eitaa logo
فروشگاه برکت
3.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
240 ویدیو
4 فایل
🌸 اولین وبزرگترین شبکه عرضه محصولات محلی تولیدطلاب ومومنین انقلابی درکشور که باهدف عرضه محصولات باکیفیت باقیمتی منصفانه وتقویت بنیه اقتصادی جبهه متدینین انقلابی شکل گرفته. ☘ارتباط: @barkat313_admin ☘خرید آنلاین: barkat313.ir 💯 #با_برکت_سالم_زندگی_کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 / نان و پنیر . امروز صبح وقت دکتر داشتیم. قبلش باید می‌رفتم نون می‌گرفتم. رفتم. توی نونوایی بازم همون اتفاق قبلی، یعنی کشیدن پنج تا کارت برای ۲۲۰۰ تومان و نداشتن موجودی کافی، تکرار شد. و باز خنده‌های توی دلِ من. . یِ عالمه نونای ریزه پیزه و بعضی بزرگتر افتاده بود روی پیشخون نونوایی. مردم خجالت می‌کشند نان‌های خورده ریزه‌ی نان خود را بردارند و با خود ببرند تا یک وقت مردم دیگر نگویند: اِلِ بِلِه جینبله. بعضیام چون کلا حال نداشتن سنگای چسبیده به نونو رو جدا کنن یا خدااااای نکرده خدااااای نکرده دست‌شون اووووف نشه سنگارو با نونش یک جا جدا کرده بودنو انداخته بودن. . منم تمام اون‌ نونا رو جمع کردم، تمیزشون کردم و ریختم روی نونام. ی عالمه شده بود. شاید حدود ۳۰۰ تومن! . وقتی برگشتم خونه حضرت خانوم آماده دم در بود. سریع رفتم توی خونه تا نونا رو بذارم. . مادرم اومدن نونا رو تحویل گرفتن. جریان نون ریزه‌ها رو بهِشون گفتم. مادر جریان رو بیان کردن که در اون زمان اوووونقدر نعمت فراوون شده بود که مردم با نون، این خدا، خودشونو تمیز می‌کردن. و خدا به خاطر این ناسپاسی قحطی بَرِشون مسلط کردو به طوری که مجبور شدن همون نونای کثیف رو بخورن. . یِ کم نون جدا کردم. یِ کم پنیر لاش گذاشتم. وسریع رفتم پایین. . توی ماشین خانوم لقمه درست می‌کردو می‌داد دستم. در حالی که لقمه رو توی دهنم می‌ذاشتم بِهِشون گفتم: خوب داستانکی می‌شه‌. - چطور؟ + حالا همه‌ی مردای کانال‌مون می‌رن به زناشون می‌گن: "نیگا، نیگا، ببین خانوم حاج آقا رو؛ یااااااد بگیر."(همیشه شعبون ی بارم رمضون) . + "خوب شد نون پنیرا رو آوردم." - آره؛ خدا خیرتون بده! من که دیشب خیلی گرسنم شده بود هیچی نون توی خونه نبود. هم گرسنه خوابید." + آخه اگه نمیاوردم که الآن باید بهتون حلیم می‌دادم.😁 - (خانوم با نگاهی عمیق و لبخندی بر لب)خُب می‌دادید! + نه؛ دیگه نشد. آخه من باید در حد باشم.😁 🌐 @barkat313