سلسله مباحث ایران و توسعه - بخش۳۷
اگر ساختارها درست شوند ، رفتارها نیز اصلاح میشوند
@barsakht
دکتر مقصود فراستخواه بین امیال و آرزوهای توسعه با اخلاق و عمل ضد توسعه تمایل تمایز قائل است... وی می گوید موقعیت فعلی ایران آمیزه ای از عدم توانایی در رسیدن رضایت بخش به توسعه و عدم توانایی در دست برداشتن از توسعه است و این موقعیت موجب دوقطبی شدن جامعه ما شده است.
در یک طرف آن، زیست جهان توسعه ای قرار دارد که مایل به پیشرفت است اما در طرف دیگر، سیستم زیرساخت و فرهنگ ما با آن امیال تطابق ندارد .
خصوصیات فردی ایرانیان موجب شده که آنها علاقه مند به موفقیت، عمل گرایی و پیشرفت خواهی باشند اما در عمل، آینده نگری ندارند ، صبور نیستند ،جهت گیری های دراز مدت ندارند و هیچ برنامه ریزی و امیدی برای خود ندارند .
@barsakht
در یک کلام جامعه ایرانی میل به پیشرفت دارد اما امید ندارد نیک میدانیم که ویژگی اجتماعی موثر در توسعه، بحث صبر و شکیبایی است در حالی که این خصلت در ایرانیان بسیار پایینتر از سطح جهانی است...
در یک کلام زمین و آسمان ایرانیان یکی و همرنگ نیست. ما در آسمان ایرانیان که شامل ادبیات ، فرهنگ و ارزشهای انسانی و معنوی است ستاره های زیادی داریم و رویا های اخلاقی بسیاری را پرورش می دهیم در حالیکه زمین ما پر از سنگلاخ، ناامنی ، تعارض و ناهمواری است و این خصوصیات با رویاهای ما تطابق ندارد
به طور خلاصه متن عمل و جغرافیای اجتماعی سیاسی و مناسبات اقتصادی ما برای فضیلت آفرینی مساعد نیست و ارزشهای تابناک ما، فقط در آسمان ها چشمک میزنند.
بسیاری از ایرانیان، زمین را جای زرنگی و تملق می دانند و سعی می کنند در برهه های مختلف، گلیم خود را از آب بیرون بکشند یا از هر نمدی، کلاهی برای خود بدوزند.... به یک معنا، امید اخلاقی در جامعه ما نابود شده است زیرا بین آموزه و عمل اختلاف زیادی داریم .
@barsakht
مقصود فراستخواه معتقد است که بستر عقلانیت، خرد ورزی اجتماعی و جمعی است که این امر تاکنون در جامعه ما محقق نشده است . یعنی ما نتوانستیم مدینه عاقله ای را به جای مدینه تحت مدیریت عقلا، بسازیم .
از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ ، عقل تکنوکرات بر جامعه ما حاکم بوده و بیشتر پروژه مدرنیزاسیون را پیش برده است در حالی که از سال ۱۳۵۷ به بعد، عقل ایدئولوژیک بر جامعه ما حاکم بوده و پروژه اسلامیزاسیون را به پیش می برد.. در تمامی این دوران یعنی از سال ۱۳۰۰ به بعد ، عقل نخبه گرا بر جامعه حاکم بوده است.
مشکل ما در توسعه نیز همان عدم ساختن مدینه عقلا است یعنی جایی که سیستم ها و ساختار ها به صورت عقلانی طراحی شوند و عقل نهادینه شود.
تا زمانی که عقلانیت در سیستم ها و ساختارها نهادینع نشود ، زیست اجتماعی ما نیز اصلاح نمی شود .
در یک کلام مقصود فراستخواه معتقد است که در انسان زمینه ای از فرشته و شیطان وجود دارد که نمایان شدن هر یکی وابسته به وجود ساختارهای مناسب است و اینکه ما کدام ساختار را داریم و این ساختار ها چگونه انسان را هدایت می کنند . مثل بانک ها، که قبل از آمدن سیستم نوبت دهی ، انسان ها بر روی سر دیگری خراب می شدند اما از زمانی که سیستم نوبت دهی آمد رفتارها نیز اصلاح شد. جامعه نیز همین گونه است ، اگر سیستم ها اصلاح شوند، رفتارهای اجتماعی نیز درست می شوند
@barsakht
سلسله مباحث ایران و توسعه بخش ۳۸
دلایل توسعه نیافتگی ایران از دید گاه دکتر مقصود فراستخواه
یک ) کمبود کنشگران مرزی
هر جامعه ای برای عبور از بحران های خود، نیازمند وجود کنشگران مرزی است.
منظور از کنشگران مرزی نخبگان حاضر در حکومت اما دارای انگیزه و توان و جسارت تعامل با جامعه و نهادهای مدنی است. اینان همان کسانی هستند که در بین مردم دارای آبروی هستند و سعی میکنند که از شکاف بین حکومت و جامعه کاسته و مسیر اصلاح را باز کنند.
به دیگر سخن، اینان بیشتر به دنبال یک راه حل منطقی و عاقلانه می گردند در واقع این کنشگران مرزی حاکمان را به خواست های جامعه نزدیک میکنند و در نتیجه موجب کاهش شکاف های ناشی از بی اعتمادی و نیز کاهش شکاف های ناشی از نداشتن زبان مشترک می شوند...
@baarsakhr
دوم) برخورداری از تاریخ بلند و سنگین
یکی از دلایل دکتر مقصود فراستخواه در بحث از چرایی توسعه نیافتگی ایران، برخورداری ایران از تاریخی بلند است که وزن گذشته را سنگین تر میکند و امکان وفق دادن خود با دنیا را سخت می نماید. در نتیجه ، چنین تاریخی موجب شده است که ایرانیان بیشتر زمان و انرژی خود را صرف حل چالشهای گذشته خود بکنند و این امر امکان تصمیم گیری را به بسیار سخت می کند .
دکتر مقصود فراستخواه معتقد است که ما می بایست برای رهایی از این وضعیت، غارهای ذهنی را از اصحاب کهفی خالی کنیم. یعنی بیشتر با علم روز و شرایط جدید حرکت کنیم.
البته پذیرش تحولات جدید دنیا به معنای بی هویت کردن خود نیست و می بایست آینده زا هم وزن با تاریخ خود را بسازیم. این امر مستلزم این است که ما همیشه در حال حرکت از حال به آینده باشیم...
@barsakht
واریزی ماهانه به حساب ۱۴ درصد از ایرانیان ماهانه بیش از ۷۵ میلیون تومان است
@barsakht
🔸به گزارش «نود اقتصادی» طبق اطلاعات پایگاه رفاه ایرانیان، در سال ۱۴۰۰ مجموع واریزی یکساله به حساب ۷۲ درصد از ایرانیان (اشخاص حقیقی) کمتر از ۳۰۰ میلیون تومان بوده است.
🔸براساس این آمارها، مجموع واریزی به حساب ۷ درصد از ایرانیان ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان، واریزی به حساب ۴ درصد از ایرانیان ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان، واریزی به حساب ۳ درصد از ایرانیان ۷۰۰ تا ۹۰۰ میلیون تومان و مجموع واریزی سالانه به حساب ۱۴ درصد از ایرانیان بیش از ۹۰۰ میلیون تومان بوده است.
🔸به عبارتی، مجموع واریزی ماهانه به حساب ۷۲ درصد از جمعیت کشور کمتر از ۲۵ میلیون تومان، برای ۷ درصد از جامعه ماهانه بین ۲۵ تا ۴۲ میلیون تومان، واریزی به حساب ۴ درصد از جامعه ۴۲ تا ۵۸ میلیون تومان، واریزی به حساب ۳ درصد از جامعه بین ۵۸ تا ۷۵ میلیون تومان و واریزی ماهانه به حساب ۱۴ درصد از جامعه بیش از ۷۵ میلیون تومان بوده است.
🔸قابل ذکر است این ارقام صرفا متعلق به اشخاص حقیقی و حسابهای شخصی با کارکرد غیرتجاری بوده است.
@barsakht
هدایت شده از KHAMENEI.IR
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #کلیپ_نوشت | آمریکای باجگیر
👈🏻 حضرت آیتالله خامنهای: مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل میکند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم؛ نه یک بار؛ آمریکاییها به یک بار باج هم قانع نیستند؛ امروز باج بدهیم، فردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم؛ پسفردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم. امروز میگویند هستهای را تعطیل کنید ــ اوّل میگویند بیست درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند بساط هستهای را برچینید ــ بعد میگویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد میگویند شورای نگهبان را بردارید؛ آمریکاییها باج میگیرند. اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید؛ مرتّب باج بدهید. آمریکا اینها را میخواهد: پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دستتان را خالی کنید، صنایع دفاعیتان را تعطیل کنید. کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
🔹 رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ نوشت «آمریکای باجگیر» را منتشر میکند.
📥 کیفیت اصلی👇
https://khl.ink/f/51519
مرکز ثقل گفتمان حاکم بر مکتب سلیمانی این نکته است که بیایید دنیای معاصر را بهتر و واقع بینانه تر تحلیل کنیم.
کارکرد شهید سردار سلیمانی ره این بود که در وضعیت هابزی و آنار شیک نظام منطقه ای در خاورمیانه، به دنبال کسب قدرت فزاینده برای ایران و تحت مدیریت شبکه ای یک ساختار منسجم(شامل حزب الله ، انصار الله، حشد الشعبی ، فاطمیون و زینبیون) بود..
این نگاه واقع بینانه و واقع گرایانه در تضاد با گفتمان لیبرال در کشور قرار داشت که هشت سال بر جسم و تابوت این مملکت تاختند...
در گفتمان مقاومت و در مکتب سلیمانی، خوش بینی مطلق لیبرال ها به ذات نظام بین الملل مورد قبول نیست.. امروزه دستاوردهای منطقهای نظام حاصل تفوق همان گفتمان واقع گرایی است کما اینکه بیشتر مشکلات داخلی کشور نیز ریشه در سیطره یک دهه ای لیبرالیسم و غرب گرایی در ذهن سیاستمداران دارد...
کارویژه گفتمان سلیمانی این است که پارادایم مسلط بر حکومت مردان را اصلاح کند، فکر های کارگزاران را تغییر دهد و ریشه های لیبرالیسم را بسوزاند.
اصلاح فکر و گفتمان مقدم بر اصلاح رفتارهای دولتمردان قلابی است...
@barsakht
#محمد_رضوی_قره_قشلاق
روز چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۱۴۰۱ در جمع اعضای محترم شورای نگهبان شهرستان نقده ، شاخصه های جنگ ترکیبی دشمن در مقابل ایران و سناریوهای مختلف غرب برای برخورد با جمهوری اسلامی در برهه های زمانی متفاوت را مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
تمرکز اصلی این بحث در قالب جهاد تبیین، بررسی سناریوی ساخت «امام بدون امت برای امت بدون امام» به عنوان مهمترین سیاستگذاری شناختی غرب در جنگ ترکیبی بود.
@barsakht
سلسله مباحث ایران و توسعه بخش ۳۹
دکتر مقصود فراستخواه
وابستگی به مسیر طی شده ی تاریخی، مهمترین مسئله و طلسم توسعه در ایران است.
@barsakht
دکتر مقصود فراستخواه معتقد است که مهمترین مسئله ما در بحث توسعه در ایران این است که ما به تاریخ قفل شده ایم و تنها در پی پیمودن یک مسیر طی شده ی تکراری در طول تاریخ هستیم...
ریشه این مشکل نیز به زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر میگردد که در طول تاریخ شکل گرفته و خود را در نهادهای پایدار نشان دادند....
ویژگی این امر ( وابستگی به ما به مسیر طی شده) این است که هم تاریخ گرایی در آن موج می زند و هم بسیار ساختارگرا ست... این خصلت هم حاصل یک تاریخ بسیار بلند و سنگین در این سرزمین می باشد که تجربه ها و باورها، ارزش ها و هنجار های مختلفی را با خود حمل می کند....
این تاریخ بلند باعث شده که عملکرد های تکرار شونده نیز نهادینه شده و روابط متقابل اجتماعی ایرانیان را از درون تنظیم کنند به صورتی که یک گرامر اجتماعی مشخص را ایجاد کردند ...
اما راهکار ما چیست؟
چاره ما این است که مسیر را بگشاییم و این گشودن مسیر ، بسیار کنشگرا ، آینده گرا و برسازنده است...
وجه دیگر این سخن اینکه مشکل ما در جامعه ایران این است که ما فاقد زیر ساخت های اجتماعی توسعه یافته هستیم... اگر زیرساخت های اجتماعی ما توسعه یابند، عاملیت انسانی دارای اهمیت میشود... یعنی ارزش یک کنشگر بیشتر از ارزش ساختار میشود... البته در طول تاریخ تلاش هایی مثل ترقی خواهی، تحولخواهی، مشروطه خواهی، تجددخواهی، دموکراسی خواهی و این قسم حرکت ها مطرح شده اند که بیشتر در مسیر توسعه قرار داشته اند اما چون التقاطی با منش و ساختار ما نداشتهاند هیچکدام به نتیجه نرسیدند و در نتیجه ما شاهد توسعهنیافتگی در ایران بوده و هستیم....
البته نباید فراموش کرد که در جامعه ایران یک لایه بسیار عمیقی وجود دارد که تمایل به بلند شدن و دوباره تلاش کردن را در خود نهادینه کرده است و می شود به این لایه عمیق باور داشت اما لایه آشکار آن سرشار از مشکلات فرهنگی ، محدودیت های ساختاری ، عدم موفقیت طرح های ملی و وابستگی به مسیر طی شده است که نتیجه ای جز شکست خوردن را با خود به همراه نداشتهاند
@barsakht
جمع بندی نظام فکری دکتر فراستخواه
دکتر مقصود فراستخواه در بحث از توسعه نیافتگی ایران معتقد بود که:
1️⃣ فقدان مدینه عاقله
2️⃣ گرامر اجتماعی سنتی و نامناسب
3️⃣ وزن زیاد تاریخ ملی و قفل شدگی به تاریخ
4️⃣ وجود خلقیات ضد توسعه
5️⃣ کمبود کنشگران مرزی
موجب شکل گیری :
1️⃣شکاف اعتماد بین حکومت ،جامعه مدنی و مردم
2️⃣ زیست اجتماعی مستعمره مدار و فاقد عقلانیت نهادینه شده
3️⃣میل بالا به پیشرفت و توسعه در عین وجود خلقیات محدود کننده و ضد توسعه
.....شدهاند و مجموعه این عوامل باعث عدم امکان دستیابی ایرانیان به توسعه شده است...
@barsakht
اوتیسم سیاسی و نقش روحانی و رییسی!
@barsakht
مهمترین و اساسی ترین کارویژه آقای رییسی و دولت سیزدهم ، نجات کشور از اوتیسم سیاسی بوده و هست. به دیگر سخن کاروِیژه آقای روحانی در دولت قبل این بود که حوزه رفتار و تحرکات سیاسی ایران را در یک محدوده خاص - سیاست خارجی و رابطه با غرب و آمریکا و کدخدا برای حل مشکلات - محدود میکرد و این کار ، ایران را با یک نقص کارکردی در حل مسائل خود مواجه می ساخت. یعنی اگر مشکلی - مثلا دریافت واکسن- حل نمیشد و یا نمی خواستند حل شود می گفتند که چون نمیگذارند با آمریکا رابطه داشته باشیم پس مسئله هم حل نمی شود. یعنی برای حل مشکل فقط یک الگوی محدود و تکراری وجود دارد و آن هم رابطه با آمریکاست و اگر مشکل ما با آمریکا حل نشود ، درمانده خواهیم شد.
با این کار تمرکز کشور و تمام سیاستمداران دولتی بر یک نکته جمع میشد و سایر مسائل به وادی غفلت میرفت. این دقیقا همان چیزی بود که غرب میخواست.
اما اینک و در زمان آقای رئیسی، این تابو شکسته شده است. هم با غرب مذاکره میکنیم و هم با شرق روابط و مذاکرات خوبی داریم و هم با عربستان و دیگران کشورها در حال رفع برخی مشکلات و موانع سیاسی و تجاری هستیم. این بدان معنا نیست که بگوییم آمریکا دیگر اصلا کاره ای نیست و تاثیر صفر درصدی دارد و یا اینکه بگوییم آنها را تسلیم خود کرده ایم و از فردا چاکر سینه چاک ایران خواهند بود. رئالیسم میگوید که هر کدام - مثل ما -منفعت خود را دنبال میکنند. اما جای مهم کار این است که هم نفت میفروشیم و هم واحد های تولیدی داخل را - بیش از 2500 واحد تا کنون- احیا میکنیم. یعنی خودمان باید طبیب خودمان باشیم . به نظرم معنای اقتصاد مقاومتی در گفتمان رهبری هم همین است.
یعنی نوعی خوددرمانی و دوری از واماندگی در نظام آنارشیک بین الملل.... البته این گفته ها به معنای انکار مشکلات و نواقص و مدیریت های دیمی و عیب های داخلی نیست. اما اگر دعوایمان بر سر ایران است ، می بایست قبول کنیم که همه تجربه ها را آزموده و همه راه ها را در این تاریخ 44 ساله پیموده ایم . پس عقلانیت میگوید که هیچ راهی نمانده به غیر از قوی تر شدن ایران با دستان خودمان.
@barsakht
روز پنجشنبه ششم بهمن ماه ۱۴۰۱ در جمع شبکه روشنگران بسیج به تشریح جنگ اراده ها در بستر نبرد ترکیبی غرب بر علیه ایران پرداختم. محور اصلی بحث، نگاه جامعه شناختی به آسیب های اقتصادی ایران بر مبنای اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بود.
آشنایی با شیوه های جنگ شناختی، شناخت نسل Z ، راهکارهای موفقیت در جنگ ترکیبی از جمله محورهای دیگری بود که با مخاطبین در میان گذاشته شد.
@barsakht