eitaa logo
فروشگاه برکت
3.2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
236 ویدیو
4 فایل
🌸 اولین وبزرگترین شبکه عرضه محصولات محلی تولیدطلاب ومومنین انقلابی درکشور که باهدف عرضه محصولات باکیفیت باقیمتی منصفانه وتقویت بنیه اقتصادی جبهه متدینین انقلابی شکل گرفته. ☘ارتباط: @barkat313_admin ☘خرید آنلاین: barkat313.ir 💯 #با_برکت_سالم_زندگی_کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فروشگاه برکت
❤️ #فاطمه_خانوم
🌸 / بدو تا برسی . 1⃣ در بیش‌ترِ شب‌های ماه رمضون، بعد از افطار، می‌رفت دفتر حضرت آقا، پای درسِ اخلاقِ آیت الله مصباح یزدی. بعدشم هیئت. بعدشم تا نزدیک سحر سرِ مزارِ شهدای گلزارِ علی بن جعفر(علیه‌السلام) برای پاک‌سازی و زیباسازی سنگ مزار شهدا. شبی که می‌خواستم بِهِش برسونم که حواست به درساتم باشه و ... گفتم: + آقاجون! شهدا چه نیازی دارن به این کارها. شما باید راه اونا رو ادامه بدی. اونا رفتن برای حفظ اسلام، مکتب و انقلاب؛ و شما باید در این بُرهه با خوب درس خوندنت در این راه قدم برداری. - آقاجون! اونا به من نیاز ندارن. من به اونا نیاز دارم. . 2⃣ اون شب که رفته بودیم حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها)، و در حقیقت رفته بودیم برای وداع، (برای تشریف فرمایی می‌خواستیم بریم مشهد. الآنم مشهدیم و نائب الزیاره‌تون)، در برگشت از حرم از جلوی مزار گذشتیم. شهید مبارک تا مدتها شهید گمنام بود و بعد از مدتی هویتش مشخص شده بود. وقتی با ماشین از جلوی مزار شهید رد شدیم گفت: "آقا جون! خوب بود برای وداع با شهید هم می‌رفتیم." تا این حرفو زدو و منم توی ذهنم، برای چند صدم ثانیه، دو دو تا چهارتا کردمو، بِرَمو نَرَم کردم، حدود دویست سیصد متر از مزار شهید رد شده بودیم. با خودم گفتم هر چند بچه‌ها خستَنو، خانومم حال نداره، ولی برای این که حرف شهید نشه‌ئو، به ارزش‌های ذهنیش ارزش قائل شده باشیمو ... ماشینو کشیدم کنارو، زدم رو دنده عقبو، ویژژژژژژژژژژژژ، تا خود مزار شهید دنده عقب رفتیمو، اومدیم پایینو، برای چند لحظه رفتیم سر مزار شهیدو با شهید وداع کردیم. . . 👈 این بود که فهمیدم منِ طلبه‌ی مُعَمّمِ درس خونده‌ی بچه حزب‌اللهیِ بسیجیِ ولایتیِ انقلابیِ ... تا به بچه‌های دهه هشتادیم برسم حالا حالاها باید بدوم. . مواظب باشیم عقب نیفتیم. . 🌐 @barkat313