🌸 #داستانک / مریضی لذت بخش!
.
توی کوچه پیرمردی رو دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود.
سن و سالم کم بود.
چیزی نداشتم کمکش کنم.
اون شب رختخواب بدجوری آزارم می داد!
از فکر پیرمرد خوابم نمیبرد.
رختخوابم را جمع کردم و روی زمین سرد
خوابیدم.
میخواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم.
.
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم.
اما ...
اما روحم شفا پیدا کرد.
#چه_مریضی_لذت_بخشی!
.
[برگی از زندگی #شهید_چمران. با ویرایش #برکت]
.
🌐 @barkat313
🌸 #شهید_چمران:
خدایا! میخواهم فقیرِ بینیاز باشم که جاذبههای مادیِ زندگی مرا از زیبایی و عظمتِ تو غافل نگرداند. خدایا! خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم.
🌐 @barkat313
#گل_آفتابگردان