eitaa logo
برساخت
385 دنبال‌کننده
262 عکس
99 ویدیو
51 فایل
کانال تحلیلی سیاسی 《 برساخت 》 به دنبال القای نگرشی نو و جامعه شناختی بر مسائل و اتفاقات جاری کشور است. جهت ارتباط با ادمین و ارسال انتقادات،نظرات و پیشنهادات : @M_Razavi_g
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه مطلب ۳.... @barsakht گسترش منازعات بین قبایل که حاصل کمبود آب در کشور بود ایده وجود یک حکومت قدرتمند که متولی توزیع آب در کشور باشد را مستحکم تر کرد لذا از زمانی که دولت ها مالکیت آب و سپس مالکیت زمین را در اختیار گرفتند قدرت آنها هر روز بیشتر از گذشته می شد و اینجا بود که سرمایه های آبی و زمینی دیگر سرزمین ها نیز اهمیت می یافت. مدیریت منابع آب توسط دولت، باعث تسلط تاریخی حکومت ها بر تمام شئونات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در ایران نیز می شد و از این رو حکومت نیز شکلی قدسی و خدایی به خود می‌گرفت و ما چنین ساختاری را از زمان هخامنشیان به بعد در کشور شاهد هستیم . البته با ظهور اسلام، اساس پادشاهی نیز بر دین استوار شد و شاه نیز به عنوان پاسدار و خدمتگزار دین توصیف می گردید . خلاصه بحث اینکه حکومت به نهادی مقدس و مشروع و واجب الاطاعه تبدیل شد و این نهاد با گذشت زمان نه تنها بر آب و زمین حاکمیت داشت بلکه جان و مال و ناموس و زندگی مردم را نیز در تملک خود می دانست... @barsakht چنین افزون طلبی ها و جنگ هایی باعث می‌شد که ایران همواره مورد طمع قبایل و طوایف مختلفی مثل غزنویان و مغول ها قرار گیرد و در نتیجه اولین قربانی چنین جنگ‌هایی، بدون شک کشاورزی و صنعت ایران بود . چنین جنگ های پردامنه ای باعث کاهش چشمگیر نفوس(تعداد نفرات) و ویران شدن شبکه‌های آبیاری و تغییر در طبقه زمیندار و در نتیجه قطع تکامل صنعتی و تجاری بلندمدت ایران می‌شد مثلاً مغول ها هزاران صنعتگر و مردان فنی را به اسارت گرفتند که این امر در کوتاه مدت تاثیر جبران ناپذیری گذاشته بود هرچند تاثیرات فیزیکی حمله مغول ها نیز بیشتر در بلندمدت باعث ویرانی پایه های توسعه ایران در آن زمان شده بود بصورتی که در کشاورزی بیشترین صدمه فیزیکی را شاهد بودیم چرا که باعث ویرانی شبکه‌های آبیاری و تبدیل شدن زمین های زراعی به چراگاه های حیوانات گردید.... @barsakht
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجری شبکه تلویزیونی آمریکا از دست نشانده های ایالات متحده در کشورهای مختلف جهان و عاقبت آنها روایت میکند..‌ از محمدرضا پهلوی در ایران تا صدام حسین در عراق و اشرف غنی در افغانستان.....
ایران و توسعه ۴ حکومت بی رقیب: تجربه تلخ تاریخ سیاسی اجتماعی ایران دکتر زیباکلام معتقد است که : تبدیل شدن حکومت به موجودی بی رقیب و مسلط، یکی از نتایج تسلط قبایل آسیای مرکزی بر ایران باستان بود. در واقع استحکام عنصر اطاعت از حکومت در عین اعتقاد به الهی بودن سلطنت و مشروعیت دینی حکومت ،که در ایران ریشه های تاریخی داشت، باعث می شد که حکومت ها بیشتر از هر ایام دیگری صاحبان قدرت بی حد و حصر شوند و چنین قدرتی باعث تعرض آنان به حقوق مردم می شد . علاوه بر این، ادبیات سیاسی آن روز نیز بخشیدن آزادی به رعیت را موجب زیان هیبت پادشاهی می دانست و چنین روندی ممکن بود رعیت را بی ادب گرداند . ادبیاتی که در لسان خواجه نظام الملک(وزیر سلجوقی) به صراحت بیان شده است. هر چند تمرکز مطلق قدرت در دست حکومت از یک طرف موجب دفاع از مردم در مقابل مهاجمین خارجی می شد اما در عین حال باعث تباهی هر گونه فرصتی برای مخالفت و مشارکت مردم در روند های حکومتی می گردید و با چنین پروسه‌ای ، دست حکومت برای هرگونه دخل و تصرف در اموال و سرنوشت مردم بازتر می گشت . وجود چنین حکومت های مطلقه ای در تاریخ ایران رابطه مستقیمی با شرایط اقلیمی کشور و در نتیجه دفاع از مردم در مقابل تعرضات قبایل دیگر داشت. در چنین ساختاری حقوق اولیه اجتماعی انسانها نادیده گرفته می شد و نهاد مالکیت ارزش چندانی نداشت و البته بحث مالکیت مردم به هیچ وجه از جانب حکومت ها و صاحبان قدرت به رسمیت شناخته نمی شد و در واقع قدرت حاکم(به فرض ما ، دولت) بر تمامی حقوق تملیکی و یا سیاسی ، فرهنگی ویا قومی مردم حاکمیتی مطلق داشت. در نتیجه ی چنین شرایطی ،تمامی حکومت هایی که در ایران به قدرت رسیدند نه تنها خود را مالک سرزمین ها بلکه خود را صاحبان مردمان آن سرزمین ها نیز می دانستند.... @barsakht
ایران و توسعه ۵ از علم و توسعه تا عقب ماندگی در ایران خاموشی چراغ علم و افول علمی ایران در طول تاریخ نیز یکی از دلایل مهم عقب ماندگی ایرانیان است . دکتر زیباکلام معتقد است که افول علمی ایران از ۲۰۰ سال قبل از هجوم قوم مغولان(۱۲۱۹ تا ۱۲۵۶) آغاز شده بود اما ضربه نهایی بر پیکره علم در ایران با حمله مغولان و استقرار ایلخانان مغول وارد و کامل تر شد و ما اوج این افول را از قرن سیزدهم به بعد در ایران شاهد هستیم که در نتیجه سیاست های متوکل عباسی بر علیه عقل و علم و فلسفه چراغ علم نیز رو به خاموشی گذاشت و چنین روندی بر ایران که بخشی از امپراتوری اسلام بود تاثیر فراوانی گذاشت. علاوه بر این ، ورود قبایل و طوایف آسیای مرکزی به ایران از قرن یازدهم به بعد ، علاوه بر از بین بردن تمامی زیرساخت‌ها و فضای علمی موجود در کشور ، بیش از پیش موجب خاموشی چراغ علم در این دیار کهن نیز گردید... ____________________________ ایران و توسعه ۶ جمعبندی نظریات دکتر صادق زیباکلام اهم مفروضاتی دکتر زیباکلام برای شرح دلایل عقب ماندگی تاریخی ایران برمی شمارند عبارتند از : - تمرکز مطلق قدرت در دست حکومت - ضعف حاکمیت قانون و نبود امنیت فردی و اجتماعی - کمرنگ بودن نهاد مالکیت - تمرکز قوه اقتصادی جامعه در دست دولت - نبود گروه‌های اجتماعی و اقتصادی مستقل از دولت - عدم وجود نهادهای مدنی - خاموش بودن چراغ علم به جز در وادی علوم دینی @barsakht
ایران و توسعه ۶ جمعبندی نظریات دکتر صادق زیباکلام اهم مفروضاتی دکتر زیباکلام برای شرح دلایل عقب ماندگی تاریخی ایران برمی شمارند عبارتند از : - تمرکز مطلق قدرت در دست حکومت - ضعف حاکمیت قانون و نبود امنیت فردی و اجتماعی - کمرنگ بودن نهاد مالکیت - تمرکز قوه اقتصادی جامعه در دست دولت - نبود گروه‌های اجتماعی و اقتصادی مستقل از دولت - عدم وجود نهادهای مدنی - خاموش بودن چراغ علم به جز در وادی علوم دینی @barsakht
ایران و توسعه ۷ ما شخصیت توسعه ای نداریم! دومین اندیشمندی که به بررسی نقطه نظرات وی در خصوص دلایل عدم توسعه و عقب ماندگی ایران خواهیم پرداخت، دکتر محمود سریع القلم است. @barsakht او معتقد است که در ایران شخصیت لازم و مناسب برای توسعه وجود ندارد و تا کنون "تمرکز علّی" مناسبی برای برنامه ریزی و پیشرفت و آینده نگری در خصوص توسعه صورت نگرفته است. ایشان معتقدند که مشکل ما در توسعه از دو حالت خارج نیست: یا اینکه در افکار و پارادایم ها و مناسبات فکری مشکل داریم و یا اینکه مشکل ما در افراد و شخصیت ها و روحیات آنها برای نیل به توسعه است. ایشان معتقدند که ما باید ساختارهای منتهی به شخصیت را تغییر دهیم تا بتوانیم ساختارهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی جامعه را دگرگون کنیم به صورتی که خلقیات و رفتار های دیرین قبیله‌ای ، عشیره ای و استبدادی از یک طرف و افکار غیر منطقی و غیر قابل انطباق با شرایط ایران از سوی دیگر باعث توسعه نیافتگی ما در طول ادوار تاریخی مختلفی شده است. ایشان معتقدند که ما در ایران افکار مدرن داریم اما شخصیت مدرن نداریم. @barsakht از نظر دکتر سریع القلم ،یکی از موارد مهم و تاریخی خلقیات ایرانیان، رفتار های قبیله ای است به صورتی که غیر خودی را به راحتی حذف و مخالفین را به عنوان بیگانه می شمارند و این امر باعث قطع تداوم روند توسعه شده است. در واقع یکی از عوامل مهم توسعه نیافتگی ایران، دیرینه بودن فرهنگ استبدادی و بی‌توجهی به روش های علمی و تفکر علمی در نیل به توسعه و پیشرفت است و تا زمانی که ساختارهای روانی و شخصیت ساز اصلاح نشوند، سایر ساختارها نیز متحول نخواهند شد. @barsakht روی دیگر سخن این است که: مدرنیته با ادکلن و شیک پوشی به دست نمی‌آید بلکه به شخصیت توسعه یافته و اخلاق عقلانی وابسته است و و اگر ما این سوال را مطرح می‌کنیم که آیا توسعه اقتصادی مقدم است یا توسعه سیاسی، در واقع این سوال ناشی از بدفهمی مشکل توسعه یافتگی ایران توسط ما می باشد
ایران و توسعه ۸ انباشت تاریخی رفتارهای توسعه ناپسند ایرانیان دکتر محمود سریع القلم معتقد است که ظاهر و باطن فرهنگ ایرانی دچار ناهماهنگی ها و رفتارهای بسیار متناقضی شده و همین فرهنگ باطنی اشتباه و متناقض و ناملموس ، باعث عدم پیشرفت ایرانیان در طول تاریخ شده است. @barsakht به عنوان مثال، نبود جهانبینی روشن برای فرد ایرانی و قابلیت تغییر جهت و موضع برای چندین بار در طول یک روز و همچنین توانایی حفظ ظاهر در روابط خود با دیگران در عین بی اعتمادی باطنی به طرف مقابل ونیز عدم وجود فرهنگ خود انتقادی و انتقاد پذیری و برخورداری از نگاه های کوتاه مدت از جمله عناصر باطنی فرهنگ ایرانی می باشند و چنین خصلت هایی باعث عدم پیشرفته ایران در برهه های زمانی مختلف شده است. وجود چنین ویژگی هایی باعث شده است که ایرانیان هیچ گاه به فکر کار بنیادی و بلند مدت و استراتژیک و سامان دادن به عرصه‌های مختلف زندگانی خود نباشند و نتیجه این نوع نگاه ها باعث ذره ذره شدن جامعه و پیدایش نوعی بی اعتمادی فراگیر شده که مانع از شکل گیری نظام اجتماعی منسجم و معنی دار برای رسیدن به توسعه میشود. @barsakht در واقع جامعه ما بیشتر شفاهی و غیر منتظم به اسناد بالادستی اخلاق و اعتماد متقابل است .این جامعه تعریف کوتاه‌مدتی از آینده خود دارد و غلبه زرنگی های کوتاه‌مدت را یک فضیلت برای خود می شمارد و اهداف جمعی در آن بسیار ضعیف و هنر گوش دادن به ایده‌ها و ابتکارات نو و شنیدن سخن دیگران یا وجود ندارد و یا اینکه به حالت تمسخر به آنها نگریسته می شود . ما ایرانیان به دلیل کم حوصله گی خود تبحر خاصی برای پیدا کردن راه میانبر برای انجام کارهای مهم هستیم. اما باید گفت که این خلقیات غیر مدنی ما ایرانیان، امری ذاتی نیست ، بلکه نتیجه برخی ساختارهای نادرست سیاسی اجتماعی و اقتصادی انباشته شده در طول تاریخ ایران است. @barsakht
آنتاگونیسم از جنس کردی: اینبار هم با خونریزی و قتل کردها @barsakht هسته تشکیلات مخفی حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) موسوم به عقاب های زاگرس (هەڵۆکانی زاگرۆس) در داخل ایران ، در روزهای اخیر اقدام به ترور دو نفر از از بسیجیان اهل سنت منطقه شمالغرب کشور در شهرستان های مهاباد و پیرانشهر در آذربایجان غربی نموده است. آنچه که از پس زمینه فعالیت های تروریستی گروهک های ضد انقلاب کردی در شمال غرب کشور به عیان قابل مشاهده است را می توان در چند نکته خلاصه کرد: اول اینکه توان این گروهک ها _ با اشاره به فعالیت چندین ساله آنها در شمال غرب _ نشان می دهد که آنها توانایی لازم برای تاثیر ایدئولوژیک و عقلانی بر مردم کردزبان شمال غرب را نداشته و حتی الامکان خود را از انجام اقدامات غیر تروریستی ناتوان میبینند‌.نگاه واقع بینانه اندک طرفداران گروه‌هک های معاند نیز این گفته را تصدیق می کند @barsakht دوم اینکه ساختار سیاسی و اجتماعی امنیت در منطقه شمالغرب به گونه ای است که بخش اعظمی از بار امنیت بر دوش مردم کردزبان گذاشته شده و این راهبردی است که توانسته برای اهل سنت غرب و شمالغرب ایران ، دارای دستاوردهای فراوان سیاسی و اجتماعی باشد و چنین گزاره ای برای گروهک های ضد انقلاب به هیچ وجه قابل قبول نیست که مردم کردزبان به ادامه حیات مسالمت آمیز در جغرافیای فکری و سرزمینی جمهوری اسلامی ایران ادامه دهند. امروز اغلب مرزداران سرزمینی شمالغرب کشور از مردمان بومی و کرد زبان همان منطقه انتخاب شده اند و این نشان می دهد که لایه های امنیتی در این منطقه ریشه در ساختارهای سیاسی و اجتماعی شمال غرب دارد. سوم اینکه: ایجاد فضای آشوب و تهدید و یا ترور شهروندان بومی و کرد زبان منطقه شمالغرب نه تنها باعث فراگیر شدن چتر امنیتی سیاستگذاران بر منطقه می شود بلکه این خود مردم کرد زبان هستند که از نبود امنیت در شهر های مهم تجاری همانند پیرانشهر و مهاباد زیان می بینند و این یک تناقض آشکار در راهبردهای گروهک های ضد انقلاب کردی است چرا که از یک طرف خواستار منفعت مردم کرد زبان و از طرف دیگر عاملان ترور این مردم هستند و گستراندن فضای ترور و تهدید در این شهرها باعث فرار سرمایه و در نتیجه تخریب زیرساخت های اقتصادی این شهرها و مردمان ساکن در آن ها می شود و این همان آنتاگونیسم سیاسی از جنس کردی ست. تضادی که دود آن تنها به چشم کردها خواهد رفت. ________________________ برای عضویت در کانال تحلیلی سیاسی در تلگرام و ایتا بر روی @barsakht فشار دهید .
چرا کار دولت آقای رئیسی بسیار دشوار اما مهم است؟ اینکه در سال های اخیر در برخی از ساحت های مدیریتی کشور شاهد بروز برخی نارسایی‌ها و بی مدیریتی های اسف بار و حتی کژ کارکردهای سیستمی بودیم ، امری غیر قابل انکار است .اما نباید کاهش مشارکت مردم و یا نقد آنها بر روندهای ناثواب و ضعف های مدیریتی و یا سیستمی را به معنای عناد مردم با اصل نظام بدانیم‌. @barsakht در یکی از نظرسنجی های دانشگاه مریلند امریکا در بهمن ماه ۱۳۹۹ درصد عناد و مخالفت با اساس جمهوری اسلامی در بین مردم کشور، تنها ۵ درصد بوده است که این عدد در نظرسنجی های اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ به ۷/۸ درصد رسیده بود. چنین آماری نشان می دهد که حداقل ۹۲ درصد از مردم با اساس نظام مخالفت ندارند و هیچگاه نیز جایگاه منافقین و سلطنت طلب ها در ایران به ۵ درصد نرسیده است ‌لذا بحث اینکه مشارکت قریب به ۵۰ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را به معنای عبور از جمهوری اسلامی در طی چهار سال (نسبت به مشارکت ۷۳ درصدی مردم در سال ۱۳۹۶ ) بدانیم ،اشتباه فاحش محاسباتی است. اما اگر به این درصد ها با یک نگاه خوشبینانه و به نظر من غیر واقع بینانه نگاه کنیم، ممکن است خودمان دچار اشتباه محاسباتی شویم . منظور من این است که کار ویژه اصلی آقای رئیسی و دولت مردمی ایشان ، می بایست بر اساس بازگرداندن اعتماد عمومی به ساختار سیاسی و اجرایی کشور باشد. @barsakht در یک نگاه واقع بینانه و بر اساس همین نظر سنجی ها ، حدود ۳۰ درصد مردم به دلیل مشکلات موجود اقتصادی و ۱۷ درصد به دلیل عدم امید به آینده و ۱۰ درصد نیز به دلیل بی عدالتی موجود در کشور در پروسه انتخابات شرکت نداشتند و این بدان معنی است که شیوه عمل حاکمیت و دولت می بایست بر اساس بازسازی واقع بینانه اعتماد مردم به نظام شکل بگیرد . حال می‌توان دلایل پر اهمیت بودن شیوه سیاست گذاری و مدیریت کشور در زمانه آقای رئیسی را بهتر درک کرد. امروز بالاترین سطح از انتظارات مردمی از قوای مقننه قضاییه و اجرائیه ی کشور به دلیل هماهنگی ها و هم گفتمانی موجود بین این سه قوه، شکل گرفته و عدم توانایی ایشان برای پاسخ به مطالبات و نارسایی ها خواهد توانست مشکل سیاسی و اجتماعی ایران را چندین برابر و شکاف های فعال و غیر فعال موجود در جامعه را به بالاترین حد خود برساند . @barsakht
سلسله بحث های ایران و توسعه ۹ ما به جرم بحرانی نرسیده ایم!! آقای دکتر سریع القلم معتقد است که همانند انجام تمام پروژه های کوچک و بزرگ از نظر کمی و کیفی ، ما نیازمند نوعی انرژی تمرکز یافته و متراکم هستیم، یعنی آنچه که در علم فیزیک به آن جرم بحرانی گفته می‌شود. جرم بحرانی(Critical Mass ) یعنی جرم مورد نیاز برای شروع یک واکنش زنجیره‌ای. یعنی همان انرژی لازم برای انجام دادن یک کار که باید به حد کمال خود برسد. مثلاً فرض کنید اگر جرم بحرانی مورد نیاز برای یک ماه ۱۰۰۰ باشد ولی جرم موجود از آن ماده ۹۹۹ بوده باشد ،در عمل هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد حتی اگر ده سال نیز در همان حالت بوده باشد . @barsakht یعنی تمامی جرم ها باید متراکم شوند تا بتوانند به یک نقطه پایان یا به یک نقطه عظیم و مورد هدف برسند. مثلاً چینیها مرهون انرژی متراکم دینگ شیائوپینگ و چون لای و مالزی ها مرهون جرم بحرانی حزب ماهاتیر محمد بودند و یا موفقیت سیاسی و اقتصادی غرب مدیون تمرکز و فعالیت جرم بحرانی به نام بورژوازی بوده است، اما این منبع انرژی برای توسعه در ایران مشخص نیست !!! آیا این جرم بحرانی لازم در بخش خصوصی و یا در بخش دولتی و یا در گروه‌های سیاسی و یا گروه‌های مسلح و یا اساسا در کدام یک از بخش های جامعه است؟؟ ما برای اینکه به توسعه برسیم باید به تمرکز انرژی در ایران توجه کنیم و این یک بحث اساسی است. در یک کلمه، عدم تمرکز و تجمع و اجماع گروه های نوساز در بحث توسعه به عنوان گره اصلی توسعه‌نیافتگی ایران است. @barsakht
بی مدیریتی مسئولین ؛ به بهای تشنگی این روزهای دریاچه ارومیه @barsakht بودجه درنظر گرفته شده برای نجات دریاچه ارومیه طی سال ۱۴۰۰، حدود ۴۹۸ میلیون تومان است و البته در این چند سال، اعتباری حدود ۶۰۰۰ میلیارد تومان - که به ارزش روز حدود 15 هزار میلیارد تومان است- برای احیای آن هزینه شده . این دریاچه زیبا و شور باید ۹ میلیارد مترمکعب آب در خود جای دهد تا به تراز اکولوژیک لازم برسد. این تصویر را دیروز (جمعه 1400/6/19) مرکز هوانوردی فضایی چین منتشر کرده است .
آینده به کجا میرود؟ شهرستان نقده ( آذربایجان غربی ) یکی از معدود نقاط سرزمینی ایران است که نگاه ها به آن از هر حیثی حائز اهمیت است . شهری با سابقه طولانی تاریخی و با ساختار سیاسی-اجتماعی منحصر به فرد در جنوب آذربایجان غربی. @barsakht زندگانی دو قوم ترک و کرد / شیعه و سنی در یک محدوده سرزمینی که بر خلاف ساحت سیاسی ، دارای روابط درهمتنیده ی فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی هستند ، بهترین سوژه برای بررسی انواع آنومی ها و چند پارگی ها است. در این شهرستان تمام حوادثی که ممکن است یک طرف آن کرد یا ترک باشد ، به سرعت جنبه ی سیاسی و قومی به خود میگیرد و حتی با کمترین جرقه ای تبدیل به کنشی امنیتی میشود . امنیتی شدن تمام مسائل جاری در شهرستان امری عادی و جاری است. علاوه بر خصلت های گفته شده ، در شهرستان نقده استعداد فراوانی از حیث تعامل یا تقابل با نظام حاکم وجود دارد. اغلب شهدای بزرگ ایران و انقلاب در منطقه شهید شده و یا حتی الامکان در منطقه سولدوز دورانی از جنگ و مقاومت را پشت سر گذاشته اند . از طرف دیگر زادگاه و یا جولانگاه تعداد زیادی از معاندین و سران ضد انقلاب کردی وترکی نیز از این خطه است. فرای تمامی خصوصیات ظاهری و باطنی ، جایگاه امروز نقده برای دولتمردان و اندیشمندان ، جایگاهی بسیار مهم و قابل تامل است . این جایگاه نه از حیث خوش بینی ها و مثبت اندیشی ها ، بلکه برآمده از نگاه های واقعی به تابلوی تحولات ساری و جاری این شهرستان است . @barsakht تقریبا اغلب حوادث و اتفاقات این شهرستان رنگ و بومی سیاسی و امنیتی دارد. از انتخابات مختلف مجلس شورای اسلامی گرفته تا دعواهای عادی بین مردمان یک شهر و روستا و سرزمین . تنها در سه ماهه اخیر سال 1400 سه اتفاق نه چندان بزرگ که در دیگر مناطق نیز قابل حادث شدن است ، باعث شده که برخی از کردها و ترک ها با هم درگیر شده و کار حتی به دخالت یگاه ویژه ضد اغتشاشات نیروی انتظامی نیز کشیده شود . بدون شک ، عینک مناسب برای تحلیل اتفاقات شهرستان نقده ، نگاه به عنوان الگویی برای چندپارگی متراکم است . قبلا هم این بحث را در نوشته کوتاهی مطرح کرده ام. در این شهرستان سه نوع مهم و خطرناک چند پارگی ( قومیت – زبان و مذهب ) بر هم متراکم و انباشت شده اند و هر روز بر خلاف روند حرکت جوامع به سمت آموزه های مدرن ، بر رشد و گسترش کمی و کیفی شکاف ها افزوده میشود و چنین تراکمی موجب تشکیل سنخ منحصر به فردی از جامعه شده است. این جامعه نه سنتی است و نه مدرن ، در این جامعه هم وفاق اجتماعی مشاهده میشود و هم توافق اجتماعی . @barsakht جامعه یا باهمستانی که در شهرستان نقده وجود دارد به شدت از نظر همبستگی با مشکل مواجه شده و این یک بحث اساسی در جامعه شناسی نظم است که به نظر من دامنه آن در سال های آتی نه تنها در شهرستان نقده محدود نخواهد بود بلکه شمالغرب ایران را نیز با چالش های اساسی سیاسی و اجتماعی و امنیتی مواجه خواهد کرد. واقعیت این است که عنصر قومیت – به عنوان چسب اجتماعی - در طول سالیان دراز باعث وفاق اجتماعی بر مبنای معیارهای سنتی و قدیمی شده و این بحث را بطور جداگانه در هر یک از دو قوم ساکن در شهرستان نقده مشاهده میکنیم . هم خونی ، هم زبانی ، هم طایفگی از مهمترین عناصر این چسب اجتماعی هستند. در مقابل وفاق اجتماعی ، باید از شکل عقلانی تر و عقلایی همبستگی در جوامع مدرن یاد کرد که از آن به توافق اجتماعی یاد میشود. ریشه این توافق بر اساس تسهیم منافع و تقسیم وظایف است که در شهرستان ئقده به دلیل منازعات قومی اوایل انقلاب و دامن زدن به اتفاقات تاریخی و یا غیر خودی خواندن یک قوم توسط دیگری ، نه تنها تقسیم منافع و وظایف در یک ساختار همبسته ، وجود ندارد ، بلکه تنش های خرد به راحتی میتوانند کلیت ساختار سیاسی – اجتماعی شهرستان را در معرض نابودی قرار دهند. واقعیت این است که برای رسیدن به توسعه و برداشته شدن چتر امنیتی از فضای فکری سیاستگذاران و صاحبان امر ، لازم است عنصر توافق اجتماعی در این شهرستان پررنگ تر و فضای گفت و شنود و گفتمان انتقادی در نقده هر چه بیشتر گسترش یابد . امروز در دنیایی که وارد عصر فراپست مدرنیته شده ، تمام تلاش ها بر این است که معضلات مربوط به سه مسئله مهم زبان ، قومیت و جنسیت مورد واکاوی و حل وفصل قرار گیرند اما دعوایی که بر سر چندپارگی های سنتی و غیر ضروری در شهرستان نقده به راه افتاده و هر روز پررنگ تر نیز میشود ، آینده ای بسیار تاریک و ناخوشایند را در فضای سیاسی و اجتماعی شمالغرب ایران به تصویر میکشاند. این مطلب ادامه خواهد داشت..... @barsakht