخت ،😕گفتم به جای اینکه پدر و مادر یکم از راحتیشون بزنن و برای او هم بازی انسانی و خواهر و برادر 🧒👦بیارن یک حیوون براش گرفتن .❗️ و بخشی از کودکی این بچه باید با یک سگ سپری بشه ،همون سالهایی که شاکله تربیتی بچه شکل میگیره.🧠 بعد به این فکر کردم این سگ مگه تا چند سال می تونه زنده بمونه ❌ اگر این بچه بزرگ بشه و مشکلی تو زندگی براش پیش بیاد ،چه حمایتی می تونه ازش بکنه🔺 یک حیوان که نه ❗️ حتی دوست و رفیق هم برای آدم مثل خواهر و برادر نیستن . البته متاسفانه بعضی ها حماقتشون بیشتره و به جای فرزند آوری ، سگ آوری دارن😔 ،تربیتش میکنن ،در آغوشش میگیرن و نازش میکنن ،آموزش از پوشک گرفتن دارن و مامانی جون و بابایی بهش میگن و به گمانشون سبک زندگی غربی را دارن!!!! 🆔 @setad_ehya_teb_eslami
میخواستم اینو بگم که خانومها سعی کنن تا جایی که میتونن از روش طبیعی برای زایمان استفاده کنن، چون وقتی سزارین بشن دیگه اونا نیستن که تصمیم میگیرن چندتا فرزند داشته باشن بلکه شرایط جسمی ممکنه تصمیم اونها رو محدود کنه... من اولین فرزندم رو سزارین شدم. برای فرزند دوم هم اون موقع دیر فهمیدم که پزشکها بعضی هاشون طبیعی بعد از سزارین رو قبول میکنن و فرصت نشد که یکی از این پزشکها رو پیدا و انتخاب کنم. اما در بارداری سوم هم به دلیل دو سزارین قبلی شرایطی برام پیش اومد که زایمان طبیعی صلاح نبود. و بعد از عمل سزارین دکترم گفت با توجه به شرایط جسمی ت اصلا بارداری چهارم برات خطرناکه و اگر باردار بشی تو هر بیمارستانی نمیشه بچه رو به دنیا بیاری و هر پزشکی قبول نمیکنه... اگر زایمانهام طبیعی بود حتما به فرزند چهارم هم فکر میکردم. اما الان دیگه شرایط فرزند آوری ندارم. خواهش میکنم خانمها به خاطر ترس، یا مسائل جزئی یا سزارین قبلی فورا به سراغ زایمان سزارین نرن تا هم خودشون سالم تر بمونن و هم بتونن خانواده ای گرم با فرزندان بیشتر داشته باشن...
زایمان سلام خواهرا میخواستم تجربه زایمان اولم رو باهاتون درمیون بذارم شاید به درد کسی خورد و دعام کرد☺️ دو سال پیش،همین روزا بود که داشتم روزای اخر بارداریمو سپری میکردم و منتظر اولین فرزندم بودم دختری که قرار بود اسمش رو زینب بذاریم😍 سونوگرافی و دکترم سه تا تاریخ بهم داده بودن(چون پریود منظمی ندارم) 4،6و9 مهر ماه... چون هیچ تجربه ای نداشتم متاسفانه،نه خودم نه اطرافیانم، و متاسفانه تحقیقی هم نکردم و فکر میکردم باید بدون انجام هییییچ کاری،فقط منتظر باشی موعد زایمان بشه و درد شروع بشه(نمیدونم تو چه فازی بودم دقیقا🤔)، هیچ کاری اعم از پیاده روی و ... انجام ندادم حتی روغن کرچک و زعفران و دمنوش و ...🤦🏻‍♀ خلاصه 4 مهر گذشت و خبری نشد تازه تازه زیر دلم یه رگه هایی تیر میکشید... گفتم خب حالا وقت دارم... 6مهر شد و بازم خبری نشد... یکم استرس گرفتم و رفتم بیمارستان که چرا نمیاد! ، که برام نوار قلب بچه رو گرفتن و خوب بود،گفتن برو سونو بده... رفتم سونو با اینکه اون روز 40هفته ام تموم شده بود طبق تاریخ سونو های قبلی، دکتر سونوگرافی بهم گفت تو هنوز 38هفته ای و دو هفته جا داری😳🙄 همسرم گفت دیگه بریم خونه گفتم نه بریم ببمارستان جواب سونو رو نشون بدم،گفتن بیار... رفتیم بیمارستان معاینه کرد گفت صفره صفر دهانه رحم اصلا باز نشده... برگه های سونو رو نگاه کرد و یه فرم بهم داد و گفت بگو همسرت امضا کنه باید بستری بشی من شوکه مونده بودم گفتم نه درد دارم نه چیزی چرا باید بستری شم سونو هم که گفت 38هفته ای هنوز! گفت سونوی اول مهمه که 4مهر بوده الان گذشته دو روز باید بستری بشی... گفتم من که درد ندارم،بچه هم خوبه اقلا برم خونه،حموم ساک و وسایل بردارم و بیام!؟ مامای بداخلاق بدون هیچ توضیحی گفت نه که نه! همین الان باید بخوابی شوکه شده بودم و گریه ام گرفته بود... رضایت نامه رو گرفتم و رفتم پیش همسرم با گریه گفتم چی شده و سعی کرد ارومم کنه زنگ زدم خواهرم،اون بنده خدام گفت خب بستری شو حتما لازمه دیگه... نگران نباش،بیقراری نکن... ساعت 8 شب بستری شدم.... بدون درد بدون علامت خاصی یه اتاق بزرگ بود با چهارتا تخت که رو یکی از تخت ها یه خانومی داشت درد میکشید و ناله میکرد... از 8شب تا 6صبح،بدون انجام هیچ کاری، فقط رو تخت خوابیده بودم و شاهد درد کشیدن اون بنده خدا بودم و از صدای جیغ هاش حتی نتونستم بخوابم... ساعت 6صبح اومدن و بهم سرم زدن... سرم فشار هنوزم صفر بودم و بدون درد...! کم کم با سرم،دردهام شروع شد... نگم براتون که تا ساعت12 ظهر درد کشیدم و کشیدم ،سرم که تموم شد معاینه شدم و باورم نمیشد،فقط 2سانت😖 6ساعت درد و 2سانت... یه سرم معمولی بهم زدن و یکم استراحت کردم... دوتا دیسک هم مدام روی شکمم بود و انگار ضربان قلب بچه رو چک میکرد،بخاطر دیسک ها مجبور بودم کلا به پشت بخوابم جالبه گفتم درشون بیارم اذیت میشم،اجازه ندادن!... دوباره ساعت 2بود که یه سرم فشار دیگه بهم زدن به تمام معنا داشتم جون میدادم فقط خدای مهربون میتونست کمکم کنه... نمیدونم چجوری شد که اجازه دادن همراه ها اومدن داخل... مامانم تموم مدت کنارم بود و ماساژم میداد و بهم میرسید... با هر درد من درد میکشید و به قول خودش یه بار دیگه انگار زایمان کرد خودش😅 خیلی سخت گذشت... ساعت تقریبا 7 اینا بود که شیفت عوض شد و مادرم رو بیرون کردن😕 معاینه شدم و 7،8سانت بودم... بهم گفتن زور بزن و زدم و خیلی خیلی هول هولکی جوری که اصلا توقع نداشتم وقتش شد! بلند شدم و رفتم اتاق زایمان... کلی زور زدم و مامای بالاسرم و البته دکتر متخصص که فقط ناظر بودن،میگفتن چیکار کنم شنیدم که به هم میگفتن میشه،میشه! ولی یهویی تیغ زد و همزمان گفت وای پاره شد... موقع دوخت فهمیدم که از بالا هم بخیه خوردم😔😖 دختر قشنگم رو انداختن بغلم و یه دستمال دادن و گفتن تمیزش کن! منم اصلا تو حال خودم نبودم و بلند بلند حرف میزدم با دخترم زینب،زینب جان دختر قشنگم اومدی مامان الهی فدات شم گریه نکن جانم جانم گفتن میتونی نگهش داری گفتم نه میترسم بیفته! گرفتن و گذاشتنش رو تخت مخصوص نوزاد... از همون دور باهاش حرف میزدم انقدر صدام بلند بود که ماما اونطرفی صداش درومد که خانوم یکم ارومتر...😅 به مامای خودم گفتم سردش نشه بچه،لخته! گفت نه بالا سرش بخاری هست...
هدایت شده از ♻️ حال خوب زندگے
⭕️ ۱. هرگز فرزندانتان را نگذارید. 🔹 پرسش های کودکان نشانه و آن هاست. ۲. از خود در بین یا واقعا بپرهیزید. 🔹 را بعدا در فضایی محبت آمیز، آرام و بدون به او بگویید. ۳. را نمی توان با تحقیر، اجبار و ... داد. 🔹 سعی کنید فرزندتان با خود را کنید و آن را و کنید. و آن ها را با دادن اصلاح کنید. ۴. از نیک و پسندیده فرزندان خود بسیار کنید. 🔹 با تعریف های شما خوش آیند حضور در جمع بزرگان را کنند. ۵. کودکان خود را با بزنید که موجب و احساس در آن ها و اطرافیان آنها بشود مانند: علی آقا یا فاطمه خانم و ... ۶. را به فرزندان خود واگذار کنید. که با و های آن ها باشد. 👈 بعنوان مثال: شاید یک شش ساله به نتواند در نانوایی بایستد و نان بگیرد. ولی شاید بتواند یک قالب پنیر بخرد. 📚 ڪانال فرزند پرورے پیروان @tarbiyat_peyrovan